آيت الله حق شناس
اميرالمؤمنين صلوات الله و سلامه عليه در نهج البلاغة حضرت حسن صلوات الله و سلامه عليه را مخاطب قرار داده و می‌فرماید: حسن جان! «فابك علي خطيئتك». و در بيان قضيه‌ی ملك الموت مي‌فرمايد: «و كن منه علي حذر».
بناي پروردگار عزيز - جل‌وعز- بر آمرزش است. اين روايت را شايد بعضي از آقايان اهل علم بنا بر مصالحي كه در نظر دارند، نمي‌خوانند.سؤال می‌شود: خوب باباجان! تو عالم بودي؟ جواب می‌دهد: نه!
حضرت جوادالائمه(ع) مي‌فرمايند:«المومن يحتاج الي ثلاث خصال». مؤمن به سه خصلت نیازمند است: اول اينكه يك توفيقي از پروردگار بيايد. بايد دائماً در خانه‌ی خدا را بزند. ظهر، شب، نصف شب.
اين اشخاص، اشخاصي هستند كه وقتی بخواهم به خاطر طغیان و گناه زیاد، به اهل زمين عذابی نازل کنم؛ ملاحظه‌ی آنها را مي‌كنم و از عذاب صرف‌نظر می‌کنم. به‌به!
وقتي كه بنده به مشهد مقدس مشرف شدم؛ تقاضا كردم كه آقاجان! عمر من يك طوري بگذردكه هي نگويم: كاشكي از اول اين كار را كرده بودم! كاشكي-كاشكي نگويم. از همان اول يك مُنَبِّه و بیدارکننده‌ای براي من وجود داشته باشد.
خدا رحمت كند آقاي بهبهاني را كه گفت: من يك كسي را دعوت كردم براي منبر و سخنرانی، شب در عالم رؤيا ديدم كه یک ماری دور گردن اين آقا پيچيده است و زبان او را نيش مي‌زند. خيلي ناراحت شدم.
ورع صالحين براي كسي است كه از شبهات پرهيز مي‌كند. حالا من چه لزومی دارد منزل كسي بروم و غذاي كسي را بخورم كه حالاتش براي من معلوم نيست، خمسش معلوم نيست، مگر واجب است؟ خودم از همان چیزهایی که تهیه کرده‌ام، ارتزاق مي‌كنم.
يكي از رفقا كه متعلم است– البته همه‌ی ما در مكتب امام‌صادق عليه‌السلام متعلم هستيم ان‌شاء‌الله- برای من نوشته است كه چطور از شرِّ شيطان مي‌توان راحت شد؟
يك آقايي در راديو تفسير مي‌گفت، بنده يك كلماتي شنيدم كه خيلي خوشم آمد. ایشان مي‌گفت كه به پروردگار بگو: ای پروردگار عزيز! به من خير عنايت كن؛ اما مصداق خير را معين نكن، تو عقلت چه مي‌رسد، مصداق خير را به خودش واگذار كن.
عالمي كه با علمش به ديگران انتفاع بدهد و علمش را در دسترس مردم بگذارد، این عمل او از عبادت هفتاد هزار عابد افضل و برتر است.«من عبادة سبعين الف عابد».
حال، بنده قسمتی از بيانات یکی از علماي اخلاق را براي شما مي‌خوانم و بعد يك تذكرات مهمي به شما خواهم داد كه هم براي همكاران خودم لازم است و هم براي شماها.
خدا مي‌داند که من در ايام عيد با هر كس ملاقات كردم، سر تا پا گوش بودم كه کسی غيبت نكند، دروغ نگويد. چون اين‌گونه اشخاص علاوه بر اينكه خودشان در حجاب هستند، قلب مرا هم در حجاب مي‌برند.
اگر در كنار علم، اخلاق نباشد، همين وضعيتي مي‌شود كه امروز مشاهده مي‌كنيد. علم هست؛ ولی اخلاق نيست. در نتيجه، هر كسی كمال خودش را در اين مي‌داند كه بيشتر بُكُشد!
پروردگار در حدیث قدسی مي‌فرمايد: به بندگان من بگو آن اشخاصي كه به محبت من متوجه هستند، اگر در اثر عبادت من با يك كسي معاشرت نكنند؛ به آنها ضرري وارد نخواهد شد.
