آيت الله حق شناس
حال، بنده قسمتی از بيانات یکی از علماي اخلاق را براي شما ميخوانم و بعد يك تذكرات مهمي به شما خواهم داد كه هم براي همكاران خودم لازم است و هم براي شماها.
بسم الله الرحمن الرحيم
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
لزوم مراقبه در ماه رجب برای حیات قلب
رسول اكرم(ص) در حدیث قدسی به نقل از پروردگار فرمودند: «وجعلت هذا الشهر حبلاً بيني و بين عبادي من اعتصم به وصل اليه». ماه رجب در حال گذشتن است و بنده عرض كردم كه «الترجيب بمعني التعظيم». يعني بايد شما اين ماه را -كه شهر الله است- بزرگ بشماريد. باید این ماه را محترم بشماريد.
حال، بنده قسمتی از بيانات یکی از علماي اخلاق را براي شما ميخوانم و بعد يك تذكرات مهمي به شما خواهم داد كه هم براي همكاران خودم لازم است و هم براي شماها.
«وبالجملة فالازم ان يراقب قلبه حتي يكون حياً بذكر الله و الحضور بين يديه بما يرضي من مراسم العبوديّة». انسان بايد در اين ماه در مقام مراقبه باشد، تا قلبش را زنده نگه بدارد.
مقصود، حیات قلب است
مرحوم حاج ميرزا جواد آقا(ره) ميفرمايند: غرض از احياء گرفتن در اين شبها اين است كه قلب شما متوجه ذكر پروردگار باشد، قلباً متذكر باشيد. اگر قلباً در مقام مراقبه نباشيد؛ مانند اين است كه يك كسي با يك كسي صحبت ميكند؛ اما اين طرف و آن طرف را نگاه ميكند. اين خيلي بد است،آقاجان! بايد قلباً شما متوجه پروردگار باشید.
«فان المقصود من احياءِ الليالي». مقصود از شبزندهداري در اين شبها چيست؟ مقصود احياي قلب است و حيات و زندگي قلب منوط به ذكر و فكر است.
قلب غافل
«و القلب الغافل كالميت». اين كه اشخاصي براي تهجد بلند ميشوند؛ اما تمام صفحهی دل و صفحهی فكرشان مشغول است، اين به درد نميخورد. اينها دورند. پروردگار اينها را در يك مرتبهی پايين بيدار كرده است. بعد ميفرمايد:«والمشغول بغير رضي الله من المكروهات ادون من الميت». يعني محرمات كه جاي خود دارد، اگر به مكروهات هم مشغول باشند، قلبشان غافل است.
بد عاقبتی به سبب اعمال حرام در ماه رجب
ايشان (مرحوم ميرزا آقا ملكي تبريزي) هم مجتهد در علم اخلاق بوده است، هم مجتهد در تفريعيّات. ايشان ميفرمايند: اگر در ماه رجب اعمال حرام از كسي سر بزند؛ ممكن است به سوء خاتمه مبتلا بشود.
نمونهای از سوء خاتمه و بدعاقبتی
حال، بنده برايتان سوء خاتمه را متذكر ميشوم. يك صلوات بفرستيد.
تمام علماي اخلاق نوعاً اسباب سوء خاتمه را ذكر كردهاند. يكي از مصادیق سوء خاتمه این است که من با اينكه استعداد فوقالعادهاي ندارم، مشغول خواندن فلسفه بشوم. مثلاً شروع كنم به خواندن كتاب هدايهی ميبدي و امثال آن كه -العياذ بالله- دربارهی اين بحث ميكند كه آیا خدا علم به جزئيات دارد يا ندارد؟ (در حالی که اين بحث اساساً غلط است)آنوقت ادلهی طرفين را بخوانم و قلباً متقاعد نشوم و اگر در همين وقت بميرم، اهل جهنم هستم. همين بحث علت سوء خاتمه براي من ميشود. يعني اهل جهنم میشوم، چون مبهوت شدم كه آيا خدا علم به جزئيات دارد یا ندارد؟ و حال آنكه تمام قلب ما، ظاهر ما، باطن ما، همه در حضور و محضر پروردگار است.
شخصی سؤال كرد: يابن رسول الله «إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ». يعني چه؟
حضرت فرمود: يعني همين فكري كه به ذهن تو خطور کرد را پروردگار ميداند.
تعطیلی درس فلسفه به دستور آقا
ولذا بنده وقتي در قم شروع به تدریس فلسفه كردم، آقا فرمودند: شنيدهام يك عدهاي كه نبايد به اين درس مشغول بشوند، اينها در درس فلسفهی شما شركت ميكنند. اين درس را تعطيل كن! براي اينكه بعضی از اینها گمراه ميشوند. بنده هم تعطيل كردم.
القای شبهه هنگام مرگ
هنگام موت، شيطان كه درکنار انسان حاضر است، القاي شُبهه ميكند.
مثلاً يك دعايي براي رفقا خواندم به این مضمون:
«اللهم ان رسولك الصادق المصدق صلواتك عليه و آله قال انك قلت ما ترددت في شيء انا فاعله كترددي في قبض روح عبدی المومن».
با خواندن این دعا در بعضی از اذهان سؤالی به وجود میآید که عجب! مگر خدا هم تردُّد دارد؟ انسان در اين عقايد وارد ميشود، در حالی که مايهاي هم ندارد، تا غرض از کلام را تشخيص بدهد. با همين عقيده از دنيا خارج ميشود و اين علامت سوء خاتمه است. يعني ملحق به فُسّاق ميشود.
خواندن فلسفه بدون استعداد، از علل سوء عاقبت
بر همين اساس، بايد در حوزهی علميه يك آقاياني كه استعداداً امتحان دادهاند، اينها بايد تحصيل بكنند و رفع شبهات بكنند. اينها يك تعداد معيني هستند. هر كسي نبايد خود را جزء اين قضايا قرار بدهد.
مگر اينكه انسان از راه حكمت عملي سير كرده باشد.« وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَي الطَّريقَةِ َلأَسْقَيْناهُمْ». يعني اگر در این راه استقامت کردید، قلبهاي شما را از ایمان اشراب ميكنيم. وقتي كه از راه حكمت عملي وارد شديد(يعني به فرامين اسلام عمل کردید) خدا خودش را به شما مينماياند. «اذا اراد الله بعبد خيراً الهمه اليقين». به حضرت صانع و صفات و افعالش یقین پیدا میکنید. آن وقت استکه انسان در ضمن حكمت عملي اينها را هم ميخواند. پس يكي از علل سوء خاتمه، وارد شدن در اين علوم بدون كسب اجازه است.
خاطرهای از آیت الله العظمی بروجردی(ره) دربارهی فلسفه
خدا رحمت كند آقاي بروجردي(ره) را كه به اساتيد فلسفه ميفرمودند: دائم جايتان را عوض كنيد. مثلاً امشب مسجد عشقعلي درس ميدادند، تا بعضیها ميفهميدند، اينها ميرفتند يك مسجد ديگر.
اگر فلسفه يك علمي بودكه بايد هر كسی بياموزد؛ ديگر اين محدوديتها براي چيست؟ اين محدوديتها براي اين است كه هر كسی نبايد وارد علم فلسفه بشود، آقاجان من! يك عقايد مختلفی پيدا ميشود و انسان نميداند كه كجا را بايد به كجا بزند!
بیان مرحوم آملی(ره) در شرح منظومه
خدا رحمت كند آقاي آملي را که در آخر شرح منظومه عرض ميكند: بارالها! من اين مطالب را گفتم؛ اما به هيچ كدام اعتقاد نداشتم. اعتقاد من به فرمايش صادق مُصَدَّق است. اعتقاد من به «قال الصادق» و«قال الباقر» است.
تصورات شهوانی، از دیگر علل سوء عاقبت
يكي ديگر از علل سوء خاتمه اين است كه در ذهن انسان افكار بد جلوه بكند و اين مال همين جوانهاست. مثلاً آن كارت پستالها را نگاه ميكند، شكل فلان زن در ذهن او مجسم ميشود و با خاطراتش معاشقه ميكند. پناه ميبریم به خدا.
حمام منجاب کجاست!
مرحوم محدث زاده(ره) هر وقت منبر میرفت، داستان «أين الطريق الي حمام منجاب» را ميخواند.
زني ديد يك مردي در مقابل درب يك خانه ايستاده است. از او سؤال كرد: آقا! حمام منجاب كجاست؟ مرد گفت: همين جاست! (مرد خواست زن را اغفال بكند) زن به داخل خانه رفت. تا زن وارد خانه شد، مرد در را بست. زن فوق العاده زرنگ بود. تا اين صحنه را ديد، گفت: خيلي خب! هر كاري شما بگوييد، ميكنم! اما من گرسنهام. يك قدری ناني، پنيري، مخلفاتي، براي من تهيه كن! از آن جايي كه محبت دنيا انسان را كور و كر ميكند، مرد گفت: خيلي خب! اما يادش رفت که در خانه را ببندد. رفت براي تهيهی نان و پنير. وقتي كه آمد، ديد زن نيست. وقتي در حال احتضار و مردن به او شهادتين را تلقين ميكردند، دائماً تكرار ميكرد: «أين الطريق الي حمام منجاب»! هنگام جان دادن هم حرف آن زن را تكرار ميكرد و ميگفت: حمام منجاب كجاست!
تجسم افکار بد، هنگام مرگ
اولياء خدا از اين خطورات ذهنيّه خائف هستند. بايد در اثر توجه به پروردگار، اين خطورات ذهنيه و قلبيه از ذهن و قلب انسان پاک بشود.
وقتي ميخواهي بخوابي، بخصوص اگر مزاج انسان ضعيف باشد، تمام افكار روز هنگام خواب جلوهگري ميكند. «النوم اخ الموت». مرگ شباهت به خواب دارد. تمام افكاري كه -العياذ بالله- بد است، زننده است، خرافه است، نارواست، در هنگام موت تجسم پيدا ميكند. آن وقت، محتضر با توجه به اين افكار جان ميسپارد. اين هم يكي از علل سوء خاتمه است. يك صلوات بفرستيد.
لبیک به ندای ملک داعی در شبهای باقی مانده از رجب
آيا ما در شب مبعث -كه عمل درآن مساوي با عمل شصت سال است- توانستيم كاري بكنيم؟ آيا بنده كاري كردم؟ پروردگار عزیز «وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ» است.
بايد ببينيم حال كه ميخواهيم از ماه رجب خداحافظي بكنيم، ماه رجبی كه مَلَك داعي از اول شب ندا ميكند، آيا تشبّث به اين ماه پیدا كردیم یا نه؟
حال که اين ماه ميخواهد از من خداحافظي بكند، من از پروردگارم عذر خواهي بكنم. اگر در اين شبها و روزهاي گذشته عمل خيري به جا نياوردهام؛ همين امشب كه از ماه رجب مانده است، نداي ملك داعي را لبيك بگويم.
يك شب هم تخم دو زرده بكنيد! ساعت چهار بعد از نصف شب بلند شويد! ساعت چهار كه بلند شويد، ميتوانيد يك ربع وضو بگيريد و نيم ساعت هم عذرخواهي بكنيد. داداشجون! يك صلوات بفرستید.
طفل جان از شير شيطان باز كن!
طفل جان از شير شيطان باز كن بعد از آنش با مَلك انباز كن
فعلاً اين طفل جان شما از شير شيطان ارتزاق ميكند و با ملائكه راه ندارد. تا تو تاريك و ملول و تيرهاي ...
اگر من از شير شيطان تغذي نميكنم؛ پس چرا قلبم تاريك است؟! پس چرا قلبم تيره است؟!
روایت سیدالشهداء(ع) دربارهی آثار نماز شب
امشب كه ماه رجب خداحافظي ميكند، نماز شب بخوان، داداشجون!
يك صلوات بفرستيد تا من اين روايت را برايتان بخوانم. اين روايت از ابو حمزه ثمالي است كه از اصحاب خاص اباعبدالله(ع) است.
نماز شب بخوان! که حضرت فرمود: با نماز شب خواندن هم صورتت نيكو ميشود، هم خُلقت نيكو ميشود، هم بوي خوب پيدا ميكني، هم رزقت زياد ميشود، هم دُيُون و قرضهاي شما ادا ميشود، هم غصههاي شما برطرف ميشود، هم چشم شما باز ميشود و جلا پيدا ميكند. اينها همه نتيجه نماز شب خواندن است.
باز دوباره ميفرمايد: « عليكم بصلاة الليل فانها سنة نبيكم صلّياللهعليه وآلهوسلّم». برشما باد به خواندن نماز شب که همانا سنت پیامبر شماست.
در روایت دیگری بیان شده است که اگر كسي دروغ بگويد، يا عملاً دروغ بگويد و یا يك مرتبهای از مرتبههاي دروغ را داشته باشد؛ از نماز شب محروم ميماند. و وقتي كه محروم ماند، از رزقش محروم ميماند.
ننه جون! نميخواهد نماز شب بخواني!
آن وقت اين پدر و مادر جاهل ميگويند: ننه جون! نميخواهد نماز شب بخواني! نماز واجبت را بخوان. بخواب ننه جون! نماز شب مستحب است! بخواب! نماز واجبت را بخوان! لاغر ميشوي!!!
نماز شب، درمان دردهای روحی و جسمی
اما حضرت فرمود: نماز شب، سنت پيغمبر شماست.
«مطردة الداء عن اجسادكم». بلكه، دردها را دوا ميكند. شايد برخي تصوركنند كه فقط دردهاي روحي مورد نظر ايشان است و لیکن حضرت ميفرمايد: درد را از بدنهاي شما ميبرد. «مطردة الداء عن اجسادكم». حجابها را از قلب شما ميبرد، شما را مقرَّب قرار ميدهد.
به بندهی من نگاه كنيد! (آثار نماز شب)
مخصوصاً آن وقتي كه جوان براي نماز شب بلند ميشود؛ اما خوابش ميآيد و سرش به اين طرف و آن طرف ميرود، چانهاش پايين میافتد، پروردگار درهاي آسمان را باز ميكند و خطاب به ملائكه ميفرمايد: «انظروا الي عبدي». يعني به بندهی من نگاه كنيد! خداوند عليّ اعلي افتخار ميكند كه ببینید این بندهی من کاری را كه بر او واجب نكردهام، چگونه بجا ميآورد!
پروردگار ميفرمايد: من سه چيز به او مرحمت ميكنم. اول اينكه موفق به توبهاش ميكنم، موفق به توبهی نصوح و قاطع ميكنم. (اين هم جواب آن كسي كه از من پرسيد كه هر چه توبه ميكنم، باز ميشكنم) دوم اينكه گناهانش را ميآمرزم و سوم هم رزق وسيعي نصيب او ميكنم.
مراقبت از گمراه شدن در عقاید فلسفی
پس انشاءالله تبارك و تعالي مطالبي كه از درس امشب نتيجه گرفتيم اين بود كه اولاً آقاياني كه ميخواهند در اصول عقايد وارد بشوند، بايد از اساتيد فن اجازه بگيرند. مبادا خداي ناكرده، وارد اين عقايد فلسفي شده و گمراه بشوند.
سفارش مرحوم خوانساری(ره) به اساتید فلسفه
خدا رحمت كند آقاي خوانساري(ره) را كه ميفرمودند: كساني كه منظومه ميگويند، اسفار ميگويند، اين كتب را ميگويند، بايد روايات را هم براي شاگردانشان بخوانند، مبادا آنها گمراه بشوند.
جهنمی شدن به سبب افکار بد
و بعد هم به افكار بد اشاره كرديم كه اگر خداي نكرده اين افكار بد در ذهن شما مجسم بشود، ديگر شيطان دستبردار از شما نخواهد بود، و هنگام موت، شما را جهنمي خواهدكرد. داداشجون! و اين علامت سوء خاتمه است. بپرهيزيد از اين قضايا.
یک صلوات بفرستید.