اگر با تدبّر به عاشورا و كربلاي امام حسين (علیه السلام ) بنگريم ، مي بينيم كه آن حادثه چيزي جز مدرسه و دانشگاه نيست، دارالتّعليم و دارالتّربيه است كه حقايق و معارف دين را تعليم مي كند و انسان مي سازد و اخلاق انساني بوجود مي آورد. در واقع امام حسين (علیه السلام ) در كربلا در روز عاشورا يك نمايشگاهي از حقايق و معارف ديني تشكيل داده و در آن حقايق و معارف را عملاً نشان داده است.
اين ايمان و اطمينان قلبي كه ما امروز در اين زمان داريم و آيندگان نيز خواهند داشت همه از بركت بيانات معصومين (ع) و زحمات علما و رواة و محدّثين عاليقدر شيعه است كه اخبار و روايات راجع به غيبت را ضبط كرده و به دست ما رسانيدهاند، «جزاهم الله عنّا و عن جميع المؤمنين خير الجزاء».
ما هم بر اين اساس خود را در زمرهي منتظران فرج مي دانيم و دعا براي تعجيل در فرج مي كنيم و دعاي ندبه با آه و ناله و افغان مي خوانيم، ولي بايد ديد آيا واقعاً حالت انتظار فرج در ما هست و ما را بهراستي مي شود در زمرهي منتظران فرج و ظهور امام زمان (ع) به حساب آورد؟ در صورتي كه "انتظار" به معناي واقعياش عبارت از آمادگي كامل از حيث اخلاق و اعمال مناسب براي پذيرايي از آن حضرت است!