آیت الله شیخ محمدتقی بهجت
كتابفروشى در قم مى گفت : شيخ على قمى نامى بود كه هر چند گاهى مى آمد و كتابى از من مى گرفت و پس از مدتى بر مى گرداند و مى گفت : از اول تا آخر مطالعه كردم ، و كارش همين بود
كار نجف اشرف در زمينه ى كمبود علم و بركت وجود علما و مجتهدين به جايى رسيده كه معلوم نيست چند نفر ( به تعداد انگشتان دست ) در آن جا باشند . سابقا آقايى در جواب شخصى كه پرسيد: فلانى مجتهد است يا خير؟ فرمود: چه مى گويى : از در و ديوار نجف مجتهد مى بارد
وزير فرهنگ در زمان پهلوى براى من پيغام فرستاد كه شماها براى چه در قم جمع شده ايد؟ اصلا گويا براى اين دسته كارى قايل نبود!
رؤساى مشروطه حتى روحانيون با نفوذ را يكى پس از ديگرى كشتند، همان هايى را كه توسط آن ها ديگران را كشته بودند!حتى سيد عبدالله بهبهانى ( رحمه الله ) را بدتر از شيخ فضل الله نورى ( رحمه الله ) كشتند
انگليس وقتى ديد علماى نجف و كربلا مخالفت مى كنند، همه را دسته دسته به ايران تبعيد كرد، تا اين كه بعد از گذشتن مدتى و پس از دخالت و وساطت دولت ايران ، اجازه دادند به نجف و كربلا برگردند و از آن ها تعهد و امضا گرفتند كه ديگر در امور سياسى عراق دخالت نكنند
روزى در جريان مشروطيت ، مرحوم آخوند خراسانى خواست درس را شروع كند، يك نفر بلند شد و گفت در تبريز خون ريزى شده است . بنا شد دسته جمعى به منزل آقا سيد محمد كاظم يزدى ( رحمه الله ) بروند
قم منسوب به اهل بيت ( عليهم السلام ) است . آقاى بروجردى ( رحمه الله ) مى فرمودند: روايتى كه در طريق آن قمى نباشد، يا نيست و يا كم است
مرحوم آقا رضا همدانى با آن همه مقامات علميه اش مى گويند، بسيار متواضع بود .از بعضى از شاگردانش شنيدم كه مى گفت : با همه متواضع بود، اما نسبت به علماى هم رديف معاصرش خاك بود
طلبه اى پس از پايان تحصيلات مى خواست از حوزه ى علميه ى نجف به ايران مسافرت كند، نزد آقا سيد محمد كاظم يزدى ( رحمه الله ) رفت و از ايشان تقاضاى اجازه ى نقل روايت نمود، چند روز طول كشيد
يكى از علماى اهل خراسان كه شجاعت و ابهتى بسيار داشت ، مى خواست با دختر يكى از تجار ايرانى ازدواج كند، با رفت و آمد زياد و نوشتن نامه ، از مرحوم آقا سيد محمد كاظم يزدى تقاضاى كمك كرد
شخصى ديگر از اهل علم مى خواست خانه اى بخرد، نزد ميرزاى شيرازى ( رحمه الله ) رفت و تقاضاى كمك نمود، مرحوم ميرزا نصف مقدار مورد نياز را به او داد و فرمود بقيه اش را جنس دادم ، يعنى با برخورد و اخلاق خوب قانعش كردم
از مرحوم آقا ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى نقل شده كه فرمود: آيا هيچ شده است كه خود را در صدق عبوديت و بندگى امتحان كنيد تا بدانيد آيا بنده ى خداييد يا نه
آيا اگر اين قسمت از تبليغ ، يعنى تعليم مسايل واجب و حلال و حرام را ترك كنيم ، بلا نمى آيد؟!مرحوم آقا شيخ غلامرضا يزدى ، عالم حسابى و خيلى بزرگوارى بود كه به دهات اطراف و دور دست مى رفت
ميرزاى شيرازى بزرگ ( رحمه الله ) طلاب غير مستعد را كه تشخيص مى داد اهل اجتهاد نيستند، وقتى جامع المقدمات و رساله عمليه را ياد مى گرفتند، براى ارشاد و تعليم مسايل و اصلاح قرائت نماز مردم به محل هاى خودشان مى فرستاد