آیت الله شیخ محمدتقی بهجت
شيخ انصارى ( رحمه اللّه ) وارد منزل شد و ديد دختر بچه اش در كنار تنور گريه مى كند. پرسيد كه چه مى خواهد؟ گفته شد: گويا مقدارى روغن مى خواهد تا با نان بخورد.
در كتاب جواهر گاهى بين مبتدا و خبر، چند سطر فاصله افتاده است، به گونه اى كه گاه خواننده فراموش مى كند كه مبتدا گفته شد و خبر آن بايد ذكر شود
علماى تبعيدى از نجف اشرف به ايران، مرحوم آقا سيّد ابوالحسن اصفهانى، ميرزاى نايينى و... در قم شروع به تدريس نمودند و شهريّه ى مختصر هم مى دادند، و در صحن حضرت معصومه ( عليهاالسّلام ) و مسجد امام نماز مى خواندند.
آقا سيّد محمّد فشاركى ( رحمه اللّه ) مى فرموده است: ميرزا محمّد تقى شيرازى ( رحمه اللّه ) در اصول از من اَعْلَم است، و در بحث تَرَتُّب از خودش هم اَعْلَم است!
زمانى كه ما در نجف اشرف در مدرسه ى سيّد(محمّد كاظم يزدى، صاحب عروة الوثقى. ) ( رحمه اللّه ) بوديم، حجره ى آقاى شيخ محمّد رضا مظفر ( رحمه اللّه ) روبروى حجره ى ما قرار داشت و شبها چراغ نفتى ما و ايشان روشن بود
علماى سابق بسيار پُركار و پُربار بودند و چه زحمتها كه در راه تحصيل مى كشيدند. آقا سيّد حسن صدر ( رحمه اللّه ) از ميرزاى بزرگ خواست كه صد تومان در سال براى حاج آقا رضا همدانى ( رحمه اللّه ) تعيين كند
آقاى ميرزا محمد تقى شيرازى ( رحمه الله ) براى استخاره هيچ نمى خواند، معلوم نبود آيا يك مرتبه يا الله مى گفت و يا نمى گفت
مرحوم همدانى در علم و عمل از بزرگان بود . با يكى از آقازاده ها به خدمت ايشان رفتيم ، آن آقازاده بنده را به ايشان معرفى كرد، ايشان دوبار فرمود: اگر ايران رفتى ، برگرد به نجف
آقا شيخ عبدالحسين تهرانى ( رحمه الله ) با عده اى براى زيارت قبر عبدالقادر گيلانى ( كه در آن زمان متولى آن رشيد عالى از بزرگان عراق بود ) به بغداد رفتند و در ايوان آن نشستند، خادم آن جا هم از آن ها پذيرايى كرد و براى آن ها قهوه آورد
هم چنين زمانى شيخ عبدالحسين تهرانى ( رحمه الله ) به سامرا رفت و دستور داد تا قسمتى از وسط مسجد متوكل را كه ديوارها و آثار آن تا به حال باقى است حفر كنند.حفر كردند
از آقاى سيد جمال الدين گلپايگانى ( رحمه الله ) نقل كرده اند كه فرمود: در قنوت نماز وتر، مرحوم آقا ضيا عراقى را ديدم كه فرمود: آقاى حاج شيخ به ما ملحق شد
اگر بشر سعادت و شقاوت خويش را تشخيص مى داد و نقص و كمال را مى دانست ، پيرو انبيا ( عليهم السلام ) مى شد.سيد رضى ( رحمه الله ) از شخصى صابئى به خاطر فضلش تشييع كرد، با اين كه كافر بود
مرحوم مجلسى ، شيخ الاسلام زمان خود بود ( مثل وزير فرهنگ ) و با اهل علم و روحانيت هم ارتباط داشت ، و شاه سليمان و شاه حسين صفوى به ايشان بسيار احترام مى گذاشتند
سيد نعمت الله جزايرى ( رحمه الله ) مى فرمايد: در مجلس خصوصى با مرحوم مجلسى بوديم كه لباس هاى فاخر (ظاهرا از خز ) به تن داشت ، فرمود: در را ببنديد، به ايشان گفتم