آیت الله شیخ محمدتقی بهجت
به مرحوم حجت الاسلام سيد محمد باقر شفتى پدر سيد محمد صاحب مناهل گفتند: خانه اى كه بابت وجوهات به شما داده اند، منحوس و محل سكونت جن است
حجت الاسلاlم سيد محمد باقر شفتى ( رحمه الله ) به نماز شب بسيار معتقد بود، و بيش از ساير مستحبات به آن اهميت مى داد، به خلاف مرحوم سيد بحرالعلوم كه صبر مى كرد تا هوا مقدارى روشن شود و آن گاه نماز صبح را مى خواند
زمانى سيد بحرالعلوم ( رحمه الله ) درس را تعطيل نمود، آقا سيد جواد ( رحمه الله ) از ايشان كه استاد او و استاد همين آقا (يعنى حجت الاسلام شفتى ) هم بود مى پرسد: چرا درس را تعطيل كرده ايد
معلوم مى شود نماز شب مستحبى است نظير روضه خوانى ، كه وقتى در زمان رضاخان منع كردند، يكى از اصحاب و اطرافيان حاج شيخ عبدالكريم حايرى ( رحمه الله ) به ايشان عرض كرد: چيزى نيست ، روضه خوانى يك عمل مستحب است
مرحوم شربيانى از مراجع قريب عصر ما در نجف اشرف بود و بنده نوه هايش را ديده بودم ، در بذل و بخشش مرد عجيبى بود
مرحوم شربيانى كه در بخشش و انفاق كم نظير بود، زمانى مى خواست از كوفه با كشتى به قصد زيارت به كربلا برود، طلاب محتاج دور او را گرفته بودند و ايشان هر چه داشت به آن ها داده بود، فقط مقدارى براى هزينه ى راه براى خود برداشته بود
حجت الاسلام سيد محمد باقر شفتى ( رحمه الله ) وقتى مى خواست از جايى به جايى برود با صداى بلند قرآن مى خواند، و با دست خود حدود را اجرا مى نمود . وقتى ايشان تازه وارد اصفهان شده بود، شخصى را تعزير كرد
آقاى علامه طباطبايى ( رحمه الله ) از استاد ما، مرحوم حاج شيخ محمد حسين اصفهانى نقل مى كردند كه فرموده بود: از خدا خواسته ام از اين جا بروم برزخ
نقل شده كه آقاى شيخ شريعت اصفهانى ( رحمه الله ) مى فرمود: اگر مجهولاتم را زير پايم بگذارم ، سرم به فك مى رسد.در حالى كه آن همه تحصيل نموده بود، و از جمله ده ، دوازده سال در درس ميرزا حبيب الله رشتى ( رحمه الله ) شركت نموده بود
آقاى پارسا از آقاى طباطبايى نقل كرد كه مرحوم شريعت اصفهانى مريض مى شود، درويشى را از كوفه براى دعا جهت شفاى ايشان مى آورند، درويش مى گويد: اين همه عمر براى صرف در شش ماه رياست
آقاى ميرزا حسين ميرزا خليل ( رحمه الله ) در سن نود سالگى مى فرموده است : غذا خوردن براى من مانند اين است كه انبان و كيسه اى را پر كنم . من از خوردن غذا هيچ لذت نمى برم ، آن چه از آن لذت مى برم نماز خواندن است
علماى سابق با آن همه توفيقات كه داشتند، معلوم نيست عمرشان از ما بيشتر بوده است . شيخ انصارى ( رحمه الله ) سنش از ما كمتر بوده است ، شهيد اول و ثانى ( رحمهماالله ) با آن همهم كتاب هاى خوب و مفيد و متين ، زياد عمر نكردند
مرحوم آقا شيخ عبدالكريم حايرى فرموده است : عامه ، عترت را كنار گذاشته اند و خاصه ، قرآن را. البته معناى اين سخن اين است كه هر دو طايفه ، هر دو را كنار گذاشته اند، زيرا قرآن و عترت با هم ملازمند
شيخ ما از آقاى سيد صدر ( رحمه الله ) پرسيد: منظور از علما در آيه ى (انما يخشى الله من عباده العلمؤ ا)؛ ( از ميان بندگان تنها دانشمندان از خدا بيم دارند.) چيست ؟