آیت الله شیخ محمدتقی بهجت
روزى در جريان مشروطيت ، مرحوم آخوند خراسانى خواست درس را شروع كند، يك نفر بلند شد و گفت در تبريز خون ريزى شده است . بنا شد دسته جمعى به منزل آقا سيد محمد كاظم يزدى ( رحمه الله ) بروند
روزى در جريان مشروطيت ، مرحوم آخوند خراسانى خواست درس را شروع كند، يك نفر بلند شد و گفت در تبريز خون ريزى شده است . بنا شد دسته جمعى به منزل آقا سيد محمد كاظم يزدى ( رحمه الله ) بروند: بعضى هم كه مى خواستند فرار كنند، گفتند: از هر كوچه اى رفتيم ، ديديم چماق به دستى ايستاده است و نمى گذارد . معلوم شد همه ى راه ها جز راه خانه ى سيد بسته است . جمعيت همه وارد خانه ى سيد شدند و گفتند: اگر با مشروطه موافقت نكنيد، ظلم و خون ريزى مى شود، چون قريب به اتفاق است كه در مشروطه خون ريزى واقع نمى شود ( البته ديديم كه شد! ) سرانجام سيد ( رحمه الله ) فرمود: مى دانم كاسه ى زهر است نمى خورم ، شما كه نمى دانيد اگر بخوريد معذوريد.
آرى ، در گرفتاريها بايد قدم به قدم به دفتر شرع نگاه كنيم ؛ هر كجا كه ديديم واضح و آشكار است پيش برويم ، و در موارد شبهه ناك و تاريك خوددارى و توقف كنيم ، عمل به احتياط پشيمانى ندارد.