آیت الله سید رضا بهاءالدینی
علي به «مالک» ميگويد: «أَمْلِکْ هَويکَ» . اگر کسي مالک نفس خود شد، مالک شرور هم هست؛ چون تمام شرور، آثار نفس بشري است. اگر نفس در اختيار شما باشد، تمام شرور در کنترل شماست.
گمان نکنيد که توطئههاي شيطاني ميميرد. اگر شيطان رفت، صد شيطان ديگر جاي آن را پر ميکنند. گمان نکنيد اگر آمريکا رفت، شيطان تمام ميشود، اگر صدام رفت، کار تمام است؛ بلکه صد صدام ديگر، جاي آن سبز ميشود.
مردم نميتوانند خليفه را بسازند. مردم اگر زرنگ هستند، خودشان را بسازند. خود خليفه هم نميتواند خودش را بسازد. سازندة نفوس نبوي و ولوي و علوي، حق است. فقط خدا ميتواند اينچنين موجودي را تربيت کند.
خدا همة شما را موفق کند که محصول عمرتان جهت الهي باشد. بالاخره جهان، جهاني است که چند مدتي به انسان وقت ميدهد. اگر انسان سعي و کوشش کند و در برابر آن يک محصول الهي داشته باشد، يک جهت الهي از اين جهان نصيب او شده است
تمام همّ انبيا اين است که شما را بالا ببرند؛ نه با يک معناي تخيلي، بلکه با يک واقعيت آشنا کنند که آن واقعيت در تمام نشئات منشأ آثار است. در برزخ منشأ آثار است. در قيامت منشأ آثار است. يک سکون نفس و آرامشي در شما پيدا شود که در تمام حوادث با شماست.
محال است از نفوس پليد شيطاني، خيري صادر شود. نفوس شيطاني، توفيق بر انجام خير ندارند. نفس بايد الهي و تابع رضاي خدا باشد، تا بتواند کار خيري انجام دهد.
سرتاسر عالم، جميع فعل و انفعالات جهان، همه، آيات الهي است. ولي با اين وجود، بشر به خدا توجه پيدا نميکند و نميفهمد خدايي هم هست. آن، علي است که ميگويد: به هر چه نگاه کردم، جهت الهي را در آن يافت.
خدا همه را توفيق دهد که به الفاظ و اسامي، قانع نشويم؛ به اينکه صد نفر به شما بگويند: عجب مسلمان خوبي هستي، قانع نشويم. آيا مسلمان خوبي هستي؟ حساب دست خود شماست. ببين چه کاره هستي!
شيطان همراه ماست، ولي آن را ميتوان ترک کرد، ميتوان دور کرد؛ دست خود شماست. با اطاعت از فرمان خدا، شيطان دنبال کار خودش ميرود.
تا جايي که انسان به هوي و هوس خود متحرک است، بندة شيطان است. آن را نبايد به حساب خدا بگذارد. هر عملي را که براي رضاي خدا ايجاد کرد، آن عمل عبادت خداست.
خدا همه را توفيق بدهد، همه را مؤيد کند که به راهِ استفاده آشنا باشيم و راه تکامل را بفهميم. از مسير تکامل حرکت کنيد و بدانيدکه راه، منحصر است به مسيري که انبيا از آن مسير رفتند و آن کارها را هم کردند؛ احيا کردند، آتش را گلستان کردند.
اگر کسي بخواهد با کتاب الهي و با قرآن آشنا شود، بايد مرد خدا شود. کسي که مرد خدا نشده است، ممکن است با ترجمه و مفاهيمي آشنا شود. ولي مادامي که انسان حرکت الي الله نداشته باشد، با آن حقيقتي که حقيقت مطلوب است آشنا نميشود.
اجتماع، محله، دوست، شرق و غرب بهانه است. اينها موانع اصلي نيستند، انسان خود مانع و مانع تراش است.
حجابها و پردهها مانع از شنوايي و ديدن حق است، مانع از فهم و ادراک حقايق و معارف و لذت بردن از آنهاست