آقا این گونه بود
فقيه مقدس، مرحوم ميرزا جواد تبريزى (قدس سره) روز به روز با حضور در درس مرحوم سيد خويى (قدس سره) توجه ايشان را به خود جلب مى كرد و مرتب با مرحوم سيد خويى بحث مى كردند.
عمولاً كسانى كه در مجلس استفتاء آيت اللّه خويى (رحمه الله)حضور داشتند مسئله مطرح مى كردند و با حضور مرحوم سيد خويى(رحمه الله)جواب داده مى شد. سپس جواب ها يادداشت شده و جهت مهر به سيد خويى(رحمه الله) داده مى شد
روزى فقيه مقدس، مرحوم ميرزا جواد تبريزى (قدس سره) در جمع شوراى استفتاء ضمن اينكه فرمودند: در نوشتن استفتاء بايد نهايت دقت را به خرج داد تا كلام علاوه بر رسا بودن، حاوى جواب شفاف نيز براى مخاطب باشد
من در اصفهان به استاد معظم، عالم بزرگوار شيخ مجتبى لنكرانى علاقه خاصى داشتم واصفهان كه مى رفتم، به ايشان سر مى زدم و از حال ايشان جويا مى شدم.
من بارها از آيت الله شيخ على كاتبى مرندى شنيده ام كه ايشان مى گفت: فقيه مقدس، مرحوم ميرزاى تبريزى (قدس سره)هيچ گاه در شوراى استفتاء مرحوم سيد خويى (قدس سره)كم نمى آورد و تمام مطالبى كه ايشان در شوراى استفتاء مطرح مى كرد، مورد قبول بود
جناب حجت الاسلام والمسلمين آقاى شيخ مهدى عباسى از شاگردان مرحوم آيت اللّه خويى (رحمه الله) بود و مرتب مسائل را از مرحوم سيد خويى (رحمه الله)سؤال مى كرد و چون كمى كنجكاو بود، سؤالات خود را تكرار مى كرد
در نجف اشرف گاهى خدمت استاد الفقهاء والمجتهدين سيد خويى(قدس سره)مى رسيدم و بعضى از مسائل، به خصوص عقايد را سؤال مى كردم. يك روز خدمت سيد خويى(قدس سره)رسيدم و گفتم
امه اى از تبريز رسيده بود و در آن از حضرت آيت اللّه حكيم(قدس سره) دو استفتاء شده بود. در حالى كه نامه در دستم بود، به سمت دفتر سيد حكيم(قدس سره) مى رفتم كه ناگهان ميرزا جواد تبريزى(قدس سره) را در راه ديدم.
مطلع شدم كه مرحوم ميرزا(قدس سره) طهارت كتابى را قائل است و با توجه به اينكه ما به اين مسئله مبتلا بوديم و براى حل مسئله راهى جستجو مى كرديم
كى از مواردى كه ميرزاى تبريزى(قدس سره) را از ساير شاگردان استاد الفقهاء والمجتهدين، سيد خويى(قدس سره) شاخص كرده بود، حضور ذهن فوق العاده ايشان بود.
مرحوم ميرزا (قدس سره) در بحث هاى علمى بسيار مسلط بود و در هر مجلسى كه شركت مى كرد مجلس به مباحثه علمى تبديل مى شد و اين حلقه علمى براى طلاب بسيار پر فايده و جذاب بود.
مدتى ساكن قم بودم و سپس بعد از سقوط نظام منفور عراق، در نجف اشرف مستقر شدم. يك شب مشتاق زيارت وادى السلام نجف شدم و شب هنگام به سوى آن قبرستان روان شدم و داخل وادى السلام در كنار ايوان نشسته بودم.
فقيه مقدس، مرحوم ميرزا جواد تبريزى(قدس سره) يك روز به همراه حجت الاسلام شيخ غلامحسين فشاركى و دكتر كاظم تبريزى (فرزند مرحوم ميرزا(قدس سره)) براى زيارت قبور در قبرستان ابوحسين(قبرستان نو) حاضر شدند
يكى از مواردى كه در نجف اشرف در مورد فقيه مقدس، مرحوم ميرزاى تبريزى(قدس سره)محسوس بود و تمام فضلاى نجف آن را به كرات مشاهده كردند وبه آن شهادت مى دهند، توسل آن فقيه مرحوم(قدس سره) به اميرالمؤمنين، على بن ابى طالب(عليه السلام) و زيارت كربلا در شب جمعه بود.