مراجع معظم تقلید
منبع:سایت معظم له
والدين
والدشان مرحوم حضرت آيت اللَّه آقاى حاج ميرزا محمود روحانى(قدس سره) از مفاخر روحانيت و حوزه علميه قم است كه در سال 1307 (هـ.ق) در قم بدنيا آمد.
در سال 1330(هـ.ق) وارد نجف اشرف شد تا از محضر حضرات آيات عظام آسيد ابوالحسن اصفهانى(ره) و ميرزاى نائينى(ره) بهرهها برد. مدتى در مشهد مقدس از شاگردان مرحوم آيت اللَّه العظمى حاج آقا حسين طباطبايى قمى(ره) بود. بعد از آن به حوزه علميه قم آمدند. با تلاش، كوشش و پايمرديهاى ايشان، حضرت آيت اللَّه العظمى حاج شيخ عبدالكريم حايرى(ره) به قم آمدند و تدريس علوم حوزوى را شروع كردند.
ايشان از شاگردان خاص و مخصوص و مورد عنايت آيت اللَّه حايرى بودند.
اين عالم متقى و زاهدِ متعبدِ با نفوذ، ساليان سال بعد از فوت پدر بزرگوارشان مرحوم آيت اللَّه العظمى آقاى آسيد صادق روحانى(ره) در مسجد آقا ضمن اقامه نماز جماعت، پاسخگوى مسائل شرعى و گره گشاى مشكلات مردم بودند. از اقدامات ايشان مىتوان به همكارى با آيت اللَّهكاشانى در قضيه ملى شدن نفت، مبارزه جدى با رضاخان در مورد كشفحجاب و دينزدايى از مملكت، دعوت و تلاش براى ورود آيت اللَّه العظمى حايرى به قم، زمينه سازى براى تدريس ايشان و همكارى، همفكرى و يارى جهت تأسيس حوزه علميه قم و... را نام برد.
اين مجتهدِ عابد در 18 شعبان 1381 (هـ.ق) بعد از يك بيمارى طولانى وفات يافت. با پخش خبر فوت اين مرد بزرگ، شهرستان قم متلاطم، بازار، درسها و اداره جات تعطيل گرديد. در تشييع جنازه بسيار باشكوه ايشان، علاوه بر حضور تمامى مراجع تقليد، بزرگان و مدرسين حوزه، طلاب، بازاريان، كسبه و اداره جات با افراشتن پرچم عزا به صورت هيأتهاى سينهزنى و زنجير زنى شركت كردند و پس از اقامه نماز ميت توسط فرزند برومندشان حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى سيد محمد صادق روحانى(دامظله)، در مسجد بالاى سر حضرت معصومه (س) به خاك سپرده شدند.
والده شان از سادات حسنى و فرزند آيت اللَّه آقاى حاج سيد احمد طباطبايى قمى(ره) است كه ايشان ساليان متمادى در صحن حضرت معصومه(س) اقامه نماز جماعت داشتند.
تحصيلات
حضرت آيت اللَّه دروس پايه ادبيات عرب را در قم نزد پدر بزرگوارشان فرا گرفتند. سپس در سال 1355 (هـ.ق) در سن 10 سالگى به همراه برادربزرگترشان براى استفاده از اساتيد بزرگ و نام آور حوزه علميهِ كهنِ نجفاشرف، رنج و مشكلات هجرت از قم به نجف را پذيرا شدند!! به دليل هوش و استعداد فوق العاده و حيرت برانگيزشان دوره چند ساله دروس «سطح» را در مدت يكسال به اتمام رساندند و به امتحان و توصيه آيت اللَّه العظمى خويى در سن 11 سالگى وارد درس خارج فقه و اصول شدند. ورود يك نوجوان11 ساله به درس خارج فقه و اصول، آن هم همدوش طلاب با سابقه وبزرگسال حوزه علميهِ كهنِ نجف، براى همگان حيرت آور و شوق آفرين بود.
آيت اللَّه زاده ميلانى نقل مىكند كه: آيت اللَّه العظمى خويى به پدرم آيت اللَّهالعظمى ميلانى فرمودند: افتخار مىكنم به حوزهاى كه در آن نوجوان يازده سالهدر كنار شاگردان بزرگسال و علماى بزرگ و همراه با آنان «مكاسب» را مىخواند ومطالب مكاسب را بهتر از ديگران مىفهمد و تحليل مىكند.
علاقمندان به علوم اسلامى و حوزوى مىدانند كه كتاب ارزشمند مكاسب از تأليفات مرحوم شيخ انصارى است كه در حوزههاى علميه تدريس مىشود و يكى از كتابهاى مهم و سنگين حوزوى است كه فهميدن و درك مطالب آن نياز به شاگردان با كفايت و پر استعداد دارد.
اساتيد
معظم له به دليل علاقه و پشتكار فراوانشان هر روز در چندين درس مراجع وبزرگان حوزه علميه كه جهان اسلام و عالم تشيع به وجودشان افتخارمىكند، شركت مىكردند. عمده اساتيد ايشان عبارتند از:
-1 حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ كاظم شيرازى(قدس سره) (1290 -1367)
2- حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ محمد حسين اصفهانى معروف بهكمپانى (قدس سره) (ت 1361)
3- حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ محمد على كاظمينى(قدس سره)
4- حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى حاج سيد ابوالحسن اصفهانى(قدس سره) (1284 - 1365)
5- حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ محمدرضا آل ياسين(قدس سره)
6- حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى حاج سيد ابوالقاسم خويى(قدس سره) (1317 - 1413)
7- حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى سيد محمد حسين طباطبايى بروجردى (قدس سره) (1292 - 1380)
آيت اللَّه العظمى روحانى از وجود تماى اساتيد نام آور خود استفاده نمودند وخود را هميشه مديون محبتها و الطاف خالصانه آن بزرگواران (رضوان اللَّه تعالى عليهم) مي دانند. اما در اين ميان نقش آيت اللَّه خويى برجسته تر و قابل توجه تر است. پرورش روح اجتهاد و تكوين فقهى و علمى ايشان، مرهون15 سال شركت در دروس خصوصى و عمومى آيت اللَّه العظمى خويى مي باشد. هوش، پشتكار و استعداد معظم له، ايشان را مورد علاقه و توجه خاص اساتيد و مراجع، بخصوص مورد عنايت خاصه آيت اللَّه خويى قرارداده بود. آيت اللَّه العظمى خويى(ره) در آن زمان، به اتفاق رأى اغلب علماء، بزرگان و كارشناسان فقه و اجتهاد ؛ يك فقيه بي نظير بودند كه دراغلب علوم حوزوى نظير فقه، اصول، كلام، تفسير، رجال، فلسفه؛ مجتهد و صاحب نظر بودند و آثار منتشره ايشان گواه اين مدعاست.
در دروس عمومى آيت اللَّه خويى صدها طلبه شركت مي كردند كه امتيازآيت اللَّه العظمى خويى در شناخت و كشف استعدادهاى طلاب تيزهوش وبسيار موفق بود و سعى فراوان مىكردند تا آن طلبه را زير نظر گرفته و با ايجادارتباط بيشتر با او؛ بتوانند در تربيت آن طلبه كوشا نقش بيشترى را ايفا كنند.
با ورود آيت اللَّه روحانى در دوران نوجوانى به نجف اشرف و شركت دردروس آيت اللَّه العظمى خويى؛ حوزه علميهِ كهنِ نجف اشرف شاهد حضوريك نابغه با درك و استعداد شگرفى بود كه چهرهاش نشان از مقام آيت اللهىمىداد.
اين نوجوان نابغه بايد در دروس سنگين فقه اصول شركت كند، دروسمختلف را نوشته و آنها را در منزل پاكنويس كند، با دوستان همدورهتحصيلش مباحثه كند و پيش مطالعه براى درسهاى فردا را هم انجام دهد.اين مطالعات سنگين آنهم در غربت و با كمترين امكانات موجود؛ در شبانهروز 16 ساعت وقت ايشان را مىگرفت. علاوه بر آن، رسيدگى به كارهاىشخصى از قبيل: تهيه مايحتاج زندگى و تحمل فشارهاى اقتصادى نيز باخودشان بود. معظمله اغلب دورانى را كه در نجف اشرف بودند با وضعبسيار سخت و طاقت فرساى اقتصادى مواجه بودند و اغلب، زندگيشان باقرض گرفتن از مغازه داران محل سپرى مىشد. و اين بزرگترين رمز و سرمايهگذارى براى تحصيل و عشق و علاقه به آموختن دانش علوم اسلامى است.
تدريس
معظم له تدريس دورههاى مختلف علوم اسلامى را در همان ايام نوجوانىدر صحن حرم مطهر حضرت اميرالمؤمنين على (ع) در نجف اشرف آغازكردند. تقرير دروس حوزه توسط اين نوجوان براى طلاب بزرگسال وميانسال، براى همگان حيرت آور و قابل تقدير بود.
آيت اللَّه العظمى روحانى پس از مدت كوتاهى كه در دروس آيت اللَّه العظمىخويى (ره) شركت كردند، با تقرير دروس اصول و فقه استاد؛ آنان را براىعدهاى از طلاب و علاقمندان به دروس حوزوى، تدريس مىكردند. ديرىنپائيد كه چونان خورشيدى در نجف اشرف درخشيدند و به سان درختى پربرگ و بار، برآمدند و در سايهشان خيل مشتاقان را آرامش مىبخشيدند.
به همين دليل بود كه ارتباط آيت اللَّه خويى روز به روز با معظمله بيشترمىشد. با اينكه اغلب آيت اللَّه العظمى خويى در جلسه تدريسشان به كسىاجازه طرح اشكال نمىدادند به آيت اللَّه العظمى روحانى در ميان عده ايى ازشاگردان مىفرمودند: چرا در مباحثهها اشكال نمىكنى. من از شما مىخواهماشكال و ايرادهايى كه به نظرتان مىرسد را مطرح كنيد .«و اين نشان از نبوغفكرى و شايستگى ويژه آيت اللَّه العظمى روحانى دارد.
ارتباط تنگاتنگ استاد و شاگرد تا آنجا ادامه يافت كه زيادى از شبهاىتعطيلى آن مرجع فقيد (ره) به حجره آيت اللَّه العظمى روحانى مىآمدند وساعتهاى مديدى به بحث و بررسى مسائل علوم اسلامى مىپرداختند و درانتها معظم له، استاد را تا درب منزلشان همراهى مىكردند.
حضرت آيت اللَّه العظمى خويى در سال 1360 (هـ. ق) هنگامى كه آيت اللَّهالعظمى روحانى فقط 15 سال بيشتر نداشتند. طى نامهاى بسيار مهم، عظمتعلمى، قدرت و استنباط قوى، هوش و ذكاوت اين نابغه بزرگ را تأييد وستودند (متن كامل نامه كه به دست خط مبارك آيت اللَّه العظمى خويى مىباشددرسايت اينترنت آيت اللَّهالعظمى روحانى و در كتابهاى زندگينامه كه به زبانعربى و فارسى در لبنان به چاپ رسيده است، موجود است). معظمله به تأييد ومكتوب مهم مراجع و اساتيد بزرگوارشان در سن 14 سالگى به درجه اجتهاد نائل آمدند.
ايشان در اواخر سال 1329 (هـ. ش) وارد قم شدند و در اوايل سال 1330(هـ. ش) به تدريس دروس خارج فقه و اصول در صحن مطهر حضرتمعصومه (س) پرداختند. بيش از نيم قرن است كه ايشان به تدريس علوم آلمحمد (ص) و تربيت هزاران طلبه فاضل و تشنگان دانش ائمه اطهارمىپردازند. اغلب شاگردان، پرورش يافتگان و حلقه نشينان منبر تدريسشان؛از مدرسين نام آور، فضلا و دانشمندان حوزه و عدهاى در مسير مرجعيتقرار دارند.
ايشان به هنگام تدريس، متين و گويا سخن مىگويند. به دليل وسعتاحاطهشان بر موضوعات علمى، از پرداختن به زوايد پرهيز مىكنند. درسايشان فشردهاى از آراء و مبانى بزرگان و فقيهان نامى به همراه نظرياتخودشان است كه با بحث و استدلال، بر رد يا قبول آن مبانى مىپردازند. درجلسات تدريسشان به مبارزه با جمود، يكسونگرى، احتياط زدگى، تقليد وپيروى كوركورانه از بزرگان مىپردازند، زيرا معتقدند كه تقليد و تعصب و غير منطقى روى اقوال بزرگان و مبارزه با هر نظر نو، توان علمى را از حوزهمىگيرد. از اين رو معظم له با حفظ احترام بزرگان و تأكيد بر اين امر، با نظراتآنها نقادانه برخورد مىكنند. نظريات جديد و نو، ابتكار در مبانى، خروج ازآراء پيشينيان و ژرف نگرى در تدريس ايشان موج مىزند.
هر چند ايشان به عنوان يك مرجع و فقيه نو انديش شهرت دارند اما هيچگاه حكم اللَّه را به نام مصلحت يا نوانديشى زير پا نمىگذارند. فقيهنوانديشى كه هيچگاه به انكار سنت و حذف باورهاى دينى نمىپردازد.
تأليفات
معظمله از ابتداى زندگى علمى خويش در راستاى نشر معارف اهلبيت وگسترش دانش اسلام، هرگز آرام نگرفتند. زمانى بر مسند تدريس مى نشينند و به تربيت و پرورش هزاران دانشمند فاضل و فرزانه مى پردازند و زمانى ديگر دست به قلم مى شوند و به تأليف كتب ماندگار اسلامى مى پردازند.
ايشان به محض ورود به حوزه علميه قم و احساس نياز جامعه حوزوى واسلامى، همزمان با تدريس درس خارج فقه و اصول در سنين جوانى، دستبه تأليف دايرة المعارف فقه اسلامى مى زنند. كتابى ماندگار كه بزرگان واساتيد نام آورِ خبره حوزه، مراجع بزرگ تقليد و مدرسين، سر تعظيم وتمجيد در برابرش فرو مى آورند.
حضرت آيت اللَّه العظمى بروجردى(ره) دوبار كتاب فقه الصادق را همراه خود به جلسه تدريسشان مىبرند و به عنوان سند از آن نقل قول و به آن استناد مى كنند.
حضرت آيت اللَّه العظمى خويى(ره) طى نامه ايى مرقوم فرمودند كه: من كتاب فقه الصادق را شخصا براى آيت اللَّه كاشف الغطاء بردم و گفتم: ببيند من چه خدمت بزرگى به عالم اسلام و فقاهت نموده ام و چنين عالم محققى را تربيت كرده ام.
رييس دانشگاه الازهر (مهمترين و عالىترين مركز علمى اهل تسنن) نيز طىنامهاى كتاب عظيم فقه الصادق را مىستايد.
اين كتاب ساليان سال است كه يكى از رساترين، معتبرترين و مهمترين منبع تدريس فقه و اصول تشيع است. يكى از دلايل مرجعيت و اعمليت ايشان،ناشى از اين تأليفات بخصوص كتاب گرانسنگ فقه الصادق است.
1- فقه الصادق(بزبان عربى): دايرة المعارف كامل فقه تشيع. اين كتاب عظيم و بزرگ كه به عنوان يك منبع مرجع شناخته شده است در 26 جلد بارها درداخل و خارج كشور به چاپ رسيده است. چاپ جديد آن بزودى در 40جلد (با ذكر منابع و مصادر) به چاپ خواهد رسيد.
از تأليف كتاب عظيم جواهر الكلام كه شامل تمامى ابواب فقه مى باشد نزديك به 200 سال مى گذرد و كتاب فقه الصادق كه به اعتقاد بعضى ازمراجع و بزرگانِ خبره حوزه، از«جواهر الكلام» رساتر و كاملتر است؛ اولين و كاملترين دايرة المعارف تمام ابواب فقه در دو سده اخير است. اين كتاب كه در سنين جوانى معظم له به رشته تحرير درآمده، مورد عنايت خاصه تمامى مراجع تقليد و بزرگان حوزههاى علميه است. اين كتاب در ميان علماءعامه (اهل تسنن نيز شناخته شده و مورد استناد است. كتاب «فقه الصادق» در دانشگاههاى معروف غرب (بخش مطالعات اسلامشناسى) يكى از منابعمورد قبول و قابل استناد است.
2- زبدة الاصول (بزبان عربى): دوره كامل علم اصول فقه كه به صورت بحث استدلالى ارائه گرديده است. اين كتاب در 6 جلد مىباشد.
3- منهاج الفقاهه (بزبان عربى): در 6 جلد مىباشد كه حاشيه ايى است بر«مكاسب» شيخ انصارى(ره) كه به شيوه ايى نو و ابتكارى تمامى موارد ارائهشده را بحث و بررسى كردهاند.
4- المسائل المستحدثه (بزبان عربى): حضرت آيت اللَّه مبتكر مسائلمستحدثه و ارائه مسائل جديد با ذكر مسايل فقهى، روايى هستند. اين كتابكه بارها وبارها در خارج و داخل كشور به چاپ رسيده است شامل ارائهمسائل جديد، نو و مورد ابتلاى جامعه با ذكر دلايل و مستندات فقهى،روايى و قرآنى مى باشد.
5- تعليق بر منهاج الصالحين در 2 جلد (بزبان عربى)
6- تعليق بر عروة الوثقى در 2 جلد (بزبان عربى)
7- تعليق بر وسيلة النجاة (بزبان عربى)
8- رساله در لباس مشكوك (بزبان عربى)
9- رساله در قاعده لاضرر (بزبان عربى)
10- الجبر و الاختيار (بزبان عربى)
11- رساله در قرعه (بزبان عربى)
12- مناسك الحج (بزبان عربى)
13- المسائل المنتخبه (بزبان عربى)
14- رساله در فروع العلم الاجمالى (بزبان عربى)
15- الاجتهاد و التقليد (بزبان عربى)
16- القواعد الثلاثه (بزبان عربى)
17- اللقاء الخاص(بزبان عربى) مربوط به «سايت يا حسين»
18- رساله توضيح المسائل (بزبان فارسى و اردو)
19- تحقيقى در مورد جبر و اختيار (بزبان فارسى)
20- نظام حكومت در اسلام (بزبان فارسى و تركى و اردو)
21- مناسك حج (بزبان فارسى)
22- منتخب احكام (بزبان فارسى)
23- استفتائات قوه قضائيه و مؤسسه حقوقى وكلاى بين الملل (به زبان فارسى)
24- احكام فقهى مسائل روز (بزبان فارسى)
25- استفتائات (پرسش و پاسخهاى مسائل شرعى) (بزبان فارسى): كه تاكنون در 2 جلد به صورت سؤال و جواب ارائه شده است.
26-الف سؤال و جواب (بزبان عربى): شامل استفتائات و پاسخهاى مسائل شرعى مى باشد كه در 6 جلد تهيه شده است. هرجلد شامل 1000سؤال و جواب است.
مرجعيت
بعد از تشريف فرمايى ايشان از حوزه علميه نجف اشرف و شروع به تدريسدرس خارج فقه و اصول و با توجه به نگارش كتاب عظيم فقه الصادق بعداز فوت آيت اللَّه العظمى بروجردى (ره) به پيشنهاد علماء، فضلاء و مدرسين نام آور، رساله عمليه ايشان منتشر شد. طبق آنچه در كتابخانه ملى ايرانموجود است، اولين چاپ رساله توضيح المسائل ايشان مربوط به سال 1340(هـ. ش) مى باشد