Menu

حضرت آیت الله شیخ حسن صافی اصفهانی

منبع:سایت معظم له

ولادت و دوران کودکی آیة الله صافی اصفهانی
حضرت آیت الله صافی به سال 1298 هجری شمسی در خانواده ای اصیل و مذهبی در شهر اصفهان متولد شد.
گفته می شود که ایشان از نوادگان عالم بزرگ مرحوم ملا صالح مازندرانی (قدس سره) شارح کافی و داماد علّامه مجلسی می باشند و معظم له این احتمال را مردود نمی دانستند.
دوران کودکی را در آغوش گرم خانواده گذرانیدند و برای برداشتن اولین قدم در تحصیل علم، دوران تحصیلات ابتدایی خود را با ورود به «دبستان قدسیه» آغاز کرد و این دوران تحصیلی تا سال دوم یا سوم دبیرستان ادامه یافت.
مدت کوتاهی پدر را در کسب و کار خود یاری نموده و در همین دوره بود که ... گویا به هنگام زوال ظهر شرعی در یکی از روزهای سال 1316 (هجری شمسی) بود که نوجوانی 18 ساله با شنیدن آوای اذان و جهت ادای فریضه ظهر و عصر به مدرسه علمیه «کاسه گران» وارد می شود. و با رعایت آداب و مستحبات شروع به ساختن وضو می کند، اطرافیان او را جوانی متعبد و مومن می دانند اما حجت الاسلام و المسلمین آقا شیخ احمد حججی نجف آبادی که در گوشه ای از مدرسه نشسته و از ابتدا اعمال او را زیرنظر گرفته نور علم را در جبین او و سعادت را در چشمانش و زعامت را در قامت این نوجوان می یابد. به آهستگی نزدیک می رود.
نامت چیست؟
حسن
پدرت؟
آقا نصراله
چه می کنی؟
نزد پدر کار می کنم.
درس خوانده ای؟
بلی
قیافه ات به طلاب علوم دینیه شبیه است.
سر را به زیر می اندازد
دوست داری طلبه شوی؟!
چشمان حسن برق می زند و بی اختیار لبخند بر لبانش نقش می بندد.
بلی ولی پدرم! باید از او بپرسم.
مگر نگفتی پدرت آقا نصراله است. او که حرفی ندارد.
کسی که صحاف کتابهای اسلامی و از دوستان علامه امینی است افتخار می کند که فرزندش اهل علم شود.
آغاز به تحصیل علوم اسلامی
و این وضوی نورانی طهارتی برای ایشان حاصل می کند که تا ورود به حضور یار، ناقضی آن را زائل نمی سازد.
هنوز چیزی از اشتغال او به علوم اسلامی نگذشته بود که ظلم رضاخانی به سراغش می آید. دشمن که از اشتغال جوانانی چون او به کسوت مقدس روحانیت خوف دارد ایشان را به همراه جمعی دیگر از طلاب با شدت هر چه تمام به خدمت سربازی می برد و از سختگیری به آنان فروگذار نمی کند. دوران 2 ساله سربازی پایان می پذیرد ولی شوق ایشان هنوز پابرجاست، و بلافاصله پس از گذشت آن دوران یکسره راه مدرسه نوریه و حجره خود را پیش می گیرد.
ورود به حوزه علمیه اصفهان که آن زمان مجمع دهها مجتهد و پایگاه علمی بزرگی به شمار می رفته با این وجود  دو سال بیشتر ایشان را قانع نمی کند. او که به سیره شیخ انصاری در تحصیل علم اقتدا نموده عاشقانه دیار به دیار سفر می کند و با شنیدن آوازه حوزه علمیه قم ریسمان تعلق را یکجا می برد و با دعای خیر پدر و مادر هجرتی سازنده را آغاز می کند.
هجرت آیة الله صافی اصفهانی به قم
در سال 1320 (هجری شمسی) وارد حوزه علمیه قم می شود، و اقامت ایشان در یکی از حجرات فوقانی مدرسه حاج ملا صادق بوده است.
مقدار زیادی از شرح لمعه را نزد آیت الله العظمی مرعشی و زیادی از رسائل و مکاسب را نزد آیة الله آقای شیخ عبدالرزاق نائینی و سطح مکاسب را نزد امام (ره) و مقداری از تفسیر جوامع الجامع را با مرحوم مطهری نزد آیة الله العظمی حاج سید احمد خوانساری خواندند.
چهار سال از اقامت در قم می گذرد، و بالاخره هرچه باشد نام «نجف» قرین علم است و مرکزیت حوزه علمیه شیعه، و این هجرت هنوز ادامه دارد. به سال 1322 عزم را جزم می کند و برای یافتن علوم آل محمد صلی الله علیه و آله رهسپار مرقد مطهر امیرالمومنین علیه السلام می شود.
ورود آیة الله صافی اصفهانی به حوزه علمیه نجف
با ورود به حوزه علمیه نجف اشرف دومین حجره از سمت راست در مدرسه علمیه صدر و کنار مقبره مرحوم صدر، و زمانی مدرسه بادکوبه ای ماوای ایشان می گردد و این دوره طولانی تا 28 سال ادامه می یابد. اراده ای آهنین، زهدی متین، اساتیدی اینچنین دست به دست هم می دهند تا قطره ای لایق را در صدفی با قیمت به مرواریدی درخشان تکوین دهد.
همان گونه که در ادامه و از بیان آن مرحوم خواهیم خواند عمده اساتید ایشان در نجف:
فقیه محقق مرحوم آیت الله العظمی خوئی (اعلی الله مقامه الشریف) در فقه، اصول و تفسیر،
مرحوم آیت الله شیخ عبدالحسین رشتی (از شاگردان مرحوم آخوند خراسانی) در کفایه،
مرحوم آیت الله شیخ صدرا بادکوبه ای در معقول
و مرحوم آیت الله العظمی سید جمال الدین گلپایگانی در اخلاق بوده اند.
همچنین از فیض وجود و خرمن درس مرحومین آیات عظام حکیم، شیخ محمدعلی کاظمینی، شیخ محمدکاظم شیرازی، سید عبدالهادی شیرازی نیز توشه هایی بس وافر نصیب معظم له می شود و در این خلال علم رجال، و دیگر علوم اسلامی را نیز از اساتید متخصص می آموزند.
فشارهای مادی و سختی معیشت در اداره آهنین ایشان خللی وارد نمی سازد. اگر چه در خلال این مدت با سفر به زادگاه، ازدواج سرگرفته و تشکیل و اداره خانواده آن هم در غربت کار دشواری است اما قناعت و زهد و (قبول صلاه استیجاری) راه ادامه تحصیل و کسب فیض را هموار می کند.
پس از مدتی که از اقامت ایشان در نجف اشرف می گذرد و در عین حال تحصیل، به تدریس نیز اشتغال می ورزند و برای تازه واردین شرح لمعه، رسائل، مکاسب، کفایه شفای (بوعلی سینا) و سپس خارج اصول را افاضه می نمایند به گونه ای که در اواخر اقامت در نجف حیات علمی ایشان تنها مصروف تدریس و پرورش فضلا می شود.
صدای دق الباب، در یکی از روزهای سال 1350 خبر از حادثه ای تازه با خود دارد.
آیت الله آقای حاج شیخ حسن صافی اصفهانی که اکنون استادی فاضل و مجتهدی 52 ساله است به منزل آیت الله العظمی خوئی خوانده می شود، ایشان را در جریان نامه ای از اصفهان قرار می دهند، جمعی از مؤمنین و مردم اصفهان با ارسال نامه ای به حضرت آیت الله العظمی خوئی از معظم له خواسته اند گلی را که بر شاخسار بوستان نجف اشرف شکفته و تعلق به آنان دارد به این شهر بازگرداند تا عطر او فضای شهرستان را معطر سازد.
وجدت العلم فی الجوع و الغربه            و یطلبونه الناس فی الشبع و الوطن
ناگاه به یکباره خاطرات 28 سال دوران سکونت در نجف اشرف از مقابل چشمانش عبور می کند. سختی ها و گرسنگی ها حجرات کوچک مدرسه های نجف، ضریح منور و حرم مطهر حضرت امیرالمومنین (ع) بارگاه امام حسین (ع) و اباالفضل (ع)، سامرا، شط کوفه، اساتید، شاگردان، تالیفات ناتمام و... می خواهد استنکاف نماید که آیه ی نفر در گوش وی طنین افکن می شود:
(و لو لا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون)
بناچار این هجرت را به رجعت تبدیل می سازد و با اشک ریزان با مولای خویش «حضرت علی علیه السلام» و ائمه عراق وداع می کند.
بازگشت آیة الله صافی اصفهانی به اصفهان
طلبه جوانی که بیش از سی سال گذشته از اصفهان هجرت نموده بود اکنون با کوله باری از علم و معنویت به موطن اصلی خویش بازمی گردد و سرمایه های عظیمی برای مردم اصفهان و خصوصا حوزه علمیه این شهر به ارمغان دارد.
عزیمت به اصفهان، استقبال علما، اساتید حوزه، و مردم علم دوست اصفهان و به دنبال آن، اقامه نماز جماعت را آغاز می کند و شروع به تدریس در حوزه علمیه اصفهان فصل جدیدی را در زندگی استاد رقم می زند که با گذشت حدود 24 سال آثار و برکات عدیده ای را به دنبال دارد و ما در اینجا به گوشه ای از آن اشاره می کنیم.
جلسات هفتگی ایشان در بیان اخلاق و تهذیب نفوس شیفتگان را پروانه وار به دور شمع وجود این عارف عامل و سالک و اصل جمع می کند، این بیانات اخلاقی وسلوکی، پس از رحلت معظم له، در دو جلد با نام شوق وصال به چاپ رسیده است
در زمانی که حوزه علمیه اصفهان مدرسینی چون مرحوم آیت الله خادمی، آیت الله مهدوی، آیت الله فیاض و... را دارد درس استاد به عنوان یکی از دروس مهم و قابل توجه برای فضلا مطرح است و ایشان علاوه بر فقه و اصول به تهذیب نفوس می پردازند.
پس از چندی اقامه نماز معظم له از مسجد کمر زرین به مسجد جامع اصفهان منتقل می شود در این ایام مرحوم آیت الله صافی مدرسه علمیه و مرکز تحقیقات اسلامی و خیریه صاحب الامر علیه السلام را در شهر قم بنا می سازند و دارالشفاء  فاطمیه (سلام الله علیها) را در اصفهان پی ریزی و تاسیس می نمایند و در بسیاری از مراکز خیریه و عام المنفعه سهیم می گردند.
پس از ارتحال مرحوم آیت الله مهدوی (قدس سره) علیرغم استنکاف ایشان از قبول ریاست حوزه ی علمیه اصفهان، عملاً این مسؤلیت سنگین بر معظم له مستقر گردید.
در این دوران که بیش از پنج سال به طول انجامید اصلی ترین درس اجتهاد محفل علمی ایشان، مراجعات مردمی در طرح مشکلات و مسائل دینی به حد اعلای خود رسید و این بزرگوار با وجود کهولت سن و ظهور علائم بیماری با کمال متانت و خوش رویی و صرف تمام اوقات خویش و پرورش فضلا و تغذیه علمی و معنوی آنها، اداره جلسات درس اخلاق، اقامه جماعت، رفع مشکلات طلاب و چشم گیرتر از همه به پاسخ گویی سؤالات و مشکلات دینی مردم پرداختند.
و در این راستا روح تعبد و تقید به ولایت و محبت ائمه اطهار (علیهم السلام) را در مراجعین خود تقویت می نمودند.
معظم له در ایام حج تقریباً با حضور همه ساله خود راهنما، مشاور و پشتوانه علمی قابل توجهی برای حجاج بیت الله الحرام و روحانیون کاوانها، و بئسه های مراجع بودند.
اساتید آیة الله صافی اصفهانی
معظم له در تحصیل سطوح عالی فقه و اصول، از دروس آیات عظام زیر بهره گرفتند:
1- آقای سید ابوالقاسم خوئی
2- آقای سید محسن حکیم
3- آقای شیخ محمدعلی کاظمینی
4- آقای شیخ محمدکاظم شیرازی
5- آقای سید عبدالهادی شیرازی
6- آقای شیخ عبدالحسین رشتی
و در کنار آن از درس معقول آیت الله شیخ صدرا بادکوبه ای و از درس اخلاق آیت الله سید جمال الدّین گلپایگانی، از محضر پرفیض آنها بهره ها بردند.
ارتحال آیة الله صافی اصفهانی (قدس سره)
و بالاخره حضرت آیت الله صافی (قدّس الله نفسه الزّکیه) که از مفاخر و اعاظم علماء شیعه و از مراجع و فقهاء برجسته عصر غیبت و عرفای بزرگ و دارای کرامات و مکاشفات و تشرفات متعددی بوده اند، در تاریخ 7/7/1374 ه.ش مطابق با 3/جمادی الاولی/1416 ه.ق، هنگام اذان صبح روز جمعه در سن هفتاد و شش سالگی ندای یا ایّتها النّفس المطمئنّة... حق را لبّیک گفت. پیکر پاک و مطهّر آن استورۀ تقوی و نادرۀ زمان از مدرسۀ صدر بازار تشییع شد، (این تشییع کمّاً و کیفاً در تاریخ اصفهان بی نظیر بود) و در جوار اولیاء خدا، در مقبرۀ علامین مجلسیین به خاک سپرده شد. بدین مناسبت دو روز عزای عمومی در استان اصفهان اعلام شد و بازار اصفهان سه روز تعطیل شد و حدودا تا چهلم جلسات و مراسم آن بزرگمرد ادامه داشت، و همچنین در قم از سوی مراجع تقلید، و در تهران از سوی علمای آن شهر، مشهد مقدس، یزد، دبی و کانادا و غیره مراسمی برگزار شد.

 

حضرت امام حسن عسکری:
فقر با ما ، بهتر از ثروتمندی در کنار دشمنان ماست.
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست.
و ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد.
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد.
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسک جوید.
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود.
و آن که از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.

برو بالا