آقا این گونه بود
در زمان بمباران كشور عزيزمان ايران به واسطه استكبار جهانى، و هدف قرار گرفتن شهر علم و اجتهاد، قم مقدسه، ميرزاى تبريزى (قدس سره)از قم خارج نشدند و در روزهاى بمباران در شهر باقى ماندند.
زندگى مرحوم ميرزا(قدس سره) همانند ساير مردم
در زمان بمباران كشور عزيزمان ايران به واسطه استكبار جهانى، و هدف قرار گرفتن شهر علم و اجتهاد، قم مقدسه، ميرزاى تبريزى (قدس سره)از قم خارج نشدند و در روزهاى بمباران در شهر باقى ماندند. مسئولين شهر بعد از اطلاع يافتن از ماندن مرحوم ميرزا (قدس سره)در قم و خارج نشدن از شهر، توسط يكى از مسئولين محترم كشور سنگر انفرادى اى براى بيت مرحوم ميرزا (قدس سره)فرستادند تا ضمن قرار دادن آن در منزلشان، در مواقع ضرورى از آن استفاده شود. مرحوم ميرزا (قدس سره)فرمودند: «از مسئولين تشكر كنيد و بگوييد حال من مانند ساير مردم است. من نمى توانم قبول كنم! ]در حالى كه مردم جهت امان، سرپناه ندارند[ اگر اين امكان براى همه مردم مهيا شد، ان شاءاللّه براى ما هم خير مى شود. فعلاً از قبول سنگر انفرادى معذوريم.» مرحوم ميرزا (قدس سره)در اين موارد بسيار حساس بودند و مى گفتند: «اگر مردم برايشان امكانات حاصل شد، من هم قبول مى كنم.» اين خبر حاكى از روح بلند آن فقيه راحل است كه هميشه مى خواست مانند مردم عادى زندگى كند و تا آخرين لحظات عمر خود مانند يك طلبه عادى زندگى كرد و اگر به زندگى شخصى او نظر مى شد با زمان طلبگى هيچ تفاوتى نكرده بود; ايشان با صرفه جويى و در كمال زهد زندگى مى كرد و از تشريفات به دور بود و سعى مى كرد مانند طلبه اى كه از زندگى عادى برخوردار است، زندگى كند.