آقا این گونه بود
برادر مرحوم ميرزا(قدس سره) آقاى حاج كريم رهبر سعادتى مى گويند: واقعه اى را مرحوم ميرزا(قدس سره) به من نقل كرد و گفت راضى نيستم تا زنده هستم نقل كنى. ايشان از زبان مرحوم ميرزا(قدس سره) نقل مى كند كه
مقام و مرتبه علماء
جايگاه مرحوم ميرزا(قدس سره) در نزد ائمه(عليهم السلام)
برادر مرحوم ميرزا(قدس سره) آقاى حاج كريم رهبر سعادتى مى گويند: واقعه اى را مرحوم ميرزا(قدس سره) به من نقل كرد و گفت راضى نيستم تا زنده هستم نقل كنى. ايشان از زبان مرحوم ميرزا(قدس سره) نقل مى كند كه: هنگامى كه ديدم پدرم زياد راغب نيست كه طلبه شوم، واقعاً مردد بودم چه كنم. از طرفى عشق و علاقه به طلبگى و از جهتى رضايت پدر. در هر حال تصميم گرفتم استخاره اى نزد مرحوم شيخ هدايت اللّه غروى بگيرم. ايشان در استخاره بسيار معروف بود; به طورى كه مراد از استخاره را براى هر كس كه استخاره مى گرفت بيان مى كرد و نزد مردم، فضلا و طلاب تبريز معروف بود.
نزد ايشان رفتم و طلب استخاره كردم. شيخ هدايت قرآن را باز كرد، ناگهان مشاهده كردم كه صورت شيخ هدايت تغيير كرد و قرمز شد. مرحوم ميرزا(قدس سره)مى گويد: خيلى ترسيدم! ناگهان شيخ هدايت(رحمه الله)خطاب به ميرزا(قدس سره)گفت: پسر! تو مى خواهى نبى شوى (اَلْعُلَماءُ وَرَثَةُ الاَْنْبِياء) آن گاه شيخ هدايت فرمود: من جايگاه شما را نزد ائمه(عليهم السلام)مى بينم.
مرحوم ميرزا(قدس سره) مى گويد: بسيار خوشحال شدم و اين مطلب را براى كسى نقل نكردم و از اين جريان كسى خبر ندارد. اين قضيه را يك سال قبل از رحلت مرحوم ميرزا(قدس سره) آن هم به مناسبت خاصى، برادر مرحوم ميرزا(قدس سره) در حضور جمعى از فضلاى محترم حوزه و مؤمنين بيان كردند; از جمله فاضل محترم از جمله شيخ غلامحسين فشاركى، آقاى شيخ محمود مشكاتى، آقاى شيخ رضا انصارى، آقاى سيد آقاسيدى و آقازاده هاى محترم مرحوم(قدس سره).