آقا این گونه بود
نيمه شب چهارشنبه شبى در كنار قبر مرحوم ميرزا(قدس سره) در حال قرائت قرآن بودم. ناگهان جوانى حدود 25 ساله را مشاهده كردم كه بر سر قبر مرحوم ميرزا(قدس سره)بسيار بى تابى مى كند
مرحوم ميرزا(قدس سره) و محبّت به اهل بيت(عليهم السلام)
فرزند فقيه مقدس، مرحوم ميرزا جواد تبريزى(قدس سره) مى گويد: نيمه شب چهارشنبه شبى در كنار قبر مرحوم ميرزا(قدس سره) در حال قرائت قرآن بودم. ناگهان جوانى حدود 25 ساله را مشاهده كردم كه بر سر قبر مرحوم ميرزا(قدس سره)بسيار بى تابى مى كند، بسيار تحت تأثير قرار گرفتم من كه خود فرزند ميرزا(قدس سره) بودم تعجب كردم كه اين جوان از آقا چه ديده كه آن قدر ابراز احساسات مى كند. بدون آنكه متوجه شود من فرزند ميرزا(قدس سره) هستم از او پرسيدم: آقا شما با مرحوم ميرزا(قدس سره) چه نسبتى داريد كه آن قدر بى تابى مى كنيد؟ او به چشمان من خيره شد در حالى كه خنده مليحانه بر لب داشت گفت: اين آقا كه الان موفق به زيارت قبرش شدم چگونگى مودت و محبت به اهل بيت(عليهم السلام) را به من ياد داد، او با آن گريه ها و خروج با پاى برهنه در آن گرماى سوزان و عرض ادب به ساحت اهل بيت(عليهم السلام) به خصوص فاطمه زهرا(عليها السلام)به من ياد داد كه چگونه محب اهل بيت(عليهم السلام) باشم و تا آخر عمر اين نعمت الهى را فراموش نمى كنم و امروز لذت محبت اهل بيت(عليهم السلام) را به واسطه اين مرد الهى دارم. ما جوانان نمى دانستيم چگونه به اين خاندان ابراز محبت كنيم تا آنكه با خروج پاى برهنه در آن گرماى سوزانِ اين پيرمرد(رحمه الله) تحولى عظيم در ما ايجاد شد. من شغل آزاد دارم و از اصفهان به نيت زيارت بى بى، حضرت معصومه(عليها السلام)و زيارت اين قبر شريف آمده ام و آن قدر به صاحب اين قبر (مرحوم ميرزا(قدس سره)) علاقه دارم كه امروز آمده ام تا با صاحب آن، درد دل كنم، او شخصيت بسيار بزرگى بود و چگونگى دوستى و محبت اهل بيت(عليهم السلام)مرهون اقدام اين پير فاطمى است. خداوند به ما توفيق دهد كه در آن دنيا شامل دعاى او باشيم ان شاء الله تعالى.