درس هایی از سازندگی
زمزمه ميرزا(قدس سره) در لحظات تنهايى ميرزاى تبريزى قدس سره از هر لحظه براى ذكر و ارتباط با پروردگار استفاده مى كردند و دائم الذكر بودند و مجالس ايشان خالى از صحبت در مورد ديگران بود. ايشان راضى نمى شدند كسى كلام ديگرى را در مجلس بياورد و خود هم اگر مى شنيدند بعضى افراد به ايشان افترا و دروغ مى بندند خيلى راحت از آن مى گذشتند و واكنشى نشان نمى دادند. ايشان توكل عجيبى داشتند و هر جا كه مشكلى رخ مى داد متوسل مى شدند و بارها و بارها مى فرمودند كه خود امام زمان عليه السلام حافظ حوزه است او عنايت دارد. هر جا كه لازم بود نصيحت مى كنند، با توكّل به خدا صريحاً مورد را بيان مى كردند و در مورد اينكه ممكن است شخص ناراحت شده يا عكس العمل نشان دهد، مى فرمودند: اين امر موجب نمى شود انسان به وظيفه خود عمل نكند، وقتى كه سوار ماشين مى شدند به ذكر و تلاوت قرآن مشغول مى شدند و هيچ گاه وقت خود را به صحبت در موارد دنيا نمى گذراندند. ايشان ابتدا كه سوار ماشين مى شدند، قرآن تلاوت مى كردند و بعد از فراغت از قرآن، مشغول ذكر مى شدند، حتى در ترددى كه بين شهر داشتند، از وقت خود جهت ارتباط معنوى و كسب اجر و ثواب بهره مى بردند و ديده نشد مرحوم ميرزاقدس سره در وقتى كه تردّد مى كند بى ذكر باشد. گاهى هم به اطرافيان تذكر مى دادند كه خدا را ياد كنيد و توسل كنيد. اگر از ذكر فارغ مى شدند، قضايايى را ذكر مى كردند كه باعث تنبّه انسان مى شد. در كنار مرحوم ميرزاقدس سره بودن خود يك درس بود. همه حركات و سكنات مرحوم ميرزاقدس سره ارائه طريق بود، كسى كه مى خواست خود را بيابد و معنويت را لمس كند كافى بود لحظاتى در كنار آن فقيه راحل قدس سره باشد و همين امر موجب شده بود طلّاب جوان شيفته آن مرجع شوند و آرزو مى كردند ولو يك لحظه، در كنار آن استاد واقعى اخلاقى بنشينند و از معنويات او استفاده كرده و نظاره گر صورت نورانى اش باشند.