درس هایی از ولاء
ميرزاى تبريزى قدس سره و نصيحت به مبلغين
حجت الاسلام والمسلمين شيخ سعيد سوارى می گويد: علاقه خاص بين مرحوم ميرزاقدس سره و من ايجاد شده بود و سالها با ذوق و شوق در درس مرحوم ميرزاقدس سره شركت می كردم و استفاده فراوان مى بردم، و گاهى وقتها بعد از درس خدمت ايشان مى رسيدم و اشكالات خود را مطرح مى کردم و آن قدر شيفته اين مرد الهى بودم كه تصميم گرفتم يك روز بعد از درس از ايشان طلب دعا كنم و بگويم آقا من به شما خيلى علاقه دارم يك روز بعد از درس خدمتشان رسيدم و ضمن طلب دعا گفتم آقا من به شما خيلى علاقه دارم ايشان لبخندى زد و گفت: شيخنا من هم تو را دوست دارم، خدا تو را موفق كند، قبل از رفتن به تبليغ تصميم گرفتم خدمت مرحوم ميرزاقدس سره برسم تا مرا نصيحت كند، خدمت ايشان رسيدم و گفتم: آقا من در حال سفر به تبليغ هستم چه مى فرماييد؟ استاد بزرگوارقدس سره دست مرا گرفت و با حالتى بسيار معنوى كه حاكى از ولاى سرشار مرحوم ميرزاقدس سره بود گفت: شيخنا تمام توان خود را در جهت نشر معارف، فضائل و مظلوميت اهل بيت عليهم السلام به كار ببر و فقط در اين موارد مردم را ارشاد نما و ضمن تذكر نكات اخلاقى از طرح مطالب ديگر خوددارى كن و با طرح اخلاق و كردار و معارف اهل بيت عليهم السلام ضمن راهنمائى مردم از مظلوميت اهل بيت عليهم السلام به آنان بگو.
شيخ سوارى مى گويد: آن قدر مرحوم ميرزاقدس سره اين كلمات را با اخلاص و محبت به اهل بيت عليهم السلام تذكر مى داد كه من مبهوت در كلماتى بودم كه از اعماق وجود اداء مى شد، واقعاً مرحوم ميرزاقدس سره استادى بود به تمام معنى، فقدان ايشان ضايعه بزرگ بر جهان تشيع بود كه على رغم گذشت دو سال از رحلت ايشان هنوز شاگردان ايشان در حسرت غم فراقش می سوزند.