درس هایی از ولاء
ميرزاى تبريزى قدس سره و بهترين لحظات زندگى
از فرزند فقيه مقدس، ميرزاى تبريزى قدس سره سؤال شد كه بهترين لحظه زندگى آقاقدس سره چه و كجا بوده است؟
فرزند مرحوم ميرزاقدس سره می گويد: لحظهاى كه آقاقدس سره در مجلس عزاى اهل بيت عليهم السلام نشسته و در حال گوش دادن به روضه باشند و حلاوت معنويت آن لحظهاى است كه منبرى متعرّض به مصائب اهل بيت عليهم السلام می شود، و مورد ديگر كه حلاوت معنوى بر مرحوم ميرزاقدس سره داشت آن لحظهاى بود كه ايشان در حال مطالعه يا درس دادن بودند. به درس و بحث عشق می ورزيدند و با تمام وجود تلاش می كردند كه شاگردان فاضل و آتيه دار تربيت دهند و آثارى مفيد بر جاى بگذارند.
مرحوم ميرزاقدس سره در مجلس عزا واقعاً بی تاب میشد و بارها و بارها به اطرافيان می فرمودند: به منبرى بگوييد زياد مصيبت بخواند و خود مرحوم ميرزاقدس سره مانند ابر بهارى اشك میريخت و با دستمال سياهى كه مختص پاك كردن اشكهايشان بود، صورت نورانى خود را پاك می كردند؛ به خصوص در مجلس بی بى حضرت فاطمه زهراعليها السلام، حضرت سيدالشهداءعليه السلام و حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام بی تاب میشدند و آن گونه ابراز ارادت می كرد كه هر بينندهاى را شيفته می نمود، از اين رو آن مرحوم قدس سره می فرمودند: بهترين لحظات من آن وقتى است كه منبرى مشغول به مصيبت میشود. ايشان در زمان حياتشان هر پنجشنبه مجلس روضه منعقد می كردند و خود نيز مانند ساير مردم می نشستند و اشك می ريختند و بعد از روضه مشاهده میشد آن قدر اشك ريخته اند كه چشمهايشان از شدت گريه سرخ شده است.