اعتکاف
مرحوم ميرزا هنگامى كه احساس كردند بعضىها در قضاياى اهل بيت:؛ به خصوص قضية مظلوميت صديقة شهيده، فاطمة زهرا و واقعة هجوم به منزل آن حضرت تشكيك مىكنند، با آن ارادتى كه به اهل بيت: داشتند، ابتدا خطبه آتشینی را در رد مشککین بعد از درس فقه خود ايراد كردند مرحوم ميرزا هنگامى كه احساس كردند بعضىها در قضاياى اهل بيت:؛ به خصوص قضية مظلوميت صديقة شهيده، فاطمة زهرا و واقعة هجوم به منزل آن حضرت تشكيك مىكنند، با آن ارادتى كه به اهل بيت: داشتند، ابتدا خطبه آتشینی را در رد مشککین بعد از درس فقه خود ايراد كردند و آن گاه در ايام شهادت آن حضرت (3 جمادى الثانى) با پاى برهنه با هيئت عزادارى به خيابان آمدند و بر سر و سينه زنان، ارادت خود را به اهل بيت: ابراز كرده و فاطميه را به عاشورایى ديگر تبديل كردند و احياى فاطميه به بركت حركت تاريخى ميرزاى تبريزى بود، كه تاريخ آن را ثبت كرد. فرزند مرحوم ميرزا مىگويد: يك سال زمين بسيار گرم بود و مرحوم ميرزا سوم جمادى الثانى، روز شهادت حضرت فاطمة زهرا پا برهنه جهت عزادارى از دفتر خارج شدند. سوزش عجيبى در كف پاها احساس مىشد از این رو به مرحوم ميرزا گفتم: آقا! پاهايتان مىسوزد، نعلين را به پا كنيد، ايشان ضمن اشك ريختن فرمودند: اين در حق حضرت فاطمة زهرا كم است. بگذار به خاطر مظلوميت صديقة شهيده پاهايم بسوزد و اين سوزش امانى است در روز قيامت. ايشان ضمن تحمل گرماى سوزان، در حالى كه به سينه مىزدند و اشك مىريختند مىفرمودند: اين در حق فاطمة زهرا كم است، هرچه داريم به واسطة عنايت اهل بيت: است. ايشان شجاعانه در مقابل شبهات میايستاد و كلمة حق را بيان مىكرد. مرحوم ميرزا با آن علم سرشارى كه داشتند، با كمال تواضع و اخلاص، خود را يك خادم براى اهل بيت: مىدانستند و در مراسم آنان با تمام وجود ابراز احساسات مىكردند و گريههاى آن فقيد در مراسم عزا زبانزد بود. با توجه به مريضى اواخر عمر ميرزا، به ايشان مىگفتند: آقا! كمتر بىتابى كنيد، برايتان خوب نيست. ايشان مىفرمود: من در مجلس روضه، نمىتوانم خود را كنترل كنم، مظلوميت اهل بيت: به قدرى است كه در هر فراز آن اگر انسان جان از قالب تهى كند، تعجبى ندارد. و ائمه: نیز بر این مجالس تأکید کردهاند.