زی طلبگی
فرزندم نترس، قوى باش؛ خدا كمك مىكند يكى از طلاب كويتى ]ايشان دوست نداشتند نامشان ذكر شود [مىگويد: گرفتارى تمام زندگىام را فراگرفت و به واسطه اين مشكل، ترس عجيبى مرا در بر گرفته بود و از عاقبت كار مىترسيدم؛ به حدّى مشكلات داشتم كه قابل تصور نبود. يك روز خدمت ميرزاقدس سره رسيدم و به ايشان گفتم: شما كه نايب امام زمانعليه السلام هستيد، براى من دعا كنيد. ايشان دست مبارك خويش را دور دست من حلقه كرد و كمى فشار داد و فرمود: »فرزندم نترس، به خدا توكل كن! با توكل تمام مشكلات حل مىشود. به ائمه عليهم السلام توسل كن و از آنها كمك بخواه.« اين طلبه مىگويد: بعد از كلمات مرحوم ميرزاقدس سره قوت قلب عجيبى مرا فرا گرفت و همان لحظه تمام ترس از وجودم زايل شد و الان كه حدود سيزده سال از آن واقعه مىگذرد، هنوز آن احساس آرامش در وجودم جارى است و به بركت دعاى ايشان قوت قلب عجيبى كسب كردم و تا امروز آن را احساس مىكنم. وقتى مرحوم ميرزاقدس سره دست مرا گرفت، احساس كردم نور خاصى بر جسمم وارد شد كه قابل فراموشى نيست و خداوند آن مرجع فاطمى، را كه درس ولا و محبت به اهل بيتعليهم السلام را به همه ياد داد، با محمد و آل محمدصلى الله عليه وآله محشور كند كه واقعاً فقدان ايشان مصيبتى است كه هيچ چيز نمىتواند آن را جبران كند.