زی طلبگی
بمباران شهر و مرحوم ميرزا قدس سره در جلسه درس
درس اصول فقيه مقدس، ميرزاى تبريزى قدس سره عصر يك ساعت قبل از غروب آفتاب برگزار مىشد و عدهاى از فضلا در آن حاضر مىشدند. يك روز مرحوم ميرزا قدس سره در جلسه درس نشسته بودند، آژير خطر بمباران هوايى به صدا در آمد )زمان جنگ عراق عليه ايران(. مرحوم ميرزا قدس سره با كمال خونسردى به درس ادامه دادند، ناگهان صداى مهيب انفجار به گوش رسيد؛ به طورى كه »حسينيه ارك« )محل درس( به لرزه درآمد. طبيعى است كه شاگردان به طرف درب خروجى حركت مىكنند تا بتوانند خطر احتمالى را از خود دفع كنند مشاهده شد كه ميرزاقدس سره بر روى منبر نشسته و گويا اتفاقى نيفتاده است. مرحوم ميرزا قدس سره مىفرمودند: »نترسيد، به خير گذشت.« فضلاى مرحوم ميرزا قدس سره همچنان بر روى كرسى درس نشسته و با كمال خونسردى تماشاگر بود و در حالى كه لبخند مليحى مىزد و در آن حالت مىخواستند به درس ادامه دهند.
شجاعت مرحوم ميرزاقدس سره منحصر به اين واقعه نبود حتى زمانى كه شهر قم مورد هجوم موشكها قرار مىگرفت ايشان در شهر باقى مىماندند و توكل عجيبى داشتند.