آيت الله حق شناس
پروردگار میفرماید: آیا بندهی من درب خانهی غیر مرا میکوبد؟! و حال آنکه کلید همهی درها به دست من است. «وبابی مفتوح لمن دعانی». درب خانهی من برای کسانی که مرا میخوانند، گشوده است.
بسم الله الرحمن الرحيم
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
﴿يا ايها الذين آمنوا عليکم انفسکم﴾.
عمل صالح در دههی ذیحجه
رسولاکرم(ص) فرمودندکه عمل صالح در دههی اول ذیحجه از سایر ایام محبوبتر است. این یک خصوصیتی است که صاحب شرع به ما توصیه کرده است.
«ملأت سمواتی ممن لايمل من تسبيحی و امرتهم ان لايغلقوا الابواب بينی وبين عبادی فلن يثقوا بقولی». پروردگار میفرماید: پرکردهام آسمانها را از کسانی که دائماً تسبیح مرا میکنند و گفتهام درهای رحمت مرا بین من و بندگانم نبندید، هر کس هر چه میخواهد، از من بخواهد.
آیا بندهی من درب خانهی غیر مرا میکوبد؟!
«والشدائد بيدی». ایجاد سختیها از طرف پروردگار است، البته در اثر عمل من. رفع شدائد هم به دوست اوست، باز هم به واسطهی عمل من.
پروردگار میفرماید: آیا بندهی من درب خانهی غیر مرا میکوبد؟! و حال آنکه کلید همهی درها به دست من است. «وبابی مفتوح لمن دعانی». درب خانهی من برای کسانی که مرا میخوانند، گشوده است.
ایمان و توکل، مانع سلطهی شیطان
شیطان بر کسانی که به خدا ایمان بیاورند و بر او توکل کنند، سلطنت ندارد. ﴿انه ليس له سلطانٌ علی الذين آمنوا و علی ربهم يتوکلون﴾.
باید خدا را صدا بزنید. باید با عمل خودتان خدا را صدا بزنید. عمل خودتان را باید به استاد عرضه کنید، رفقای عزیز!
مبادا به دام اینها بیفتید!
مبادا به دام یک عده اشخاص ضعیفالعقل و ضعیفالایمان بیفتید! اشخاصی که چند تا خواب جعلی ادعاء میکنند و دیگران را فریب میدهند! رهبر کبیر انقلاب شما را از این افراد برحذر داشته است. ادعاء میکنند که ما رسولالله(ص) را در خواب دیدهایم! ما شاگرد رسولالله(ص) هستیم! ما شاگرد رهبر انقلاب نیستیم! از این حرفها و ادعاهای دروغ. مبادا به دام اینها بیفتید! امام باقر(ع) فرمودند: اگر میخواهید با کسی رفاقت کنید؛ باید احراز کنید که چگونه آدمی است.
از اشخاص ناشناس برحذر باشید!
از اشخاص ناشناس برحذر باشید! رسولالله(ص) را خواب دیدهام یعنی چه؟ اگر شاگرد رسولالله(ص) هستی؛ باید زانو بزنی و به سخنان رسولالله(ص) گوش بدهی. این ادعاها همهاش دروغ است. همهی اینها برای این است که شما را بربایند. اولیاء خدا اگر رسولالله(ص)را، امام زمان(ع) را در خواب ببینند؛ برای کسی نقل نمیکنند. آن را که خبر شد خبری باز نیآمد
حضور در مجلس علم در این دهه، شرکت در مجالس انبیاست
«من حضرمجلساًمن مجالس العلم فکانما حضر مجالس انبياء الله و رسله». کسی که در دههی اول ذیحجه در مجلسیکه «قالالصادق» و«قال الباقر» گفته میشود، شرکت کند؛ مانند این است که در مجلس رسولالله(ص) شرکت کرده است.
تا بنده زندهام، نمیگذارم حنای ایناشخاص رنگی داشته باشد
استاد بنده میدانست که یک عده اشخاص دغل و فریبکار وجود دارند که چند تا خواب جعلی و دروغ هم نقل میکنند و موجبات انحراف افراد ضعیفالایمان را فراهم میکنند، به همین جهت مرا از این اشخاص برحذر میداشت. تا بنده زندهام، نمیگذارم حنای این اشخاص رنگی پیدا کند.
ذکر مؤمن نماز شب است
خدا رحمت کند حضرتآیهاللهالعظمی بروجردی(ره) را که وقتی خدمت ایشان عرض کردم: یک ذکری به من بدهید. فرمود: ذکر مؤمن نماز شب است. نماز شب همهی اذکار را دارد، استغفار دارد، العفو دارد، دعا برای مؤمنین دارد.
شب عرفه، شب مناجات
شب عرفه در پیش است. در این شب دعا مستجاب است.
«وللعامل فيها بطاعة الله تعالی اجر سبعين و مائة سنة». کسی که در شب عرفه بندگی بکند، یک قدری از شب بیداری بکشد؛ پروردگار ثواب صد و هفتاد سال عبادت را به او مرحمت میکند. شب عرفه، شب مناجات است و پروردگار بر شما منت میگذارد و انشاءالله توبهی شما را قبول میکند. اگر مردی؛ در این شبها یک قدری از خواب شیرین صرف نظر کن و برخیز و به ذکر پروردگار مشغول شو. حیف این وقتها که صرف اباطیل بکنیم!
علم و عمل و تعلیم (عامل بزرگ شمرده شدن در ملکوت آسمانها)
«و قال ابوعبدالله(ع) من تعلَّم لله و عَمِلَ لله و علَّم لله دعی فی ملکوت السموات عظيما». کسی که علم را یاد بگیرد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد؛ در ملکوت آسمانها با بزرگی از او یاد میشود. حتی فلاسفه هم -که به این زودیها به روایتی اعتقاد پیدا نمیکنند- این روایت را ذکر کردهاند.
بنده خدمتگذار شما هستم
چون رفقای عزیز تقاضا کردهاند، یکقدری از کتاب «جامعالسعادات» را میخوانیم؛ اما روایات را هم در کنارش میخوانیم. بنده خدمتگذار شما هستم. امام زمان(ع) بنده را برای همین نگه داشته است. من در خدمت شما هستم تا این صحبتها را از روی مدارک به شما ارائه بدهم، اما وای به حال شما اگر نشنوید.
عظمت کتاب اخلاقی جامع السعادات
یکی از مراجع عراق به قم آمده بود. (وحضرتآقای جاپلقی(ره) میفرمودند که این آقا از مراجع قم بالاتر است) وقتی بنده به منزل ایشان رفتم، اولین کتابیکه به آن برخوردم، کتاب «جامع السعادات» بود، داداشجون! گفتم: آقا! شما کتاب «جامع السعادات» میخوانید؟ گفت: من که قابلیت ندارم کتاب «جامع السعادات» بخوانم! بالاترِ بالاترِ بالاتر از من هم محتاج این کتاب هستند!
منجیات و مهلکات (فضائل و رذائل اخلاقی)
مرحوم نراقی(ره)در اینکتاب میفرماید: «فضائل الاخلاق من المنجيات الموصلة الی السعادة الابدية». فضائل اخلاقی شما را به سعادت ابدی میرساند. وقتی مریض به طبیب مراجعه میکند، طبیب غذاهایی که باید پرهیز کند و غذاهایی که میتواند بخورد را برای او بیان میکند. فضائل اخلاقی «منجيات» است. رذائل اخلاقی هم «مهلکات» است. «ورذائلها من المهلکات الموجبة للشقاوة السرمدية». اگر رذائل اخلاقی را از خودت دور نکردی؛ هلاک خواهی شد. «و التحلی بالاولی من اهم الواجبات». کسب فضائل اخلاقی از اهم واجبات است.
امیرمؤمنان(ع) میفرماید: آماده شدن برای مرگ، انجام واجبات و ترک محرمات و تخلق به فضائل اخلاقی است.
«والوصول الی الحياة الحقيقية بدونهما من المحالات». رسیدن به حیات حقیقی بدون کسب فضائل و دور شدن از رذائل از محالات است.
﴿فلنحيينه حياة طيبة﴾. حیات حقیقی، همان حیات طیبه است.
«فيجب علی کل عاقل ان يجتهد فی اکتساب فضائل الاخلاق التی هی الاوساط المثبة من صاحب الشريعة». کسب فضائل اخلاقی بر هر عاقلی واجب است. فریضهی عادله است، داداشجون! اگر مکلف در یادگیری کوتاهی کند؛ هلاکت ابدی دامن او را خواهد گرفت. « ادرکته هلاکة الابدية».
جاهل یا زیادهروی میکند یا کوتاهی
انسان جاهل یا زیاده روی میکند یا کوتاهی، یا از اینطرف میافتد یا از آنطرف. مثلاً وقتی به بنده میرسد، هنوز من حرف نزده، میگوید: مواظب باش غیبت نکنی! با این حرفیکه میزند، توهین میکند، آقاجان! من که هنوز حرف نزدهام! یک جا هم که باید تذکر بدهد، کوتاهی میکند!
حسینجان! تو را به خاطر خدا دوست دارم
امیرمؤمنان(ع)فرمود: حسینعزیزم! تو را دوست دارم. عرضکرد: پدرجان! مرا دوست داری، خدا را هم دوست داری؟ حضرت فرمود: حسینجان! تا زمانی که از فرمان خدا تجاوز نکردهای؛ تو را دوست دارم! والا علاقهام را از تو خواهم گرفت.
باید ریشهی علاقههای غیر خدایی را بزنید
خدا رحمتکند حاج آقا یحیی(ره) را. (البته بنده کاری به درستی و نادرستی کار ایشان ندارم)ایشان یکی از فرزندانش را بخاطر اینکه ظواهر دینی را رعایت نمیکرد، از خود رانده بود.؛ اما علاقهی بعضی افراد بر اساس دین نیست. مثلاً میگوید: پسرم نماز نمیخواند که نخواند! من پسرم را میخواهم! اینگونه علاقهها مذموم است و باید ریشهی اینگونه علاقهها را بزنید.
با پدر شراب خوارم چه کنم؟
شخصی آمد پیش آقای بروجردی(ره) و عرض کرد: آقا! پدر من شراب میخورد. ایشان اول فرمودند: آیا او را از شراب خوردن نهی کردهای؟ بعد فرمودند: احترام پدر بخاطر شرع است. اگر شراب میخورد، رهایش کن، اما با رعایت ادب با او سنگین برخورد کن، یعنی ای پدر! من از عمل تو بیزارم!
علاقه به اولاد، تا جایی که مقررات شرع را محترم بشمارد
﴿قل ان کان آبائکم و أبنائکم و...احب اليکم من الله و رسوله﴾. یعنی هیچ بستگی در مقابل مقررات پروردگار احترام ندارد. یعنی علاقهی من نسبت به اولاد تا جایی معنی دارد که او مقررات شرع را محترم میشمارد. اما اگر مقررات شرع را محترم نشمرد؛ رهایش کن برود پی کارش!
مال و مکنت برای آزمایش است
«فيها اختبرتم». اینجا آزمایش میشوید، داداشجون! مال میدهد، مکنت میدهد، پردههای مختلف نمایش داده میشود، اگر عمل کردی؛ کردی، اگر نکردی؛ میگیرد.
به این مقام و مرتبه مشغول نشو، داداشجون!
«و لغيرها خلقتم». برای اینجا خلق نشدهای، داداشجون! به این مقام و مرتبه مشغول نشو!
باید دائم درب خانهی پروردگار را بزنی
« والجأ نفسک فی الامور کلها الی الهک». فرمود: حسنم! باید به پروردگار عزیز پناه ببری. باید دائم درب خانهی خدا را بزنی! بگویی: ای خدا! مرا بیمه کن! مرا در قلعهی محکمت جای بده! اگر به من مال دادی؛ به توفیق تو به مقرراتت عمل میکنم، انشاءالله. اگر نشاط دادی؛ چشم! عمر دادی؛ چشم! فرصت و فراغت دادی؛ چشم! شبانه التماس کن که ای پروردگار عزیز! مرا دریاب! من خودنگهدار نیستم!
باید در دههی محرم تجملات را رها کنید
بعضی از رفقای ما اهل علم هستند. اول دهه محرم درسها تعطیل میشود. این هم یک رمزی دارد. حسین(ع) «عزيزالله» است. باید وضعیت انسان در این دهه عوض بشود. باید در این دهه تجملات را رها کنید.
حضرت زینب(س): چرا در عزاداری شرکت نمیکنید؟!
یک روز بنده در دههی اول محرم در یکی از حجرات مسجد جامع نشسته بودم. پشت حجرهی بنده، حجرهی آقا شیخ محمد حسین بود. با یکی از رفقا قرار گذاشته بودیم که مباحثه بکنیم و بعد هم در عزاداری اباعبدالله(ع) شرکت کنیم. همین که مشغول مطالعه شدم؛ چرتم گرفت. به صورتم آب زدم؛ اما باز دوباره خوابم گرفت. در همین حال دیدم که دیوار حجره شکافته شد و هفت خانم -که در مقابل آنها بانوی محترمهای با قد رشید بود- وارد شدند. تشخیص دادم که ایشان حضرت زینب(س) هستند. ایشان فرمودند: چرا در عزاداری شرکت نمیکنید؟! عرض کردم: هم مباحثه میکنیم و هم در عزاداری شرکت میکنیم. فرمودند: در این دهه مباحثه را تعطیل کنید و فقط در عزاداری سیدالشهداء(ع) شرکت نمایید.
بعد هم ازکوزهی خالی آب میل کردند! و قبل از اینکه به در برسند، کلون در افتاد و در باز شد! (آنها در تمام کائنات متصرفاند)
حجرهی بنده در طبقهی بالا بود، دیدم که کف مسجد چهل ستون بالا آمد و با کف حجره هم سطح شد و آنها رفتند و در مجلس عزاداری شرکت کردند. وقتی بلند شدم، دیدم آقای شترداران(ره) وآقا سید کاظم درویش(ره) مشغول عزاداری هستند.
مبادا در این ایام به فکر تفریح و مسافرت باشید!
مبادا در این ایام به فکر تفریح و مسافرت به جاهای خوش آب و هوا باشید! بترسید، آقاجان! در این مسافرتها به شما خوش نخواهد گذشت. در عزاداری اباعبدالله(ع) شرکت کنید. حسین است، داداشجون! عزیز خداست. مبادا نسبت به مجالس عزاداری کوتاهی کنید