آيت الله حق شناس
اگر کسی مقصود و هدفش از تحصیل علم، خشنودی پروردگار باشد؛ چنین مقامی خواهد داشت، اما اگر - خدای ناکرده- هدف دیگری داشته باشد و به دنبال بحث و مناظرات علمی باشد؛ چنین علمی در برزخ نقشی نخواهد داشت
بسم الله الرحمن الرحيم
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
﴿و من اعرض عن ذکری فان له معيشةً ضنکاً و نحشره يوم القيامة اعمی﴾.
سه صلوات بفرستید.
ارزش تحصیل علم برای زندن کردن دین
«و قال رسول الله صلّي الله عليه و آله و سلّم من جائه الموت و هو يطلب العلم ليحيي به الاسلام كان بينه و بين الانبياء درجة واحدة في الجنة».
هر كس به قصد زنده کردن دین اسلام تحصيل علم كند، در بهشت بين او و بين انبياء يك درجه فاصله است.
حضرت فرمودند: « علماء امتی کأنبياء بنیاسرائيل». یعنی علماي امت من مانند أنبياء بني اسرائيلاند.
البته روايت ديگری هم هستكه «علماء امتي افضل من انبياء بنياسرائيل»؛ اما اين روايت دربارهی ائمه معصومین(ع) است، زیرا اگر این روایت دوم دربارهی علماء باشد؛ تفضيل غيرمعصوم برمعصوم لازم میآید که آن هم غلط است. صلواتي بفرستيد.
تحصیل علم بدون اخلاص، نقشی در برزخ نخواهد داشت
اگر کسی مقصود و هدفش از تحصیل علم، خشنودی پروردگار باشد؛ چنین مقامی خواهد داشت، اما اگر - خدای ناکرده- هدف دیگری داشته باشد و به دنبال بحث و مناظرات علمی باشد؛ چنین علمی در برزخ نقشی نخواهد داشت و به قول شیخ بهایی(ره):
علم رسمی سر بسر قیل است و قال نه از او کیفیتی حاصل نه حال
يك صلوات ديگر بفرستيد، داداشجون!
بینایی آخرت، به بصیرت قلب است
در آیهای که در ابتدای صحبتم برای شما خواندم، پروردگار میفرماید که بعضی اشخاص در عالم آخرت کور محشور میشوند و وقتی اعتراض ميكنند كه خدایا! ما در عالم دنيا بينا بودیم، چرا ما را كور محشور كردي؟ جواب میآید که شما در دنیا از دیدن آیات الهی كور بوديد، آیات آفاقی را مطالعه نکردید. میزان در بینایی عالم آخرت، بینایی و بصیرت قلب است. درآخرت تمام اعضاء وجوارح در حمایت قلب تمثل پیدا کرده و ظاهر میشود.
بیان موقعیت قلب
نبي اكرم(ص) در بیان موقعیت قلب فرمودند: « ان فی بدن بنیآدم لمضغة ان صلحت صلح ما سواها و ان فسدت فسد ما سواها». در جسد بنيآدم قطعهای است - همین قلب صنوبري - كه با آن نفس ناطقه رابطه دارد.
اگر این قلب درست شد؛ باقی اعضاء و جوارح هم درست میشود و اگر فاسد شد؛ بقیهی اعضاء و جوارح هم فاسد خواهد شد.
مرحوم آقا شيخ محمد حسين(ره) كه در نجف بودند، در كتاب تفسیر سورهی بقره نوشتهاند که تا امروز معلوم نشده است كه آن نفس ناطقه -كه از عالم امر است- با اين قلب صنوبري گوشتي چه رابطهای دارد؟
اما آنچه مسلم است این است که اگر انسان اخلاق بد، تكبر، انانيت و خوديت را رها نكند و این صفات رذیله در وجودش تمركز پيدا كند؛ همین قلب در حجاب ميرود و این كاشف از این است كه آن نفس ناطقه در حجاب رفته است. پس آن نفس ناطقه با اين قلب رابطه دارد.
نهیکنندهای در باطن
پروردگار در قرآن عزیز بعد از بحث از عوالم برزخ و ماوراي اين عالم ميفرمايد كه در اینها نشانههایی برای «اولیالنهی» وجود دارد. ﴿لاياتٍ لاولي النهي﴾. « نُهی» جمع « نُهيه» است و «نُهيه» به چیزی گفته میشود که صاحب خود را از رذائل اخلاقی نهی میکند.
ایمان اشرابی (آية محکمةٌ)
پس آیت و نشانه وقتی تحقق پیدا میکند که علم به مرحلهی قلب رسیده باشد. آنوقت «آية محکمة» میشود.
اگر شما در رعایت دستورات عليبنابيطالب(ع) استقامت بكنيد؛ ایمان اشرابی و ایمان یقینی به شما داده میشود. «لاشربنا قلوبهم الايمان». یعنی یقین سراسر قلب شما را فرا میگیرد. این معنای «آية محكمة» است؛ نه اينكه من مسلط بر تمام مسائل فلسفي باشم.
علم بدون اخلاق، ظلمت و حجاب است
اگر من مسلط برمباحث فلسفی باشم؛ اما ملكات اخلاقي را نداشته باشم، همينها در عالم برزخ و ماوراي طبيعت براي من ظلمت و حجاب خواهد بود. يك صلوات بفرستيد.
تمام اعضاء و جوارح تابع قلباند
هم رهبر کبیر انقلاب(ره) در درس اخلاق مدرسهی فيضيه و هم آقاي شاه آبادي(ره)-كه استاد در فقه و فلسفه و عرفان بودند- هر دو ميفرمودند كه ميزان در بينايي عالمآخرت، بينايي و بصيرت قلب است. ﴿و من اعرض عن ذکری فان له معيشةً ضنکاً و نحشره يوم القيامة اعمی﴾.
چون در دنيا احكام الهی را ناديده گرفتی و پشت سر انداختی؛ در عالم آخرت كور خواهی بود، چون تمام اعضا و جوارح تابع قلباند، چون در دنیا قلبش كور است در عالم آخرت هم بصيرت ندارد. ﴿ومن کان فی هذه اعمی فهو فی الاخرة اعمی و اضل سبيلاً﴾.
یقین در بیان امیرمؤمنان(ع)
برای نورانیت قلب باید از امیرمؤمنان(ع) استمداد کرد که میفرماید: یقین مؤمن مانند روشنایی آفتاب است. «فهو من اليقين علی مثل ضوء الشمس». يعني (مؤمن) تحصیل علم کرده و در اثر تهذيب اخلاق، يقينش به جايي رسيده كه مانند نور آفتاب است. «كالشمس في رابعة النهار». يك صلوات بفرستيد.
خودیت را رها کن، تا داخل مهمانخانه شوی
بر در ميكده رندان قلندر باشند
كه ستانند و دهند افسر شاهنشاهي
چه چیزی را ستانند؟ خوديت را. يعني اگر بخواهی داخل مهمانخانه الهی شوی؛ باید حسد و بخل و عجب و خودیت را رها كني.
رؤیای مهمانخانهی حرم ثامن الحجج(ع)
خدا شاهد است که در عالم رؤیا دیدم در حرم ثامن الحجج(ع) یک مهمانخانهای است که هر چه نگاه کردم انتهای آن دیده نمیشد! در کنار درب این مهمانخانه یک شخص زیبارو ایستاده بود که به نگهبان درب ورود فرمودند: فقط کسانی را راه دهید که مجوز عبور دارند و اگر کسی مجوز عبور ندارد؛ از ورودش جلوگیری کنید.
(عین عبارت در ذهن من است) آن نگهبان عرضه داشت: آقا بعضی از اینها اهلعلم هستند. فرمودند: هر کس میخواهد باشد! اگرکسی مجوز عبور داشت؛ راه دهید والا هیچ!
تواضع و فروتنی (شرایط تحصیل علم)
شما هم اگر بخواهيد وارد مهمانخانهی الهی شوید؛ بايد این صفاتی را که برای شما میخوانم داشته باشید:
امیرمؤمنان(ع) امتیازات متعلم و دانشجو را به یک انسان کامل تشبیه نموده و میفرمایندکه رأس این امتیازات تواضع و فروتنی است.
یا رسول الله به مؤمنین تواضع کن
پروردگار خطاب به نبیاکرم اسلام(ص) میفرماید: ﴿واخفض جناحک للمؤمنين﴾. یعنی به مؤمنین تواضع کن.
هوشمند گزين تواضع كند زند شاخ پرميوه سر بر زمين
هر چه علم و دانستنيهاي من زياد ميشود؛ بايد سر به زيرتر شوم. کسی مانند پیغمبر اکرم(ص) -که شخص اول امکان است، «اول ما خلق الله» است- به توبهکنندگان سلام میکند!
حفظ چشم و گوش و زبان (شرایط تحصیل علم)
اما سایر امتیازات کسی که به دنبال علم است، برائت چشم از حسد، مهیا شدن گوش برای شنیدن تعالیم اسلامی، حفظ زبان از دروغ و کنجکاوی برای یادگیری معالم دین است. محصل علم باید حسن نيت داشته باشد. «سلاحه لين الكلمة». نرم زبان باشد، خوشبرخورد باشد.
با فرعون به نرمی سخن بگویید!
وقتي كه موسي و هارون پيش فرعون میرفتند، پروردگار فرمود: ﴿فقولا له قولاً ليناً﴾. يعني با نرمي با او صحبت كنيد.
برخی دیگر از شرایط تحصیل علم
«حكمته الورع». يعني باید پرهيزكار باشد، ذخیرهاش اجتناب ازگناهان باشد، به آداب اسلامي متخلق باشد، زادش معروف، توشهاش نيكي كردن و رهبرش قرآن باشد. « صحبة الاخيار». با خوبان همنشین باشد.
اگر کسی که به دنبال علم است، این امتیازات را داشته باشد؛ پروردگار یقین را در قلب او تثبیت خواهد کرد. یک صلوات بفرستید.
سه خصلت برای تقرب به خدا
یک حدیث دیگر هم برای شما بخوانم و صحبتم را تمام کنم.
«اوحي الله عزوجل الي موسي ان عبادي لم يتقربوا اليَّ بشيء احب اليَّ من ثلاث خصال». بهترين چيزي كه بندگان من به واسطهی آنها به من توجه میکنند، اين سه خصلت است:
« الزهد في الدنيا و الورع عن المعاصي و البكاء من خشيتي». زهد در دنیا، پرهیز از گناهان و گریه از خشیت من.
«قال موسي يا رب فما لمن صنع ذلك». حضرت موسی(ع) پرسید که خدایا! به كسي كه این سه خصلت را داشته باشد، چه چیزی عنایت میکنی؟
پروردگار فرمود: آن کسانی که زهد در دنیا دارند را در بهشت جای خواهم داد. (سيدبنطاووس(ره)میفرماید: زاهد حقيقي کسی است كه ترك محرمات بكند. یک جوانی که تمام غرائزش مهياست؛ اما خودش را کنترل ميكند، زاهد حقيقي است)
«اما البكائون من خشيتي ففي الرفيق الاعلي». كساني كه خودشان را در حضور من ميدانند و حضور و محضر مرا بزرگ ميشمارند و دائم در مقام مراقبهاند؛ هیچ کس به مقام آنها نخواهد رسید.
و اما آن اشخاصي كه از گناهان و محرمات الهي پرهیز کنند، در روز قیامت که همهی مردم را تفتيش ميكنم؛ آنها را تفتیش نخواهم کرد.
قلبي كه متوجه دنيا باشد، شدت و بلا به آن روآورد.
«ان ربكم يقول كل يوم انا العزيز و من اراد عز الدارين فليطع العزيز». هر كس عزت دنيا و آخرت را ميخواهد؛ بايد از خدای عزيز اطاعت بكند.