آيت الله حق شناس
شخص نمازگزار بايد در همهی افعال نمازش (ركوع و سجود و...) اقبال به پروردگار داشته باشد. این معني حضور است. نمازگزار درآنچه میگوید، بايد التفات تام به پروردگار داشته باشد.
بسم الله الرحمن الرحيم
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
﴿فمن يرد الله ان يهديه يشرح صدره للاسلام﴾.
توجه به پروردگار در همهی افعال نماز
شخص نمازگزار بايد در همهی افعال نمازش (ركوع و سجود و...) اقبال به پروردگار داشته باشد. این معني حضور است. نمازگزار درآنچه میگوید، بايد التفات تام به پروردگار داشته باشد.
کدام نماز نهی از فحشاء میکند؟
از نماز همان مقداري كه انسان اقبال به پروردگار كرده است، قبول میشود و البته همین نماز است که نهی از فحشاء و منكر میکند. اگر ميبينيد كه فلان كس نماز ميخواند؛ ولی منهيات (محرّمات) پروردگار را هم بجا ميآورد، چنین کسی در نمازش اقبال ندارد. نماز او فقط تكليف را از او ساقط میکند، به همین اندازه که مسلمان باشد. اما آن نمازي كه ناهي از فحشاء و منكر است، نمازی استكه انسان، اقبال تام به پروردگار داشته باشد. وقتی شروع به نماز میکند؛ از نوك پنجه تا فرق سر بايد توجه به پروردگار داشته باشد و بداند كه در حضور اوست.
قطع تمام تعلقات در نماز
اين بود كه نبي اكرم(ص) ميفرمود: «ارحنا يا بلال». يعني وقتي من نماز ميخوانم، باید تمام تعلقات منقطع باشد، تمام توجه به ساحت مقدس پروردگار باشد، به عظمت و جمال پروردگار آگاه باشم، دل را از ماسواي پروردگار خارجكرده و بدانم كه در مقابل«مالك الملوك» ایستادهام و نفس خودم را مقصر بدانم.
لحظهی جاندادن شیخانصاری(ره)(عملت را هیچ بدان!)
استاد ما دربارهی مرحوم شیخ انصاری(ره)ميفرمود: كلام شيخ، شيخ الكلام است. وقتی هنگام جان دادن به شیخ انصاری(ره) گفتند: بگو «يا من يقبل اليسير» . شیخ در جواب گفت: «اين اليسير». يعني عملکم هم ندارم! يعني بايد عملت را هيچ بداني، خودت را هم هيچ بداني، يك حالتي بين خوف و رجاء برایت حاصل بشود و صلات توحيدي بخوانی.
تناقض بین عمل و گفتار نمازگزار
همهی ما مكلفيم که امكانات را تا جايي كه ميتوانيم، درست بكنيم، توبه بكنیم، استغفار بكنیم، صادق باشیم. وقتی﴿اياك نعبد و اياك نستعين﴾ را میخوانیم، يعني اینکه خدایا! تنها تو را ميپرستم، مقامپرست نيستم، پولپرست نيستم، هويپرست نیستم. اگر اینطور نباشیم؛ خطاب ميآيد: «يا کاذب أتخدعني». ای مکار! ایكاذب! چرا دروغ ميگويي؟ چرا خدعه ميكني؟ ﴿اياك نستعين﴾ یعنی از تو استعانت ميجويم؛ نه از غير تو، به دست مردم نظري ندارم.
موانع قبول
انسان باید درگفتار خود راست باشد و در رفع موانع قبول، جدیت بکند. موانع تا نگرداني ز خود دور
درون خانهی دل نایدت نور
موانع قبول چیست؟ عُجب دارم، حسد دارم، تكبر دارم. اگر او به شما سلام نمیکند؛ شما سلام بكن، داداشجون! به فرزندت با عملت ياد بده. وقتی دخترت را ديدي؛ بگو: سلامٌ عليكم باباجان! دفعهی اول خجالت ميكشد، دفعهی دوم مواظب است که وقتی پدر آمد؛ اول او سلام بکند.
حسد و كبر و غيبت و... اینها موانع قبول است.
داداش جون! زبانت را نگهدار، غيبت نكن كه عملت نابود بشود.
هر وقت حقوق واجبتان را دادید؛ نماز باران میخوانم
«حبس الزكاة و سائر الحقوق الواجبة مما هو من موانع القبول».
وقتی به آیت الله العظمی حجت(ره) گفتند كه آقا نماز استسقاء (طلب باران) بخوانيد؛ فرمودند: هر وقت شما حقوق واجبتان (مظالم، خمس و ..) را دادید؛ آن وقت میخوانم. نه اينكه خمست را دستگردان بكني، دو قسط بدهي و ديگر ندهي. در این صورت به خودت خيانت كردهاي.
ادای حقوق واجب (مالی)، کلید رزق و سبب آمرزش گناهان
در متن ریاض -که شرحکبیر است و بعضیها به جای مکاسب میخوانند- این روایت نقل شده است که شخصی عرض كرد: يابنرسولالله! چه اشكالي دارد شما حقوق خودتان را به ما ببخشيد؟ حضرت رضا(ع) فرمودند: اين حقي است كه با اداء آن گناهان شما آمرزيده ميشود و كليد رزق شما، اداء حق ما آل محمد است. «فقال الرضا عليه الصلاة والسلام فان اخراجه مفتاح رزقکم و تمحيص ذنوبکم».
تا به حال، شیرِ مخلوط با آب میخوردی!
يك كوزه فروش برای حساب و کتاب مالش پیش بنده آمد و به من گفت: وقتي با یک مشتري معامله ميكردم؛ وسط كوزهها چند كوزهی شكسته هم بود. حال چه كنم؟ به او گفتم: به اندازهی آن كوزههايي كه شكسته بوده، شما بدهكار هستي. اگر آن مشتری را ميشناسي؛ حلاليت بطلب و اگر نميشناسي؛ بايد رد مظالم بدهي. بعد خمس مالش را حساب كرد. به او گفتم من خمس مال شما را تا فردا عصر زير اين نعلبكي ميگذارم، اگر خواستي؛ به اهلش میرسانم والا پولت را بردار و برو.
وقتي كه فردا عصر آمد، گفت: من ديشب در عالم رؤيا ديدم كه آقا فرمودند: آي مرد! تو تا به حال شير را با آب ميخوردي، يعني معاملهی غشدار ميكردي. - اگر كسي با مؤمن غش بكند؛ با يهود ونصاري محشور خواهد شد. مثلاً چاي بد را با چاي خوب يا روغن خوب را با روغن بد قاطي بكند- آقا فرمودند: تا حالا شير با آب ميخوردي و از ديشب كه اين كار را كردي، شير خالص ميخوري. پس يكي از موانع دعا اين است كه شما حقوق واجب خودتان را نپردازید. هي نگویید: آقا چرا دعا مستجاب نميشود؟!
چرا شیطان برای وسوسه از بالا و پایین نمیآید؟!
از چند نفر از افاضل سؤالی پرسيدم؛ ولی جواب ندادندکه چرا شیطان از بالا و پایین نمیآید؟
شيطان يا از چپ ميآيد، يا از راست، يا از جلو و یا از پشت سر. اين چه دشمني است كه پروردگار ميفرمايد:﴿ انه يريكم هو و قبيله من حيث لاترونهم﴾. ای بيچاره بنيآدم! شیطان دشمني است كه شما را ميبيند و شما او را نميبينيد. اگر پروردگار نباشد؛ با اين دشمن چه خواهید کرد؟
قلعهی توکل، محفوظ از شرِّ شیطان
به عنايت نظري كن كه من دلشده را
نرود بي مدد لطف تو كاري از پيش
پروردگار فرموده است: ﴿انه ليس له سلطان علي الذين آمنوا و علي ربهم يتوکلون﴾. شيطان بر اشخاصي كه ايمان به پروردگار دارند و در قلعهی توكل متحصن هستند، سلطنت ندارد، کسانی که فقط خدا را ميبينند و نسبت به كارهايي كه پرورگار نسبت به آنها بكند، راضی هستند.
آمدن شیطان از جلو و پشت سر (کوتاه کردن امر آخرت، امر به جمع مال)
شیطان از جلو و از پشت سر ميآيد، آقاجان من! از جلو ميآيد تا كار آخرتت را كوتاه كند. وسوسه میکند که ول كن بابا! آخوندها كار را سخت كردهاند! از پشت سر ميآيد و امر میکند به جمع کردن مال و بخل ورزيدن به اداء حقوق واجب، بخل ورزیدنی که مانع استجابت دعاي شماست. شیطان وسوسه میکند که اموال را جمع كن! پيري داري! كوري داري! دخترها را بايد شوهر بدهی! «آمرهم بجمع الاموال».
نميداني كه سهم امام(ع) را همين آخوندها بايد بگيرند و برای غير آخوندها جايز نيست. براي اينكه سهم امام(ع) را باید به مرشد و مسترشد داد، یعنی به كساني كه بناي دين امام زمان(ع) را نگهداري ميكنند. يك کینه و حسدي در دلت درست ميكند تا بگویی: نميخواهم سهم امام(ع) را به اين آخوندها بدهم!
شیطان از سمت راست میآید (جلوه دادن شبهات)
شیطان از سمت راست میآید و شبهات را در نظر انسان جلوه ميدهد. وسوسه میکند که خدا «ارحم الراحمين» است! كوه را به كاهي ميبخشد! آخوندها كار را سخت كردهاند! و از این دست شبهات..
شیطان از سمت چپ میآید (جلوه دادن لذتها و شهوات)
و از دست چپ هم مشتهيات نفساني و لذايذ شهواني را در نظر انسان جلوه ميدهد.
چرا شیطان از بالا و پایین نمیآید؟!
و اما اینکه چرا شیطان از بالا و پایین نمیآید، دو جواب داده شده است: يك جواب اين است که در ميدانهاي جنگ نوعاً لشگر از عقب و جلو و يمين ويسار حمله ميكند و آيه هم بر اساس وجه غالب است. این جواب بسيار خوبي است.
جواب ديگر اين است كه حضرت فرمودند: شیطان از بالا نميآيد، چون در بالا ملائكهی رحمت هستند، همان ملائكهاي كه وقتي روز آخر دنيا و اول آخرت شد، ميگويند: ﴿نحن اوليائكم في الحيوة الدنيا﴾. ما ملائكه در دنیا با شما بوديم و شما را از پرتگاهها نجات ميداديم. شیطان از بالا نميآيد، چون ملائكهی رحمت او را طرد ميكنند.
امام(ع) -که مطلع بر احوال ماست- فرمود: شیطان وحشت دارد و خائف است از اينكه از پايين وسوسه بكند.