آيت الله حق شناس
دیشب در عالم رؤیا به بنده گفتند که به یک شخصی که اینجا نشسته است و بسیار مرد خوبی است، باید بگویی که برای تو دعا بکند؛ تا قفل قلبت گشایش پیدا بکند. بنده هم به آن شخص گفتم که من از شما تقاضای دعا دارم.
بسم الله الرحمن الرحيم
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
دعا برای گشایش قلب
«وقال رسول الله(ص) اذا اراد الله بعبد خيراً فتح له قفل قلبه».
دیشب در عالم رؤیا به بنده گفتند که به یک شخصی که اینجا نشسته است و بسیار مرد خوبی است، باید بگویی که برای تو دعا بکند؛ تا قفل قلبت گشایش پیدا بکند. بنده هم به آن شخص گفتم که من از شما تقاضای دعا دارم. همه به هم محتاجیم. و به ایشان تذکر دادم که یک چنین سمتی از عالم غیب به شما اعطا شده است، کلاس شما را عوض کردهاند.
معصوم هم محتاج دعاست
امام سجاد(ع) همیشه دعا میکرد که پروردگارا! مهر و محبت مرا در قلوب مومنین بیانداز. امام(ع) هم محتاج دعاست. پیغمبر(ص) هم محتاج دعاست. سید جزائری(ره) در شرح صحیفه به این موضوع اشاره کرده است. شما هم باید در حال مراقبه باشید و گوش و چشم و زبانتان را حفظ کنید؛ تا اینکه دعای شما هم موجب گشایش قلب ما بشود. یک صلوات بفرستید
چرا ما به کلاس بالاتر نمیرویم؟!
بعد از این رؤیا به این حدیث برخوردم که «قال رسول الله صلی الله عليه وآله وسلم اذا اراد الله بعبد خيرا فتح له قفل قلبه». ممکن است قلب ما سابقاً باز بوده؛ ولی فعلاً برای مقامات بالا قفل است. «من عمل بما علم ورثه الله علم ما لايعلم». هر کس به آنچه که یاد گرفته است، عمل بکند؛ پروردگار علم مرتبهی بالا را به او عنایت میکند. شخصیعرضکرد: یابنرسولالله! چرا ما به کلاس دوم و سوم نمیرسیم؟ حضرت فرمودند: برای این است که درکلاس اول به گفتهها عمل نکردهاید. ندانستن برنامهیکلاس دوم برای این است که به برنامهی کلاس اول عمل نکردهاید . چقدر حدیث قشنگی است!
آثار گشایش قلب (ایمان خالص به ماوراء طبیعت)
بعد حضرت میفرماید: «وجعل فيه اليقين و الصدق». بعد از آنکه قفل قلب باز شد؛ ایمانی میدهند که به ماوراء عالم طبیعت علم پیدا بکند، ایمانی که از قبیل دو دو تا چهار تاست؛ نه ایمانی که مشوب با شک باشد. صدق و راستی در قلب او مینهند. «وجعل فيه اليقين والصدق». «الهمه اليقين».
آثار گشایش قلب (هشدار به درستی یا نادرستی راه)
«وجعل قلبه واعياً لما سلک فيه». دوم هم به قلب و دل او هشدار میدهند که این راهی که میروی، درست است یا نه؟ باید انسان در تحت رهبری استاد باشد.
آثار گشایش قلب (قلب سلیم- چشم و گوش بصیرت)
«وجعل قلبه سليما». قلب سلیم به او میدهند. یعنی در قلب او فقط پروردگار است و غیر خدا را به نظر طریقی و طولی میبیند. توجهاش را از غیر حق منصرف میکند، زیرا میداندکه ﴿ماعندکم ينفد و ما عندالله باق﴾. «وجعل اذنه سميعة و عينه بصيرة». چشم وگوش دل او را باز میکنند. یک صلوات بفرستید.
ره نبردم که کیستم من!
میرزا حبیب الله خراسانی میگوید:
سالها در جهان زیستم من ره نبردم که کیستم من
یعنی خودم را درک نکردهام. اگر بخواهی خودت را درک کنی؛ باید روش دیگری انتخاب بکنی. زبانت باید لال باشد، گوشت کر و چشمت کور. زبان، لال از غیر خدا، گوش، کر از شنیدن غیبت، اهانت و توهین و چشم هم کور از دیدن غیر حق باشد.
سالها در جهان زیستم من ره نبردم که کیستم من
چند پرسی ز من چیستم من نیستم نیستم نیستم من
خدا رحمت آقا سید عبدالهادی را که گفت: من هیچ بن هیچ بن هیچ..
تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم
نمی دانم قدمم را چگونه بردارم؟
سخت در دام تشویش مانده یک قدم پس یکی پیش مانده
خسته و زار و درویش مانده بینوا با دل ریش مانده
ای خدا ره سوی خود گشایم
چندین سال باید درب خانهی پروردگار را بزنی، تا انشاء الله در باز شود، داداشجون!
آنقدر موعظه میکنم، تا دریچهی قلبت باز شود
لقمان حکیم وقتی موعظه میکرد؛ مردم توجه نداشتند. بعد پسرش را موعظه کرد. پسرش گفت: پدرجان! این مواعظ در قلب من هم اثر نمیکند! حضرت لقمان فرمودند: آنقدر میگویم تا دریچهی قلب تو باز شود و حکمت در آن مستقر شود. «احکم سفينتک فان بحرک عميق».
بدون یاری اهل بیت(ع) نجات غیر ممکن است
باید امیرمؤمنان(ع) و خمسهی طیبه(ع) بیایند. مگر بدون یاری ایشان میشود اهل نجات بود؟! غیر ممکن است. شیطان و نفس اغفال میکنند. ما چه اعمالی داریم، داداشجون؟ نماز اول وقت ما کدام است؟ نماز شب ما چگونه است؟
برای سفر قیامت توشه بردار!
گردنههایی در پیش داریم. «للقيامة خمسين موقفاً». موقف نماز، حج، امر بمعروف، مظالم. امیرمؤمنان(ع) میفرماید: «بقدر بعد سفرک استعد». توشهی سفر بردار که سفرت دور و دراز است.
گاهی به حرم حضرتعبدالعظیم(ع) وگاهی به قم میروی، اما اگر بخواهی به مشهد مشرف شوی؛ باید بار چمدانت بیشتر باشد، سفر حج بیشتر و ..
زیارت کربلا هم بدون اخلاص سودی ندارد!
«واخلص العمل فان الناقد بصير». اینها فرمایشات حضرت لقمان است.
در عالم رؤیا وقتی به آن شخص گفتند: فقط یک زیارت مشهد در اعمالت نوشته شده است! گفت: زیارت کربلا هم داشتم. فرمودند: کربلایت خالص نبوده. وقتی که دوستت آمد و گفت: کربلا میآیی؟ گفتی: البته که میآیم، هم زیارت است و هم سیاحت! آیا این کلمه را گفتی؟ گفت: بله. گفتند: با قصد سیاحت، ثواب زیارت کربلایت از بین رفت.