آیت الله سید رضا بهاءالدینی
نماز، معراج است. اگر نماز انسان صادقانه باشد و حرفهايي که در نماز ميزند دروغ نباشد، اين نماز معراج است. وقتي انسان ميگويد: «إيّاکَ نَعْبُدُ وَ إِيّاکَ نَسْتَعينُ»؛ يعني عبادت و بندگي من منحصر به حقتعالي است، بندة هيچ موجودي غير از خدا نيستم، استعانت به غير از خداي تعالي ندارم
نماز، معراج است. اگر نماز انسان صادقانه باشد و حرفهايي که در نماز ميزند دروغ نباشد، اين نماز معراج است. وقتي انسان ميگويد: «إيّاکَ نَعْبُدُ وَ إِيّاکَ نَسْتَعينُ»؛ يعني عبادت و بندگي من منحصر به حقتعالي است، بندة هيچ موجودي غير از خدا نيستم، استعانت به غير از خداي تعالي ندارم و در تمام حوائج؛ علوم، اقتصاد، سلامت و شفا، پناهگاه من خداي تعالي است.
اگر انسان موجودي باشدکه غير خدا را عبادت نکند و به ماسوي الله استعانت نجويد، نماز معراج اوست. معارف، اخلاق، عبادات، صوم و صلات و حج براي اين است که انسان به اين مرتبه برسد. به مرتبهاي برسد که به همة موجودات جهان و اربابها بگويد: شما مثلِ خود ما هستيد. شما ارباب نيستيد، بلکه بنده و رعيتيد. ارباب فقط حقتعالي است. اگر انسان به اين مرحله نايل شود، اين عروج و معراج اوست، ولي خدا بايد توفيق بدهد تا کسي بتواند خود را به اين مرحله برساند.
اين مرحلهاي است که اگر انسان به آن نايل شد، از ملائکه و تمام عقول مجرده و موجوداتي که جز خداپرستي انجام نميدهند، اشرف و بالاتر است. علت اين است که اين انسان، مرد حق و مرد حرکت است و با همة ابتلائات، ابتلا به آتش دروني و آتش بروني، حرکتش عقلايي است. (شرق و غرب آتشهاي برون هستند و هوي و هوسهاي انسان آتش دروناند.) ملائکه اين مقام را ندارند. گرچه حرکت ملائکه عقلي است، ولي دچار اين آتشها نيستند؛ نه آتش نفس و نه آتش شرق و غرب.