آیت الله سید رضا بهاءالدینی
غلامِ زين العابدين ميرفت و از خدا تقاضاي باران ميکرد و باران ميآمد. اين قيمت دارد. يک چنين غلامي بر همة سلاطين شرف دارد. يک غلامي که تا برد و از خدا باران بخواهد، باران بيايد.
غلامِ زين العابدين ميرفت و از خدا تقاضاي باران ميکرد و باران ميآمد. اين قيمت دارد. يک چنين غلامي بر همة سلاطين شرف دارد. يک غلامي که تا برد و از خدا باران بخواهد، باران بيايد.
البته راه خدا را هر که برود، بينتيجه نيست. اگر غلامِ زين العابدين هم نشود، به مقدار خودش به جايي ميرسد. هر مقدار که برود برايش نافع است. ولي کار بايد براي خدا باشد، ريا و شرک نباشد. يکي از آثار آن، اين است که اگر درِ خانة خدا گدايي کني، ان شاء الله به داد آدم ميرسند.