آیت الله شیخ محمدتقی بهجت
در تفسير برهان سيد هاشم بحرانى ( رحمه الله ) در ذيل آيه ى شريفه (المص )و نيز در غاية المرام به مناسبتى درباره ى وقت و علايم ظهور روايت مشكلى به حساب حروف نقل مى كند كه با قواعد نظرى عقلى بايد بررسى شود، و در آخرش دارد:
در تفسير برهان سيد هاشم بحرانى ( رحمه الله ) در ذيل آيه ى شريفه (المص )و نيز در غاية المرام به مناسبتى درباره ى وقت و علايم ظهور روايت مشكلى به حساب حروف نقل مى كند كه با قواعد نظرى عقلى بايد بررسى شود، و در آخرش دارد:
فافهم ذلك و اكتمه الا من اهله.
پس آن را بفهم و جز از اهلش نهان كن .
اگر اين روايت وضعياتش (از حيث صدور، روايت و سند) درست باشد از آن استفاده مى شود كه كذب الوقاتون يعنى مشخص كنندگان وقت ظهور، براى غير اهل ، دروغگو هستند، نه به طور مطلق .
اين روايت روز و ماه و سال و محل و ساعت ظهور را يك جا بيان مى كند. بنده روايتى نظير اين روايت كه به اين صورت حساب و شماره ى سال و ... را ذكر نموده باشد، نديده ام .
حسابى هم از تاريخ انقراض بنى العباس تا زمان ظهور براى راوى بيان كرده كه خيلى زحمت مى خواهد كه انسان از آن نتيجه ى مطلوب را بگيرد . مى فرمايد: در فلان سال حكومت بنى اميه زايل مى شود، راوى مى گويد: تصديقش را فهميدم و ...
اگر كسى بتواند در اين روايت زحمت بكشد، حتى سال و ماه و ... را به دست مى آورد منتهى محتاج اعمال دقت و فكر و قراين عقليه است .
سؤ ال : حضرتعالى از آن روايت چه سالى را به دست آورده ايد؟
جواب : روى حسابى كه بنده به دست آورده ام احتمال مى دهم بين سال هاى 1414 يا 1415 ه .ق مستقر باشد . شايد مقدمه و زمينه ى ظهور در آن سال ها فراهم شود، چنان كه سال انقراض حكومت بنى اميه را تعيين مى كند كه بعد از سى سال اتفاق افتاده ، و آن سال كه تعيين شده سال مقدمه ى انقراض و تزلزل حكومت آن هاست نه انقراض فعلى .نقل كردند: يكى از علما كه مدت هاست وفات كرده فرموده است : ظهور آن حضرت در سال دو چهارده كنار هم ( يعنى 1414 ه .ق ) است .