آیت الله شیخ محمدتقی بهجت
پيرمردى تاجر و تاجرزاده ، ساكن قم نقل مى كرد: بيست و پنج سال پيش (و يا بيست و پنج ساله بودم ) كه در سامرا بوديم ، مرحوم ميرزا محمد حسن شيرازى صاحب فتواى تحريم تنباكو، مريض و شايد در حال احتضار بودند.گويا اطرافيان مرحوم ميرزا و از جمله خود ناقل داستان فهميده بودند كه ميرزا ( رحمه الله ) وفات مى كند پيرمردى تاجر و تاجرزاده ، ساكن قم نقل مى كرد: بيست و پنج سال پيش (و يا بيست و پنج ساله بودم ) كه در سامرا بوديم ، مرحوم ميرزا محمد حسن شيرازى صاحب فتواى تحريم تنباكو، مريض و شايد در حال احتضار بودند.گويا اطرافيان مرحوم ميرزا و از جمله خود ناقل داستان فهميده بودند كه ميرزا ( رحمه الله ) وفات مى كند، او مى گويد: من در گوشه اى از اطاق نشسته بودم و درباره ى مرجعيت بعد از ايشان ، آهسته با هم گفت و گو مى كرديم و آقاى ميرزا ( رحمه الله ) در طرف ديگر اطاق به پهلو خوابيده بود، و هيچ صحبتى با ايشان نكرديم ولى گويا با ايشان بوديم كه جواب داد: آن با من نيست ، با خداست .