آیت الله شیخ محمدتقی بهجت
از مرحوم ميرزا محمد تقى شيرازى نقل شده كه مى فرمود: از بس اقوال متخالف فقهى به نظرم مى رسد، به طورى كه گويا محال است كه بتوانم به یك قول جازم شوم .و اين كار كانه براى ايشان هميشه اتفاق مى افتاده است و شايد در هيچ موردى قاطع به حكم نبودند
از مرحوم ميرزا محمد تقى شيرازى نقل شده كه مى فرمود: از بس اقوال متخالف فقهى به نظرم مى رسد، به طورى كه گويا محال است كه بتوانم به یك قول جازم شوم .و اين كار كانه براى ايشان هميشه اتفاق مى افتاده است و شايد در هيچ موردى قاطع به حكم نبودند.
آقاى سيد محمود شاهرودى ( رحمه الله ) هم مى فرمود: مكرر مى نويسم و قلم مى زنم ، دوباره مى نويسم و قلم مى زنم ، كانه محال است به یك فكر و نظر جازم شوم .
از اين مطالب و اشباه آن انسان مى فهمد كه مداد العلماء افضل من دمآ الشهدآ؛ (مداد دانشمندان از خون شهيدان برتر است .) بايد به یك معناى عالى تفسير شود؛ زيرا دماء الشهدآء هم با مداد العلما با ارزش مى شود، و گرنه باطل است و منزلت و حرمتى ندارد.
البته مداد علما كنايه از معلوماتشان مى باشد نه مكتوبات و مؤ لفات آن ها ، و الا برخى مثل مرحوم آقا سيد ابوالحسن اصفهانى اهل مداد و تاليف نبودند، به گونه اى كه از بعضى معاصرين ايشان نقل شده كه ايشان فرموده بود: در نظر داشتم كتابى در وقف يا قضا بنويسم ، ولى فقط اسم كتاب را نوشتم و بس !
به گمانم حاج آقا حسين قم( رحمه الله ) هم نتوانسته چيزى بنويسد، از معلم ملا مكتبى حاج آقا حسين در ايام طفوليتشان ، نقل شده كه مى گفته است : خيلى ها را خوش خط كردم ، ولى براى ايشان بسيار زحمت كشيدم تا خطش را بد كردم ! بعضى ها نيز امضاهايى دارند كه مثل خط جن مى ماند، اما در بحث و حافظه و استحضار در مسايل علمى ممتاز بودند.