مواسات با سیدالشهدا (ع)
حضرت سجاد (ع) از بعد از عاشورا تا به هنگام شهادتشان هر زمان که غذا یا آب برای حضرت میآوردند، به یاد تشنگی و گرسنگی پدر و اهل حرم و کودکان گریه میکردند
حضرت سجاد (ع) از بعد از عاشورا تا به هنگام شهادتشان هر زمان که غذا یا آب برای حضرت میآوردند، به یاد تشنگی و گرسنگی پدر و اهل حرم و کودکان گریه میکردند.[1]
از امام صادق (ع) روایت شده است:
به درستی که امام زینالعابدین (ع) چهل سال بر پدرش گریه کرد، در حالی که روزها را روزه میگرفت و شبها را تا صبح به عبادت میپرداخت. هنگامی که موقع افطار میشد، خادم آن حضرت غذا و نوشیدنی او را میآورد و در مقابل حضرت قرار میداد و عرض میکرد: میل کنید آقای من، آن حضرت میفرمود: فرزند رسول خدا (ص) کشته شد در حالی که تشنه بود! و دائما این جملات را تکرار میکرد و گریه میکرد، تا جایی که غذای خود را از اشکهای جاریاش خیس مینمود و نوشیدنی خود را با قطرات اشکش ممزوج میکرد. آن حضرت تمام عمر را به همین حال سپری کرد تا زمانی که به دیدار خداوند عزوجل شتافت.[2]
هنگامی که حضرت رقیه (س) ریحانه و دختر سیدالشهداء (ع) سر مطهر بابا را با دو دستش گرفته و ساکت نمیشد و گریه میکرد، امام سجاد (ع) خواهر را در آغوش گرفت تا او را ساکت نماید، ولی او گریه میکرد. ناگهان نفس بیبی رقیه (س) قطع شد و صدای ناله حضرت زینالعابدین (ع) بلند شد و خرابه یک پارچه اشک و ناله شد.[3]
امام سجاد (ع) میفرماید:
هر مومنی که چشمانش برای کشته شدن حسین (ع) گریان شود به طوری که اشک بر گونه هایش سرازیر گردد، خداوند به سبب آن، او را در غرفههای بهشتی جای دهد که روزگاران درازی را در آنها به سر برد.[4]
[1] .جلاءالعیون، علامه مجلسی: ص836.
[2] . معالی السبطین: ج 2، ص200.
[3] . ریاضالقدس: ج 2، ص 322.
[4] . ثوابالاعمال: ص108؛ منتخب میزانالحکمه: ص380 .2