Menu

قال مولانا حسن بن علی العسگری علیه السلام :
عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ بِالْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ ...
علامت های مومن (شیعه ) پنج چیز است :خواندن پنجاه ویک رکعت نماز در شبانه روز و زیارت  اربعین وانگشتر به دست راست کردن وپیشانی را در سجده بر خاک نهادن وبلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در نماز

سَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ وَ ابْنُ صَفِيِّكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَيِّدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِدا مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ ...
سلام بر ولىّ خدا و حبيبش،سلام بر دوست خدا و نجيبش،سلام بر بنده‏ برگزيده خدا و فرزند برگزيده‏اش،سلام بر حسين مظلوم شهيد،سلام بر آن دچار گرفتاريها و كشته اشكها،خدايا من گواهى مى‏دهم كه حسين ولىّ تو و فرزند ولىّ تو،و فرزند برگزيده توست‏ حسينى كه به كرامتت رسيده،او را به شهادت گرامى داشتى،و به خوشبختى اختصاصش دادى،و به پاكى ولادت‏ برگزيدى،و او را آقايى از آقايان،و پيشروى از پيشرويان،و مدافعى از مدافعان حق قرار دادى،و ميراثهاى پيامبران را به او عطا فرمودى،و او را از ميان جانشينان حجّت بر بندگانت قرار دادى،و در دعوتش جاى‏ عذرى باقى نگذاشت،و از خيرخواهى دريغ نورزيد،و جانش را در راه تو بذل كرد،تا بندگانت را از جهالت و سرگردانى گمراهى برهاند

 

 

عن حمران قال: زرت قبرالحسین علیه السلام فلما قدمت جاء نى ابو جعفر محمد بن على علیه السلام ... فقال علیه السلام ابشر یا حمران فمن زار قبور شهداء آل محمد (ص) یرید الله بذلک وصلة نبیه حرج من ذنوبه کیوم ولدته امه.(16)
حمران مى‏گوید هنگامى که از سفر زیارت امام حسین (ع) برگشتم، امام باقرعلیه السلام  به دیدارم آمد و فرمود: اى حمران! به تو مژده مى‏دهم که هر کس قبور شهیدان آل محمد (ص) را زیارت کند و مرادش از این کار رضایت خدا و تقرب به پیامبر(ص) باشد، از گناهانش بیرون مى‏آید مانند روزى که مادرش او را زاده است

 

عن ابى عبدالله قال: من اراد الله به الخیر قذف فى قلبه حب الحسین علیه السلام  و زیارته و من اراد الله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسین علیه السلام  و بغض زیارته
امام صادق (ع) فرمود: هر کس که خدا خیر خواه او باشد محبت حسین (ع) و زیارتش را در دل او مى‏اندازد و هر کس که خدا بدخواه او باشد کینه و خشم حسین (ع) و خشم زیارتش را در دل او مى‏ اندازد

 

از آنجا که حقیقت زیارت حضور زائر نزد مزور {زیارت شونده} است ، آنچه باید دانسته شود این است که کلمه ی اربعین به چه معناست ، و چه خصوصیتی دارد که فرموده اند : زیارت اربعین از علامات مومن است؟
اربعین ، اسمی برای مرتبه ای از اعداد میباشد که در فارسی به چهل ترجمه شده و مشهور است که عدد " اربعین" عدد کاملی است ، و شواهد زیادی در آیات الهی و روایات حضرات معصومین علیهم صلوات الله  در این باب دیده میشود که  به برخی از آنها اشاره میشود:

1- در حدیث قدسی است که تخمیر طینت آدم ابوالبشر در 40 روز به اتمام رسید ...

2- مراحل پیدایش انسان که پنج مرحله ست و عبارتند از : نطفه ، علقه ، مضغه ، عظام و لحم ...
و هرکدام از این مراحل در چهل روز کامل میشوند * قال مولانا رضا علیه السلام : أنّ اللهَ تباركَ و تَعالَي قَدَّرَ خَلْقَ الإنسانِ فَصَيَّر النُّطفَةَ أربعينَ يَومًا، ثُمّ نَقلَها فَصَيَّرها عَلَقةً أربعينَ يَومًا، ثُمّ نَقَلها فصَيَّرها مُضغَةً أربعينَ يومًا. .. إلی آخر
خداي متعال خلقت انسان را در عدد چهل تقدير فرموده است. ابتداء نطفه را در چهل روز قوام بخشيد، آنگاه آنرا به علقه مبدّل ساخت، سپس علقه را چهل روز پروراند، و پس از آن به مضغه تبديل كرد......

3- حضرت خاتم انبیاء صلی الله علیه وآله که حقیقت کمال میباشند ، در ظاهر هم در سن چهل سالگی مبعوث به رسالت میشوند

4- عقل ها در چهل سالگی کامل میگردند

5- حضرت آدم ابوالبشر در کوه صفا چهل روز گریه کرد تا توبه اش قبول درگاه حق شد

6- در روایات مخصوص بی تابی وگریه بر اباعبدالله الحسین علیه السلام آمده است که : خورشید ، آسمان و زمین ، دریاها و کوه ها  و ملائکه هرکدام به نوعی چهل صبح بر آن حضرت گریه کردند

7-  اهل ریاضت حقیقی ( عرفا واهل سلوک ) در سیر خود اربعین میگیرند و چله نشینی میکنند و در این چهل روز به ذکرهای معینی مشغول میشوند و در روایتی از حضرت مولی الموحدین علیه السلام است که : من اخلص لله اربعین صباحا

8- در روایت معصومین علیهم السلام بسیار تاکید بر این شده که چهل حدیث از اهل بیت را حفظ کنید و هرکس چهل حدیث حفظ کند (به حفظ عمل به ارکان و ایمان در قلب ) با انبیاء و صدیقین و شهدا وصالحین میباشد ، از آن جمله روایت حضرت صادق آل محمد صلوات الله علیهم است که فرمودند :مَن حَفِظَ مِن اَحادِیثِنا أربَعینَ حَدیثا بَعَثَهُ اللهُ یَومَ القیامَةِ عالِماً فَقیهاً. کسی که چهل حدیث از احادیث ما را حفظ کند خداوند او را روز قیامت عالم و فقیه محشور میکند..

9- میقات (منزل تقرب وملاقات الهی ) برای حضرت موسی کلیم الله علیه السلام در کوه طور چهل شب بوده است ..
خداوند تبارک وتعالی در قرآن به این حقیقت اینگونه اشاره میفرماید:
وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ
وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ


و با موسى سى شب وعده گذاشتيم و آن را با ده شب ديگر تمام كرديم تا آنكه وقت معين پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسى [هنگام رفتن به كوه طور] به برادرش هارون گفت در ميان قوم من جانشينم باش و [كار آنان را] اصلاح كن و راه فسادگران را پيروى مكن
و چون موسى به ميعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت عرض كرد پروردگارا خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم فرمود هرگز مرا نخواهى ديد ليكن به كوه بنگر پس اگر بر جاى خود قرار گرفت به زودى مرا خواهى ديد پس چون پروردگارش به كوه جلوه نمود آن را ريز ريز ساخت و موسى بيهوش بر زمين افتاد و چون به خود آمد گفت تو منزهى به درگاهت توبه كردم و من نخستين مؤمنانم (۱۴۳)

علماء شیعه در شرح این ایه فرموده اند که :
حقیقت اربعین همان مقصد و میقات سالک است ، " اربعین " در حقیقت از ملحقات به جمع بوده ، و در اصل  اربع (چهار) بوده است و اشاره دارد به چهار سفری که بزرگان از عرفا برای سالکین الی الله ذکر نموده اند .که طالبین حق و حقیقت و معرفت با طی این چهارسفر به مقام فناء حقیقی و لقاء الهی نائل میشوند:

سفر از خلق به سوی خدا (سفر من الخلق الي الحق)
سفر بواسطه ی حق در حق(سفر بالحق في الحق)
سفر از حق بواسطه ی حق به سوی خلق (سفر من الحق الي الخلق بالحق)
سفر از حق بواسطه ی حق در خلق(سفر في الخلق بالحق)


در تعریف سفر آورده اند: سفر وسلوک عبارت است از حرکت کردن از وطن و یا منزل وطی نمودن مراحل ومنازل و در نهایت توجه به مقصد وهدف اعلاء...
کسی که در سیر وسلوک به سوی حق است به طی نمودن این چهار مرحله به اتمام میقات که اربعین است میرسد و در نهایت نائل به مقام رویت و زیارت و ملاقات معشوق میشود و لذا تمام این اسفار در جهت ذبح کردن و فروریختن إنانیت و خودیت نفس سالک که در آیه با کلمه ی " دکاً " به آن اشاره ی ظریفی شده.
سالک تا وقتی درکوه  إنانیت نفس خود که در ایه ی شریفه  از آن تعبیر به " جبل " شده ، محدود باشد ، به وصال مجبوب خود نمیرسد...
و در آیه ای دیگر از مصحف شریف به این چهار سفر اینگونه اشاره شده :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ . وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ ...
ای کسانی که ایمان آورده اید ، رکوع و سجود نمایید و پروردگارتانرا عبادت کنید و کار خیر انجام دهید تا اینکه به فلاح ورستگاری برسید . و در راه خدا به تمام معنا جهاد کنید ، اوست که در این هنگام شما را برمیگزیند..
که " ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ   " به ترتیب اشاره به این چهار سفر دارند ، که تمام اینها همان طی مراحل و گذراندن منازل و رهایی از حجاب های ظلمانی ونورانی است ، تا اینکه به مقام " جهاد فی الله " که همان کشته شدن در راه معشوق است برسد ، و اینجاست که عاشق رنگی جز معشوق ندارد و در نتیجه عاشق برگزیده ی معشوق میشود " هو اجتباکم " ، و لذا این چهار سفر که همان سیر حرکتی و حبّی به سوی محبوب است ، در تمام موجودات عالم ساری وجاری است ، به این دلیل که تمام عالم هستی به سوی مبداء اعلی و سرچشمه ی فیض ، بر این حرکت حبّی وسیرعشقی قائم واستوار هستند  و صاحب حیاتند...
و اما....
ترسیم کننده ی چنین حرکت وسیر حبی ، حضرت ابوالحرار ، الدّال علی ذات الله ، اباعبدالله الحسین علیه السلام میباشد ، و در این میان آنکه مظهر حقیقی سلوک عاشقانه و عاشق مطلق حضرت سیدالشهداء  است ، و این سیر الهی را در تمام عالم هستی ظاهر میکند ؛ حضرت شریکة الحسین ، زینب کبری سلام الله علیها میباشند . و از این روست که حضرتش در تمام این سفر با برادر همراه و در حرکت بود...
در عاشورا در نهایت عشق با برادر وداع نموده و در فراق آن حضرت درآمده و در سفر از کربلا به کوفه واز کوفه به شام بر این فراق و بی تابی نسبت به محبوب صبر نموده است ، چنان صبری که در طی این راه ، چهل منزل سر محبوب را بر نیزه مشاهده نموده و جان داده و سر معشوق نیز بر نیزه ، عاشق را نظر مینماید و ناله میکند... تا در نهایت این فراق به وصال منتهی شد ، درآن زمان که اهل بیت امام حسین علیه السلام از شام به کربلا رجوع کردند و تمام آن مصیبت دیدگان بر سر مزار عزیزانشان رفتند و در این میان تنها حضرت زینب سلام الله علیها به دنبال گم شده ی خود بود ، تا اینکه بر سر قبر سیدالشهداء علیه السلام رسیده و خود را بر قبر مطهر آن حضرت انداختند و در این حال که " خرّوا سجداً و بکیا " به حال سجده وغرق در گریه ، با صورت بر خاک افتاده و بر معشوق رجوع کرده و و این حقیقت را ظاهر کرد ه " تبت الیک وانا ..." به سوی تو بازگشتم و من اول مومنم ... ودر نهایت عزاء بر روی تربت برادر غش نموده و " جعله دکاً ، آتشفشان غمهای زینبی فوران کرد.."
و این است آن حقیقت اتمام میقات و زیارت اربعین، که هیچ کسی مانند زینب کبری سلام الله علیها زائر سیدالشهداء علیه السلام نبوده است و نخواهد بود.
به همین جهت اربعین حقیقی و حقیقت اربعین و کمال برای عارفان و عزاداران سیدالشهداء در چنین روزی میباشد . به گونه ای که باید در جهت اقتدا به آن بانوی معظمه و یگانه پرچم دار عشق اباعبدالله علیه السلام ، با ناله و اشک ، فانی و کشته ی در حضرت قتیل الله و بن قتیله ، حسین بن علی علیه السلام شوند ، . تا در این  روز حقیقتاَ از زائران حسینی قرار گیرند و به این زیارت مومن حقیقی گردند چنان که از علامات مومن چنین زیارتی است....

 

 

 

هر طور بود آمدم اینجا گمان نبود
اصلاً اُمیدِ آمدنِ کاروان نبود

من زینبم نه زینب وقت وِداعمان
زینب به زیر جامه اش این داستان نبود

من زینبم نه زینب تا عصر یازده
موی سپید و این همه قَدِ کمان نبود

آسان نبود رفتن ما تا به کوفه، شام
گاهی میان قافله یک لقمه نان نبود

آسان نبود رفتن ما با حرامیان
پرده نداشت محمل ما، شأنمان نبود

آسان نبود آمدن ما از این مسیر
غیر ِ سرت به رویِ سرم سایبان نبود

تعداد ما کم است نپرس از دلیل آن
با نازدانه ات احدی مهربان نبود

رفتی و بردی اصغر و حتی برای من
نگذاشتی رقیه يِ خود را برای من

با اشکِ چشم غسل زیارت کنم حسین
وقتش رسیده جان برود از تنم حسین

حالا که باز هست دو دستم چه فایده؟
دستی نمانده سینه برایت زنم حسین

دیگر رسالتم که به پایان رسیده است
بگذار کربلا بشود مدفنم حسین

هر چه به من گذشت فدای سرت حسین
معجر که هست روی سر خواهرت حسین

بعد از تو گاه قافله سالار بوده ام
گاهی سپر، طبیب، پرستار بوده ام

هر جا برای حفظ امام زمانه ام
زهرا میان کوچه و بازار بوده ام

بی معجزه، بدون عصا، با قَدِ خَمَم
موسی میانِ مجلس اغیار بوده ام

چشم یزید کور شد از خطبه های من
من ذوالفقار حیدر کرار بوده ام

من پس گرفته ام عَلَم ِ ساقی ِتو را
تا ساقی ات بداند علمدار بوده ام

از من مپرس، مگو خواهرم کجاست؟
آن بلبل سه ساله ي من دخترم کجاست؟

یادت که هست آنچه سر پیکرت شد و
چوب و عصا و نیزه فرو در پَرَت شد و

از پشتِ سر گرفت به بالا سر ِتو را
آنچه به پیش چشم من ِ خواهرت شد و

می آمدند دستِ پُر از قتله گاه و بعد
در زیر سُم ِ اسب لگد پیکرت شد و

رفتم به شام و كوفه به همراه یک نفر
یک ساربان که صاحب انگشترت شد و

گاهی فراز نیزه و دروازه مرقدت
گاهی میان طشت ، نزولِ سرت شد و

آرام گفته ام که ابالفضل نشنود
حرف از کنیز بردن یک دخترت شد و...

حضرت امام حسن عسکری:
فقر با ما ، بهتر از ثروتمندی در کنار دشمنان ماست.
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست.
و ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد.
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد.
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسک جوید.
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود.
و آن که از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.

برو بالا