امام صادق علیه السّلام فرمودند:
لِکُلّ شَیْئٍ ثَوابٌ اِلا الدَمْعَةٌ فینا
هر چیزى پاداش و مزدى دارد، مگر اشکى که براى ما ریخته شود
امام صادق عليه السلام فرمود:
«اتجلسون و تحدثون قال: نعم، جعلت فداك! قال: ان تلك المجالس احبها فاحيوا امرنا يا فضيل فرحم الله من أحيا أمرنا يا فضيل من ذكرنا أو ذكرنا عنده فخرج من عينه مثل جناح الذباب غفر الله له ذنوبه و لو كانت اكثر من زبد البحر».
ایا مینشینید و با هم حدیث میکنید؟ گفتم : اری فدایت شوم ، فرمود به درستی که من آن مجالس را دوست دارم ، پس زنده بدارید امر ما را .. ای فضیل کسی که یاد کند ما را ، یا ذکر شویم نزد او و از چشم او اشک جاری شود مانند بال پشه ای ، می آمرزد خدا برای او گناهانش را هرچند زیادتر از کف دریا باشد....
حضرت باقر(ع) در حديثي مي فرمايد:
« ايّما المؤمن دمعت عيناه لقتل الحسين بن علي(ع) دمعه حتي تسيل علي خدّه، بوّاه الله بها في الجنه غرفا يسکنها احقابا و ايّما مؤمن دمعت عيناه حتي تسيل علي خدّه فينا لا ذيّ مسّنا من عدوّنا في الدنيا بوّاه الله بها في الجنه مبوأ صدق و ايمّا مؤمن مسّه اذي فينا فدمعت عيناه حتي تسيل علي خدّه من مضاضه ما اوذي فينا صرف الله عن وجهه الاذي و آمنه يوم القيامه من سخطه و النار؛
هر مؤمني که براي کشته شدن حسين بن علي(ع) قطره اي اشک بريزد، و بر گونه اش جاري گردد، خداوند او را در منازل رفیع بهشت منزل مي دهد، تا روزگاراني در آنجا زندگي کند و هر مؤمني به خاطر اذيتي که در دنيا از دشمنان ما به ما رسيده از چشمانش اشک بريزد تا به گونه اش جاري شود، خداوند او را در بهشت در جايگاه صدق منزل مي دهد، و هر مؤمني اذيتي در راه ما به او برسد و از درد آن چشمانش اشک بريزد، تا به گونه اش جاري شود، خداوند در روز قيامت رنج آن را از صورتش برمي گرداند و از غضب خود و آتش ايمن مي گرداند.
لما اخبر النَبي(صلي الله عليه و آله) ابنته فاطمه بقتل ولدها الحسين و ما يجري عليه من المحن بكت فاطمه بكاءً شديداً و قالت: يا ابه، متي يكون ذلك؟ قال: في زمان خال مني و م و من علي.فاشتدّ بكائها و قالت: يا ابه فمن يبكي عليه و من يلتزم باقامة العزاءِ له؟ فقال النبي: يافاطمه، ان النساء امتي يبكين علي نساء اهل بيتي ، و رجالهم يبكون علي رجال اهل بيتي ، و يجددون العزاء جيلاً بعد جيل في كل سنة، فاذا كان يوم القيامةتشفعين انت للنساء و انا اشفع للرجال و كلْ من بكي منهم علي مصائب الحسين اخذنا بيده و ادخلناه الجنة.
يا فا طمه ، كل عين باكية يوم القيامة، الا عين بكت علي مصائب الحسين فاّنها ضاحكة مستبشرة بنعيم الجنة
(چون رسول خدا(صلي الله عليه و آله) خبر داد فاطمه را از شهادت حسين و مصائبي كه بر او وارد ميشود ، فاطمه-سلام الله عليها-سخت گريست و عرض كرد: اي پدر، اين حادثه كي واقع مي شود؟
فرمود: وقتي كه نه من باشم و نه تو ونه علي.گریه ی حضرت زهرا شدید تر شد و عرض كرد:
اي پدر: پس چه کسی براي فرزندم گريه مي كند و مجلس عزا و مصيبت او را برپا مي كند؟ رسول خدا فرمود:
اي فاطمه زنان امت من مي گريند بر زن هاي اهل بيت من و مردان امت من مي گريند بر مردان اهل بيت من و عزاي فرزند مرا هر سال طايفه اي بعد از طايفه اي تازه مي كنند. پس چون روز قيامت شود تو شفاعت زنان را مي كني و من شفيع مي شوم مردان را، و هر كس بر حسين گريسته دست او را ميگيريم و در بهشت در مي آوريم.اي فاطمه همه چشم هاي مردان در قيامت گريان است مگر چشمي كه بر حسين گريسته باشد.او خندان و شادمان به نعيم بهشت خواهد بود.
روایت شده که، جعفر بن عفان بر امام صادق علیه السلام وارد شد . حضرت او را اکرام کردند و نزديک خود نشاندند و فرمودند يا جعفر!
جعفر عرض کرد: جانم، خدا مرا فداي تو کند.
حضرت فرمودند: به من گفتهاند تو در مرثيه و عزاي حسين (عليه السّلام) شعر ميگوئي.
جعفر عرض کرد: بله، فداي تو شوم.
حضرت فرمودند: پس بخوان.
جعفر شروع به خواندن مرثيه نمود، حضرت امام صادق عليه السّلام و حاضرين مجلس گريستند.
حضرت آنقدر گريست که اشک چشم مبارکش بر محاسن شريفش جاري شد.
پس از آن حضرت صادق عليه السّلام فرمودند: به خدا سوگند، که ملائکه مقرب در اينجا حاضر شدند و مرثيه تو را که در مصائب حسين (عليه السّلام) خواندي شنيدند و بيشتر از ما گريستند و حق تعالي در همين ساعت بهشت را با تمام نعمتهاي آن براي تو واجب گردانيد و گناهان تو را آمرزيد.
پس امام فرمودند: اي جعفر ميخواهي که زيادتر بگويم؟
جعفر عرض کرد: بله، اي سيد من.
حضرت فرمود: هر که در مرثيه حسين (عليه السّلام) شعري بگويد و بگريد و بگرياند، حق تعالي او را بيامرزد و بهشت را براي او واجب ميگرداند.
خواص گریه بر مصائب اباعبدالله الحسین علیه الاسلام...
اول آنکه گریه کننده و گریاننده و مستمع مصائب سیدالشهداء علیه السلام تأسی کرده است به وجود مبارک خاتم الانبیاء ، چنانچه به حکم آیه ی شریفه ی " ولکم فی رسول الله اسوة الحسنة " تأسی به آن حضرت موجب تامین سعادت دنیا وآخرت است و آن جناب در دوران عمر شریف خود هر وقت به حضرت اباعبدالله علیه السلام نظر میکرد ، محزون ومغموم میشد به نحوی که اشک از چشمان مبارکش جاری میگردید....
دوم : گریه بر آن حضرت تاسی واقتدا به تمام انبیاء و مرسلین وملائکه مقربین است و اقتداء به ائمه طاهرین و عبادالله الصالحین و مومنین از انس وجن که همه بر آن حضرت گریه کرده اند...
سوم : آنکه گریستن در عزاء و مصائب آن حضرت موجب تسلی خاطر و آرامی قلب مبارک صدیقه ی طاهره است ، چنانچه در اخبار و روایات زیادی وارد شده که آن حضرت از شهادت جگر گوشه ی خود بی اندازه پریشان و محزون بوده وهست و چون شیعیان گریه و نوحه وعزاداری میکنند قلب مبارک آن بی بی معظمه آرام میگیرد...
چهارم : گریه و عزاداری برای سیدالشهداء نصرت و اجابت دعوت واستغاثه ی آن حضرت است ، واجابت و نصرت در هرزمان به مقتضای شرایط آن زمان است ، چنانچه در روز عاشورا نصرت امام علیه السلام به کشته شدن و ریخته شدن خون در رکابش بوده و پس از آن حضرت به گریستن وعزاداری در ماتم آن بزرگوار ، طق پیغامی که از گلوی بریده به حضرت سکینه دادند و فرمان گریستنی که به زعفرجنی و سلطان قیس هندی دادند...
پنجم : گریستن برحضرت حسین علیه السلام عمل نمودن به قول خدای تعالی است که فرمود: «وَ وَصَّيْنا الْاِنْسانَ بِوالِدَيْهِ اِحْساناً» که بنابر آنچه در تفاسیر وارد شده که مراد از والدین حسین و فاطمه علیهم السلام هستند و از بزرگترین اسباب احسان به ایشان گریه کردن وخود را به گریه واداشتن وتاسیس مجلس عزاست برای آنها...
ششم : آنکه گریستن بر حضرت حسین علیه السلام کفاره ی عقوق والدین ظاهریست ، چنانچه در روایات وارد شده که : هرکسی نسبت به پدر ومادر ظاهری خود تقصیری کرده باشد ، والدین حقیقی خود را خشنود کند که رضای والدین حقیقی جبران عقوق والدین ظاهری را میکند و بزرگترین چیزی که موجب رضایت والدین حقیقی میشود ، گریه ونوحه سرایی بر حضرت سیدالشهداست....
هفتم : گریه ونوحه بر ان حضرت خواسته ی خود ایشان است ، چنانچه به حضرت سجاد فرمودند:
بلغ شیعتی منی السلام و قل لهم ان ابی مات عطشانا فاذکروه و مات غریبا فاندبوه))
یعنی : شیعیانم را از من سلام برسان و برای ایشان بگو که پدرم با لب تشنه شهید شد ، او را یاد کنید ، و غریب از دنیا رفت ، برایش به صدای بلند گریه کنید
خواص چشم گريان در عزاي امام حسين عليه السلام :
- آن چشم در نزد خداوند از تمام چشمها محبوبتر است....
- همه چشمها در روز قيامت گريانند مگر چشمي که بر امام حسين عليه السّلام گريه کرده باشد...
- آن چشم روشن شود به نور کوثر و نظر به آن....
- آن چشم را ملائکه تبرّک ميکنند و اشک را خود از آن پاک ميکنند...
ارزش قطره اشک براي امام حسين عليه السلام ...
- قطرهاي از آن اگر در جنهم بيفتد آتش و حرارت آن را خاموش ميکند.
- ملائکه خود آن اشکها را گرفته و در شيشهاي ضبط ميکنند..
- براي هر عملي ثواب محدودي است جز ثواب آن اشک که اجر آن محدوديتي و يا اتمامي ندارد.
خواص مجالس ذکر مصائب امام حسين عليه السّلام
طبق احاديث و روايات متعدد مجالس آن حضرت داراي ويژگيهايي است:
- هر کس بنشيند در مجالسي که در آن به امر ائمه عليهم السّلام پرداخته شده و ذکر مصائب آنان است دل او نميميرد در آن روزي که دلها ميميرند.
- اينگونه مجالس محبوب خدا، رسول او و ائمه عليهم السلام ميباشد.
- نَفَس فرد عزادار در آن مجلس تسبيح خداوند است.
- اين مجالس محل نَظَر حضرت امام حسين عليه السّلام است. زيرا آن جناب در عرش است و از آنجا به سوي سرزمين کربلا و زوّار و گريهکنندگان خود نظاره ميکنند.
- ملائکه مقرب خداوند درآن مجلس حاضر مي شوند.
- مجلس عزاي امام حسين عليه السّلام هر جا بر پا شود آنجا قبه و بارگاه اوست .
- معراج گريهکنندگان است زيرا که محل نزول صلوات و رحمت الهي و غفران ذنوب و ... است.
- اين مجالس از ديگر مجالس اشرف و افضل است...
تشرف سید بحرالعلوم و ارزش گریه بر امام حسین.....
سید بحرالعلوم (ره) به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بین راه راجع به این مساله، که گریه بر امام حسین (ع) گناهان را می آمرزد، فکر می کرد.
همان وقت متوجه شد که شخص عربی که سوار بر اسب است به او رسید و سلام کرد.
بعدپرسید: جناب سید درباره چه چیز به فکر فرو رفته ای؟ و در چه اندیشه ای؟ اگر مساله علمی است بفرمایید شاید من هم اهل باشم؟ سید بحرالعلوم فرمود: در این باره فکر می کنم که چطور می شود خدای تعالی این همه ثواب به زائرین و گریه کنندگان بر حضرت سیدالشهداء (ع) می دهد، مثلا در هرقدمی که در راه زیارت برمی دارد، ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملش نوشته می شود و برای یک قطره اشک تمام گناهان صغیره و کبیره اش آمرزیده می شود؟ آن سوار عرب فرمود: تعجب نکن! من برای شما مثالی می آورم تا مشکل حل شود.
سلطانی به همراه درباریان خود به شکار می رفت.
در شکارگاه از همراهیانش دور افتاد و به سختی فوق العاده ای افتاد و بسیار گرسنه شد.
خیمه ای را دید و وارد آن خیمه شد.
در آن سیاه چادر، پیرزنی را با پسرش دید.
آنان در گوشه خیمه عنیزه ای (بز شیرده) داشتند و از راه مصرف شیر این بز، زندگی خود را می گرداندند.
وقتی سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولی به خاطر پذیرایی از مهمان، آن بز را سربریده و کباب کردند، زیرا چیز دیگری برای پذیرایی نداشتند.
سلطان شب را همان جا خوابید و روز بعد، از ایشان جدا شد و به هر طوری که بود خود را به درباریان رسانید و جریان را برای اطرافیان نقل کرد.
در نهایت از ایشان سؤال کرد: اگر بخواهم پاداش میهمان نوازی پیرزن و فرزندش راداده باشم، چه عملی باید انجام بدهم؟ یکی از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهید.
دیگری که از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفی بدهید.
یکی دیگر گفت: فلان مزرعه را به ایشان بدهید.
سلطان گفت: هر چه بدهم کم است، زیرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل کرده ام.
چون آنها هر چه را که داشتند به من دادند.
من هم باید هرچه را که دارم به ایشان بدهم تا سر به سر شود.
بعد سوار عرب به سید فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سیدالشهداء (ع) هرچه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پیکر داشت همه را در راه خدا داد پس اگر خداوند به زائرین و گریه کنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نباید تعجب نمود، چون خدا که خدائیش را نمی تواند به سیدالشهداء (ع) بدهد، پس هر کاری که می تواند، انجام می دهد، یعنی با صرف نظر از مقامات عالی خودش، به زوار و گریه کنندگان آن حضرت، درجاتی عنایت می کند.
در عین حال اینها را جزای کامل برای فداکاری آن حضرت نمی داند.
چون شخص عرب این مطالب را فرمود، از نظر سید بحرالعلوم غایب شد .
هر روز پای هر محنتت گریه میکنم
بر هر هزار زخم تنت گریه میکنم
بانوحه های توهمه جا سینه میزنم
با روضه های دل شکنت گریه میکنم
در بین قبر هم کفن کربلا به تن
از داغ جسم بی کفنت گریه میکنم
ای سوخته ترین بدن زیر آفتاب
بر زخم تاول بدنت گریه میکنم
گاهی شبیه عصردهم سرخ میشوم
بر لحظه به نی شدنت گریه میکنم
تو در ازای گریه به من کربلا بده
من در عزای کرب و بلا گریه میکنم