امام رضا علیه السلام فرمودند:
كسى كه قبر امام حسین علیه السلام را دكنار رود فرات زیارت نماید، مانند كسى است كه خداوند را در بالاى عرشش زیارت نموده است.
قال رسول الله صلى الله عليه و آله:
يقبر ابنى بارض يقال لها: كربلاء هى البقعة التى كانت فيها قبة الاسلام، التى نجا الله عليها المومنين الذين آمنوا مع نوح فى الطوفان
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:
فرزندم در زمينى دفن مى شود كه به آن (كربلاء) مى گويند- كربلاء بقعه و مكانى است كه در آن قبة الاسلام بوده و اين همان مكانى است كه حق تعالى در طوفان نوح مومنينى را كه به آن حضرت ايمان داشتند همراه، آن جناب نجات داد و از آن مهلكه رهانيد.
سمعت ابا عبد الله عليه السلام يقول لرجل من مواليه: يا فلان اتزور قبر ابى عبد الله الحسين بن على عليه السلام؟ قال: نعم انى ازوره بين ثلاث سنين او سنتين مرة، قال له - و هو مصفر الوجه - اما و الله الذى لا اله الا هو لو زرته لكان افضل لك مما انت فيه! فقال له: جعلت فداك اكل هذا الفضل؟ فقال: نعم الله، لو انى حدثتكم بفضل زيارته و بفضل قبره لتركتم الحج راسا و ما حج منكم احد، ويحك اما تعلم ان الله اتخذ (بفضل قبره) كربلاء حرما آمنا مباركا قبل ان يتخذ مكة حرما؟ قال ابن ابى - يعفور: فقلت له: قد فرض الله على الناس حج البيت و لم يذكر زيارة قبر الحسين عليه السلام فقال و ان كان كذلك فان هذا شى ء جعله الله هكذا، اما سمعت قول ابى اميرالمومنين عليه السلام حيث يقول: ان باطن القدم احق بالمسح من ظاهر القدم و لكن الله فرض هذا على العباد؟! او ما علمت ان الموقف لو كان فى الحرم كان افضل لاجل الحرم و لكن الله صنع ذلك فى غير الحرم؟!
عبد الله ابن ابى يعفور گفت: از حضرت امام صادق علیه السلام شنيدم كه به شخصى از دوستانش فرمودند.
فلانى به زيارت قبر ابى عبد الله الحسين عليه السلام مى روى؟
آن شخص گفت: بلى من هر سه سال يا دو سال يك مرتبه به زيارتش مى روم.
حضرت در حالى كه صورتشان زرد شده بود فرمودند:
به خدائى كه معبودى غير از او نيست، اگر او را زيارت كنى برتر است براى تو از آنچه در آن هستى!
آن شخص عرض كرد: فدايت شوم آيا تمام اين فضل براى من هست؟
حضرت فرمودند:
بلى به خدا سوگند، اگر من فضيلت زيارت آن حضرت و فضيلت قبرش را براى شما بازگو كنم به طورى كلى حج را ترك كرده واحدى از شما ديگر به حج نمى رود، واى بر تو آيا نمى دانى خداوند متعال بواسطه فضيلت قبر آن حضرت كربلا را حرم امن و مبارك قرار داد پيش از آنكه مكه را حرم امن نمايد؟
ابن ابى اليفور مى گويد: محضرش عرضه داشتم: خداوند متعال حج و زيارت بيت الله را بر مردم واجب كرده ولى زيارت قبر امام حسين عليه السلام را بر مردم واجب نكرده است پس چطور شما چنين مى فرمائيد؟
حضرت فرمودند:
اگر چه همين طور است ولى در عين حال خداوند متعال فضيلت زيارت آن حضرت را اين گونه قرار داده است.
مگر نشنيده اى كلام اميرالمومنين عليه السلام را كه فرمودند: كف پا سزاوارتر است به مسح نمودن از ظاهر و روى پا ولى در عين حال حق تعالى مسح روى پا را بر بندگان واجب كرده است؟!
و نيز مگر نمى دانى اگر حق تعالى (محل محرم شدن)به خاطر شرافتى كه در حرم هست افضل و برتر بود ولى خداوند متعال آن را در غير حرم قرار داده است.
حضرت امام صادق عليه السلام فرمودند:
اى سدير آيا قبر حسين عليه السلام را هر روز زيارت مى كنى؟
عرض كردم: خير.
فرمودند: چه قدر جفا مى كنيد!
حضرت فرمودند:
آيا در هر جمعه زيارتش مى كنى؟
عرض كردم: خير.
حضرت فرمودند:
پس در هر ماه زيارتش مى كنى؟
عرض كردم خير.
حضرت فرمودند:
پس در هر سال زيارتش مى كنى؟
عرض كردم: گاهى اين طور است.
حضرت فرمودند:
اى سدير چه قدر به حسين عليه السلام جفا مى كنيد! آيا نمى دانى كه هزار فرشته براى خداست كه جملگى ژوليده و غبار آلود هستند و براى آن حضرت گريه كرده و مرثيه مى خوانند و از زيارت قبر امام حسين عليه السلام خسته و سست نمى شوند و ثواب زيارتشان براى زائرين مى باشد...
عن ابى عبدالله علیه السلام قال من اتى الحسین علیه السلام عارفا بحقه كتبه الله تعالى فى اعلى علیین
امام صادق علیه السلام فرمودند:كسى كه با شناخت حق امام حسین علیه السلام به زیارت او برود، خداوند متعال او را در اعلى علیین مینویسد.
عن ابى الحسن الرضاعلیه السلام قال:
من زار قبر ابى عبدالله علیه السلام بشط الفرات كان كمن زار الله فوق عرشه .
امام رضا علیه السلام فرمودند: كسى كه قبر امام حسین علیه السلام را دكنار رود فرات زیارت نماید، مانند كسى است كه خداوند را در بالاى عرشش زیارت نموده است.
عن ابى الحسن الرضا علیه السلام قال من زار قبرالحسین بن على علیه السلام عارفا بحقه غفر الله لم ما تقدم من ذنبه و ما تاخر.
امام رضا علیه السلام فرمودند: كسى كه قبر امام حسین علیه السلام را با شناخت حق او زیارت نماید، خداوند گناهان گذشته و اینده او را مى آمرزد.
از سليمان بن خالد نقل شده که مى گويد:
از حضرت ابا عبد الله عليه السلام شنيدم كه مى فرمودند:
تعجب است از گروهى كه مى پندارند شيعه هستند ولى گفته مى شود روزگار بر ايشان مى گذرد و احدى از ايشان به زيارت قبر حسين عليه السلام نمى روند، چه از روى جفا بوده و چه تنبلى و سستى كرده و چه عاجز و ناتوان باشند و چه كسلى و بى حالى منشا آن باشند، به خدا سوگند اگر مى دانستند در زيارت آن حضرت چيست هرگز تنبلى و كسلى را به خود راه نمى دادند.
عرض كردم: فدايت شوم: چه فضيلتى در آن مى باشد؟
حضرت فرمودند:
فضل و خير بسيارى در آن مى باشد، اولين خيرى كه به زائر مى رسد آن است كه گناهان گذشته اش را خداوند آمرزيده و به او خطاب مى شود: از ابتداء شروع به عمل بكن....
شب جمعه کنار شش گوشه
دل من حالت عجیبی داشت
می شنیدم صدای قلبم را
چشم من حس بی شکیبی داشت
حرمش از ملائکه پر بود
انبیا در طواف شش گوشه
و ثواب هزار حج را داشت
به خدا هر طواف شش گوشه
شب جمعه ضریح اطهر او
غرق نور حضور فاطمه بود
به خودم آمدم و فهمیدم
بر لبم این نوا و زمزمه بود:
«شب های جمعه فاطمه ، با اضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا ، گردد به دور خیمه ها
گوید حسین من چه شد ، نور دو عین من چه شد ... »
سمت پائین پا که می رفتم
ناگهان چشمهای من تر شد
آنقدر اشک ریخت تا آخر
روضه خوان علی اکبر شد
یک به یک گفت روضه ها را تا
پای ششگوشه از نفس افتاد
آه گویا کنار پیکر او
حضرت عشق ناله سر میداد:
«جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید ...»
از نگاه پر از تلاطم من
زمزم عشق و اشک جاری شد
آه از خیمه تا کنار فرات
عطش و داغ مشک جاری شد
خنکای شریعه هم میخواند
دم به دم از غریبی سقا
هم نفس با صدای موج فرات
مادری دم گرفته بود آنجا:
«سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل ... »
آن طرف تر نگاه میکردم
شکوه و اشک و ناله و گله را
می شنیدم کنار غربت تلّ
دم به دم ضجه های سلسله را
ناگهان در حوالی گودال
محفل گریه های زینب شد
زینب آمد کنار ششگوشه
کربلا کربلای زینب شد
رفت قلبم کنار بالا سر
آه انگار سر به پیکر نیست
همهي کائنات میلرزند
گوش کن این صدای خواهر نیست؟
«این کشتهي فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست ... »
بانگ ندبه مرا به خود آورد
صبح جمعه رسیده بود از راه
دل من داشت «العجل» می خواند
در کنار ضریح ثارالله
از صفوان جمّال نقل کردهاند که وى گفت:
وقتى حضرت ابو عبد اللَّه علیه السّلام به حیره تشریف آوردند به من فرمودند:
آیا مایل به زیارت قبر حسین علیه السّلام هستى؟
عرض کردم: فدایت شوم آیا قبر آن حضرت را زیارت مىکنى؟
حضرت فرمودند:
چگونه آن را زیارت نکنم و حال آنکه خداوند متعال در هر شب جمعه با فرشتگان و انبیاء و اوصیاء به زمین هبوط کرده و او را زیارت مىکنند.
البتّه حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم افضل انبیاء و ما افضل اوصیاء هستیم.
سپس صفوان عرض کرد: فدایت شوم پس، هر شب جمعه قبر آن حضرت را زیارت کرده تا بدین وسیله زیارت پروردگار را نیز کرده باشیم؟
حضرت فرمودند:
بلى، اى صفوان ملازم این باش برایت زیارت قبر حسین علیه السّلام را مىنویسند و این تفضیلى است (یعنى زیارت قبر حسین علیه السّلام این فضیلت را دارد که در آن زیارت پروردگار نیز مىباشد).
یک شب دلم بهانه کرب و بلا گرفت
قلبم شکست و دور و برش را خدا گرفت
پس پا شدم به نیت روضه ، که ناگهان
دیدم بهشت آمد و دست مرا گرفت
ای زائری که میروی آهسته تر برو!
شوق غم حسین(ع) ، مرا هم فرا گرفت
اذن دخول خواندم و وارد شدم ولی
دیدم بهشت ، گوشه ای از عرش جا گرفت
در مجلسی که جای رسولان وحی بود
هرکس نشست خلوت غار حرا گرفت
روضه شروع شد؛ همه ی عرش گریه کرد
حتی خدا دلش ز غم کربلا گرفت
بالای عرش منبری از نور چیده شد
اقرأ ، که هرکه خواند دلش ارتقا گرفت
از بین شاعران درش محتشم که خواند
از دست های سبز پیمبر عبا گرفت
شاعر نوشت بیتی و از دست مادری
یک شب برای هیئت خود کربلا گرفت
آن سر که روی دامن معراج جای داشت
آخر چه شد که جا به سر نیزه ها گرفت