آیت الله آقانجفی اصفهانی
وظايف مردم در زمان غيبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
آقا نجفي، رسالهاي دو جلدي با عنوان «وظيفةالأنام في زمن غيبةالإمام» (وظايف مردم در زمان غيبت امامزمان) دارد كه در جلد اول آن 25 وظيفه و در جلد دوم 29 وظيفهاي (در مجموع 54 وظيفه) كه منتظران واقعي بايد در غياب امام انجام دهند، ميپردازد.
وي در ابتداي اين رساله مينويسد: «به عرض برادران ايماني ميرساند كه حقير جمع نمودم در اين مختصر جملهاي از اعمالي را كه وظيفه مؤمنين است در زمان غائب بودن امام زمان صلواتالله عليه يعني حضرت حجة بن الحسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب عليهمالسلام كه مؤمنين را سزاوار است مواظبت و عمل به آنها»
25 وظیفه:
* اول؛
غمگين بودن بهجهت مفارقت آنجناب و مظلوميت آنحضرت.
در كافي از حضرت صادق (ع) منقول است كه فرمود: «كسيكه مهموم باشد براي ما و غمناك باشد بهجهت مظلوميت ما ،نفس كشيدن او ثواب تسبيح دارد».
* دوم؛
منتظر فرج و ظهور آنحضرت بودن.
در جلد دوم «كمالالدين وتمامالنعمة» از امام محمد تقي (ع) منقول كه فرمود: «قائم ما آن مهدي است كه واجب است در زمان غائب بودن او انتظار او را داشتن، و او سومي از اولاد من است...»
و از حضرت اميرالمؤمنين (ع) مروي است كه: «افضل عبادتها انتظار فرج است.» (تحف العقول، ص 201)
و در حديث ديگر از حضرت صادق (ع) منقول است كه: «هر مؤمني كه بميرد در حاليكه منتظر ظهور آنجناب باشد، مثل آن است كه در خيمه حضرت قائم (ع) بوده باشد». (بحارالانوار، ج 52، ص 125)
* سوم؛
گريه كردن در دوري آنحضرت و بهجهت مصيبت آنجناب.
در كمالالدين از حضرت صادق (ع) مروي است كه فرمودند: «بهخدا قسم غائب ميشود امام شما زماني از روزگار و آزموده ميشوند تا آنكه گفته ميشود؛ مرد يا هلاك شد و بهكدام وادي رفت و هر آينه چشمهاي مؤمنان بر او گريان ميشود. (كمالالدين وتمامالنعمة، ج 2، ص 347)
و از حضرت رضا (ع) مروي است كه: «هر مؤمني ياد كند مصيبت ما را ـ يعني مصيبت هر يك از پيغمبر و ائمه را ـ پس گريه كند يا كسي را بهجهت ظلمي كه بر ما شده بگرياند، روز قيامت با ما و در درجه ما است.
* چهارم؛
بر امر امام، تسليم و انقياد داشته باشد و عجله نكند.
يعني چون و چرا در امر ظهور آنجناب نكند و آنچه از جانب آنحضرت ميرسد، صحيح و مطابقت حكمت بداند كه در كمالالدين از حضرت امام محمد تقي (ع) مروي است كه فرمود: «امام بعد از من، پسر من علي است. امر او امر من است و قول او قول من، و طاعت او طاعت من و امام بعد از او پسر او حسن است امر او امر پدر اوست و پول او قول پدرش و طاعت او طاعت پدرش آنگاه ساكت شدند. راوي گويد گفتم: يابن رسولالله! پس امام بعد از حسن كيست؟ حضرت گريه شديدي كردند، آنگاه فرمودند: امام بعد از امام حسن عسكري، پسر او قائم منتظر است. گفتم: يا بن رسولالله! چرا او را قائم گويند؟ فرمود: براي آنكه قائم ميشود بعد از آنكه ذكر او مرده باشد و بيشتر قائلين با ماتش مرتد شوند. گفتم: چرا او را منتظر ناميدند؟ فرمود: بهجهت آنكه براي او غائب شد نيست كه روزهاي آن بسيار باشد و زمان غائب بودنش دراز ميشود. پس، مخلصان انتظار خروج او كشند، و شككنندگان او را انكار كنند و منكران بهذكر او استهزاء كنند و كسانيكه وقت براي ظهورش معين كنند، دروغگو باشند و عجلهكنندگان هلاك شوند و تسليمكنندگان نجات يابند. (كمالالدين وتمامالنعمة، ج 2، ص 378)
* پنجم؛
به مال خود، آن حضرت را صله كنند.
در كافي از حضرت صادق (ع) مروي است كه فرمودند: «هيچ چيز نزد خدا محبوبتر از صرف نمودن مال براي امام نيست، و بهدرستي كه خداوند در عوض يكدرهم كه مومن از مال خود به صرف امام برساند، به اندازه كوه احد در بهشت بهاو عطا ميفرمايد، آنگاه فرمود: كه حقتعالي در قرآن (بقره/ 245) فرموده: «مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»، سپس فرمود: بهخدا قسم اين آيه بهخصوص در صله كردن امام بهمال نازل شد. (اصول كافي، ج 1، ص 537)
در بحارالانوار از كاملالزياراة (صفحه 319) منقول است كه حضرت امام موسي (ع) فرمودند: «هر كس نتواند بهزيارت ما بيايد؛ بايد صالحين از دوستان ما را زيارت كند تا ثواب زيارت ما برايش نوشته شود، و هر كس نتواند ما را صله كند، بايد نيكان از دوستان ما را صله كند تا ثواب صله كردن ما برايش نوشته شود.
* ششم؛
صدقه دادن بهقصد سلامت آنجناب چنانچه در نجم الثاقب (صفحه 442) ذكر فرمودهاند.
* هفتم؛
شناختن صفات آن حضرت و در هر حال عزم بر ياري آنجناب داشتن و در فراقاش ندبه و زاري كردن. (نجمالثاقب، ص 424)
* هشتم؛
طلب كردن معرفت آنحضرت از جناب اقدس الهي.
و اين دعا كه در كتاب كافي و كمالالدين از حضرت صادق (ع) روايت شده است را بخواند: اللهم عرّفني نفسك، فانك إنْ لم تُعرّفني نفسك لم اعرف نبيّك، اللهم عرّفني رسولك فانّك إن لم تعرّفني رسولك لم اعرفْ حجّتك، اللهم عرّفني حجتك فانّك انْ لم تعرّفني حجتك ضللتُ عن ديني. (كمالالدين وتمامالنعمة، ج 2، ص 342)
* نهم؛
مداومت با اين دعا نمودن كه در كمالالدين (ج 2، ص 352) از حضرت صادق (ع) روايت شده است: يا الله يا رحمن يا رحيم يا مقلب القلوب ثبت قلبي علي دينك.
* دهم؛
اگر بتواند به نيابت آن حضرت قرباني كند، چنانچه در نجمالثاقب آمده است.
* يازدهم؛
اسم اصلي آنحضرت كه اسم حضرت رسولالله است را نگويند، بلكه آنحضرت را به لقب ياد كنند مثل: قائم،منتظر، حجت،مهدي و امام غائب، و در اخبار متعدده فرمودهاند كه بردن نام آنحضرت در زمان غيبت جايز نيست. (اصول كافي، ج 1، ص 332)
* دوازدهم؛
برخاستن بهجهت احترام نام آن بزرگوار بهخصوص اسم «قائم»، چنانچه در نجمالثاقب (صفحه 444) فرمودهاند.
* سيزدهم؛
به هر ميزان كه ميتواند براي جهاد با دشمنان در ركاب آنجناب، اسلحه مهيا كند.
در بحارالانوار از كتاب الغيبة نعماني منقول است كه حضرت صادق (ع) فرمود: «بايد مهيا نمايد هر يك از شما براي ظهور حضرت قائم، آلت حربي اگر چه يك تير باشد، اميد است همين كه اين نيت را داشته باشد، حق تعالي او را از اصحاب و ياران او قرار دهد.»
* چهاردهم؛
در مهمات بهآن حضرت متوسل شود و عريضه توسل بيندازد. چنانچه در مجلد بيست و دوم بحار منقول است.
* پانزدهم؛
در دعا كردن خدا را بهحق آنحضرت قسم دهد و آن جناب را شفيع قرار دهد. چنانچه در كمالالدين منقول است.
* شانزدهم
بر دين قويم ثابت باشند و دنبال صداها و مزخرفاتي كه از هر گوشهاي ميخيزد، نروند. زيرا كه تا خروج سفياني و صيحه آسماني بلند نشود، ظهور امام (ع) واقع نميشود.
در جلد 52 بحارالانوار به نقل از «غيبت» شيخ طوسي از حضرت امام رضا (ع) مروي است: «سه ندا از آسمان بلند ميشود كه همه كس ميشنود و اين نداها در ماه رجب ظاهر ميشود. اول؛ الا لعنة الله علي الظالمين. دوم؛ ازفة الازفة يا معشر المؤمنين. سوم؛ ميبينيد بدني محاذي خورشيد و ندا ميشود: اين است اميرالمومنين كه به تحقيق براي هلاك كردن ظالمان برگشته است.»
و در جلد دوم كمالالدين منقول است: «اول كسي كه با امام زمان (عج) بيعت ميكند؛ جبرئيل است. آنگاه يك پاي بر بيتالله ميگذارد و يك پاي بر بيتالمقدس و ندا ميكند به ندايي كه همه خلائق ميشوند: أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ».
* هفدهم؛
معاشرت و رفت و آمد بسيار با مردمان روزگار او را از ياد امام زمان (عج) باز ندارد.
در جلد اول كمالالدين از حضرت امام محمد باقر (ع) مروي است كه فرمودند: «مردم! زماني ميآيد كه امام غائب ميشود. خوشا بهحال آنها كه بر امر ما ثابت باشند. در آن زمان كمترين ثوابي كه براي آنها در نظر ميگيرند؛ اين است كه خداوند آنها را ندا ميفرمايد كه اي بندگان من! به سرّ من ايمان آورديد و حجت غائب مرا تصديق كرديد. بشارت باد شما را به نيكوئي ثواب، از شما قبول ميكنم، اعمال خوب را و عفو ميكنم از اعمال بد شما، و ميآمرزم گناهان شما را، و به بركات شما باران ميبارم بر بندگانم و دفع بلاء از آنها ميكنم، اگر شما نبوديد بر آنها عذاب ميفرستادم.»
در ادامه، راوي پرسيد كدام عمل، افضل اعمال مؤمن در آن زمان است و پاسخ شنيد: «نگاه داشتن زبان، و ماندن در خانه خود»
يعني بدون ضرورت با مردم دنيا معاشرت و رفت آمد نكند كه او را از ياد امامش باز دارد.
* هجدهم؛
ذكر صلوات خاصه آن حضرت آنچنان كه در كتابهاي «بحارالانوار»، «مكارمالاخلاق» و «جمالالاسبوع» آمده است.
صلواتي كه در صفحه 284 مكارمالاخلاق از شيخ طبرسي نقل شده، بدين شرح است: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللّهُمَّ اِنَّ رَسُولَكَ الصّادِقَ الْمُصَدَّقَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ قالَ اِنَّكَ قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ في شَيءٍ اَ نَا فاعِلُهُ كَتَرَدُّدي في قَبْضِ رُوحِ عَبْدِي الْمُؤْمِنِ يَكْرَهُ الْمَوْتَ وَاَكْرَهُ مَسآئَتَهُ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجَّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَجَ وَالْعافِيَةَ وَالنَّصْرَ وَلا تَسُؤْني في نَفْسي وَلا في اَحَدٍ مِنْ اَحِبَّتي.
* نوزدهم؛
فضائل و كمالات آن حضرت را ذكر كردن.
زيرا كه آن جناب ولينعمت و واسطه در جميع نعمتهاي خداوند است كه به ما ميرسد و طبق فرموده امام سجاد (ع) كه در صفحه 422 «مكارمالاخلاق» ذكر شده، يكي از راههاي شكر ولينعمت، گفتن فضائل و كمالات اوست.
* بيستم؛
اظهار كردن اشتياق واقعي به زيارت جمال مبارك امام زمان (عج).
چنانچه در جلد اول «كمالالدين وتمامالنعمة» آمده اس: حضرت اميرالمومنين (ع) به سينه خود اشاره ميكردند و آه ميكشيدند و اظهار شوق به لقاي امام دوازدهم را داشتند.
* بيست و يكم؛
مردم را بهسوي معرفت آن جناب و خدمت به آن بزرگوار دعوت كردن.
در «كافي» از سليمانبنخالد مروي است كه به حضرت صادق (ع) عرضه كردم: مرا اهل بيتي است و آنها سخن مرا ميشنوند. آيا آنها را بهسوي اين امر دعوت كنم؟ امام در پاسخ فرموردند: بلي! خدا در كتاب خويش ميفرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ. اى كسانى كه ايمان آوردهايد خودتان و كسانتان را از آتشى كه سوخت آن مردم و سنگهاست؛حفظ كنيد» (سوره تحريم، آيه 6)
* بيست و دوم؛
صبر داشتن در مقابل سختيها و آزار دشمنان دين و سرزنش آنها در زمان غيبت امام زمان (عج).
در جلد اول «كمالالدين» از حضرت سيدالشهداء (ع) مروي است كه فرمود: «هر مؤمني كه در زمان غايب بودن امام دوازدهم، بر اذيت و تكذيب دشمنان صبر كند؛ به منزله كسي است كه با كفار در خدمت رسولالله (ص) جهاد كرده باشد.»
* بيست و سوم؛
هديه كردن ثواب اعمال صالحه خود مانند قرائت قرآن و غيره را به امام زمان (عج).
* بيست و چهارم؛
طلب زيارت كردن آن حضرت.
* بيست و پنجم؛
دعا كردن بهوجود مبارك آن بزرگوار و طلب كردن فتح، نصرت و ظهور آن جناب از خداوند.
در توقيع شريف مروي در احتجاج (جلد دوم، صفحه 284) از آن حضرت روايت شده است كه فرمودند: «براي تعجيل در فرج من بسيار دعا كنيد، چرا كه گشايش و شادماني شما در آن است».
و از حضرت امام حسن عسگري (ع) مروي است كه فرمود: «اين دعا باعث ثبوت بر ايمان است». (كمالالدين وتمامالنعمة، ج 2، ص 384)
29 وظيفه:
* اول؛
آنكه علما علم خود را ظاهر كنند و به كساني كه جاهل و نادانند طريق جواب مخالفين را بياموزند كه آنها حيران و گمراه نشوند و اگر حيرانند از حيراني نجات يابند.
و در اصول كافي از معاويه بن عمار منقول است كه: به حضرت صادق (ع) عرض كردم: شخصي است روايت احاديث شما مي كند و در ميان مردم حديث شما را منتشر مينمايد و دلهاي شيعيان شما را به سبب آن محكم ميكند او بهتر است يا عابدي كه عبادت ميكند و روايت حديث نميكند؟ فرمودند: آن كسي كه روايت حديث ما ميكند و دلهاي شيعيان ما را با آن محكم ميكند بهتر است از هزار عابد.
پس مقتضاي احاديث مذكور و غير آنها بايد هر عاملي به قدر قوه خود اظهار علم خود نمايد خصوص در اين زمان كه بدعتها ظاهر شده است.
در اصول كافي از حضرت رسول (ص) مروري است كه فرمودند: هرگاه ظاهر شد بدعتها در ميان امت پس بايد آشكار كند عالم علم خود را واگر نكند بر اوست لعنت خدا جل شانه
* دوم؛
آنكه مراقبت و اهتمام در اداي حقوق امام زمان (ع) هركسي به قدر قوه خود بكند و در خدمتگزاري به آن جناب كوتاهي نكند در بحار مروي است كه از حضرت صادق (ع) پرسيدند آيا حضرت قائم (ع) متولد شده؟ فرمودند: هنوز متولد نشده است. بعد فرمودند: اگر من در زمان او ميبودم تا زنده بودم او را خدمت ميكردم. (البحار، ج 51، ص 148)
* سوم؛
آنكه هر وقت شخص ميخواهد دعا بكند اول دعا به جهت آن جناب بكند و ظهور آن حضرت را از حقتعالي سؤال كند، بعد دعا به جهت خود بكند و اين مطلب از ملاحظه و تأمل در دعاي روز عرفه از صحيفه مباركه سجاديه واضح ميشود. علاوه بر اينكه مقتضاي كمال محبت و مراقبت در اداي حقوق آن حضرت همين است و از بعضي احاديث خاصه هم استفاده ميشود، علاوه بر اينكه نزديك به هشتاد فايده بزرگ از فوايد دنيوي و اخروي حاصل ميشود براي شخص به سبب دعا كردن به آن حضرت و طلب فرج و ظهور آن جناب را از حق تعالي داشتن.
* چهارم؛
آنكه به خصوص اظهار محبت و دوستي به آن حضرت بكند به جهت حديثي كه در «غاية المرام» (جلد اول، صفحه 42) از حضرت رسول (ص) مروي است كه فرمودند: در شب معراج خطاب از جانب حضرت حق جل جلاله به من رسيد كه آيا ميخواهي اوصياي خود ترا به ببيني؟ گفتم: بلي خطاب شد نظر كن مقابل روي خود چون نگاه كردم اشباح دوازده وصي خود را ديدم و حجت قائم مثل ستاره درخشان ميان آنها مي درخشيد پس عرض كردم خدايا اينها كيستند؟ خطاب شد: اينها امامهاي بر حقند و اينكه ميان آنها درخشان است قائم است كه حلال مرا حلال ميكند و حرام مرا حلال ميكند (يعني همه احكام دين را ظهار ميكند و در زمان ظهور تقيه نميشود) و انتقام ميكشد از دشمنان من، اي محمد (ص) او را دوست بدار، زيرا كه من او را دوست ميدارم و دوست ميدارم هركسي كه او را دوست دارد.
* پنجم؛
به ياران آن حضرت دعا نمايد همچنان كه در دعاي «يونس بن عبدالرحمن» مذكور است.
* ششم؛
نفرين به دشمنان آن جناب كردن چنانچه در اخبار متعدده و در دعاي مروي از خود آن حضرت وارد شده. (الاحتجاج، ج 2، ص 316)
* هفتم؛
از خداوند مسئلت كنيم كه ما را از ياران آن حضرت قرار دهد؛ چنانچه در دعاي «عهد» و غيره وارد شده است.
* هشتم؛
آنكه در دعا كردن به آن جناب ـ خصوصاً در مجالس و محافل ـ صداها را بلند كنند، زيرا كه علاوه بر آنكه تعظيم شعائرالله است ،از بعض عبارات دعاي «ندبه» كه مروي از حضرت صادق (ع) است استحباب و رجحان آن ظاهر ميشود. (و آن عبارت اين است: «الي متي اجار فيك يا مولاي والي متي»)
* نهم؛
صلوات فرستادن بر انصار و ياران آن حضرت، زيرا كه آن نوعي از دعاي به آنها است و در دعاي «عرفه» از صحيفه مباركه سجاديه ذكر شده و از بعضي ادعيه ديگر نيز استفاده ميشود.
* دهم؛
به نيابت از آن حضرت طواف كردن.
* يازدهم؛
حج نمودن به نيابت از آن حضرت.
* دوازدهم؛
نايبگرفتن كه به نيابت آن حضرت طواف كند.
* سيزدهم؛
آنكه همه روز يا هر وقت ممكن شود، عهد و بيعت با آن حضرت را تازه كند. بدان كه معني بيعت چنانچه اهل لغت گفتهاند؛ عهد كردن و قرارداد نمودن است و مقصود از بيعت و عهد با آن حضرت اين است كه مؤمن به زبان اقرار كند و به صورت قلبي ملتزم شود كه از آن جناب اطاعت نمايد و هر وقت ظهور فرمايد، او را ياري كند.
* چهاردهم؛
بعضي از فقها مانند محدث عاملي (ره) در وسائلالشيعة (ج 100، ص 464) فرمودهاند كه زيارت كردن قبور ائمه (ع) به نيابت امام (عج) مستحب است.
* پانزدهم؛
در اصول كافي از مفضلبنعمر روايت شده است كه گفت: شنيدم از حضرت صادق (ع) كه فرمود: براي حضرت صاحب الامر (ع) دو غائب شدن اتفاق ميافتد كه بازگشت ميكند در يكي از آن دو، يعني غيبت اولي به سوي اهل خود و غيبت دومش آنقدر طول ميكشد كه گفته ميشود مرد و در كدم وادي رفت مفضل گويد: من گفتم چه كنيم در زماني كه آن حضرت غائب باشد و طول كشد غيبتش؟ فرمودند: اگر كسي در آن زمان ادعا كرد كه منم صاحب الامر از او بپرسيد و بخواهيد چيزهايي را كه هيچ كس غير امام نمي تواند از عهده برآيد و جواب گويد.
* شانزدهم؛
آنكه اگر كسي در زمان غائب بودن آن حضرت به غيبت كبري ادعاي نائب بودن از جانب آن جناب را مطرح كرد، به نيابت خاصه او را تكذيب كنند و دروغگو دانند، چنانچه در توقيع شريف مروي در «كمال الدين» و «احتجاج» مذكور است.
* هفدهم؛
آنكه وقت براي ظهور آن حضرت معين نكنند و اگر كسي وقت معيني براي ظهور آن جناب بگويد، او را تكذيب كنند و دروغگو دانند. در حديث صحيح از حضرت صادق (ع) مروري است كه به محمد بن مسلم فرمودند: هركس براي شما وقت معين كرد، نهراسيد و او را تكذيب كنيد، زيرا كه ما براي هيچكس تعيين وقت نميكنيم. (الغيبة شيخ طوسي، ص 262)
و در حديث ديگر از «فضيل» منقول است كه گفت به حضرت امام محمدباقر (ع) عرض كردم: آيا براي اين امر وقت معيني هست؟ حضرت سه دفعه فرمودند كه: دروغ ميگويند كساني كه وقت براي آن معين ميكنند. (الغيبة شيخ طوسي، ص 262)
* هجدهم؛
تقيه كردن از دشمنان است و معني تقيه كه واجب است اين است كه شخص مؤمن در جايي كه در اظهار حق كردن براي او خوف ضرر عقلايي به جان يا مال يا آبروي او هست، خود را نگاه دارد و اظهار حق نكند، بلكه اگر ناچار شد به جهت حفظ جان يا مال يا آبروي خود به موافقت كردن با مخالفان به زبان با آنها موافقت كند لكن قلب او مخالف زبان او باشد.
در «كمالالدين» (جلد 2، صفحه 371) از حضرت امام رضا (ع) مروي است كه فرمودند: هر كس پرهيزكاري از معاصي ندارد دين ندارد و هركس تقيه نميكند، ايمان ندارد و به درستي كه بهترين شماها نزد خداوند آن كسي است كه بيشتر تقيه ميكند. پرسيدند: يا ابن رسولالله تا چه زمان بايد تقيه كرد؟ فرمودند: تا روز وقت معلوم و آن روز خروج حضرت قائم ما (ع) است پس هر كس تقيه را پيش از خروج حضرت قائم (عج) ترك كند؛ از ما نيست.
* نوزدهم؛
توبه كردن حقيقتي است از گناهان اگر چه توبه در هر زمان بر گناهكاران واجب است، اما اهتمام به آن در اين زمان از اين جهت است كه يكي از اسباب غائب بودن حضرت صاحب الامر (عج) و طول غيبت آن جناب، گناهان عظيم و كثير ما است كه سبب منع و حبس آن حضرت شده از ظاهر شدن، چنانچه در بحارالانوار از حضرت اميرالمؤمنين (ع) روايت شده و در توقيع شريف مروي در «احتجاج» ميفرمايد كه: حبس نميكند ما را از شيعيان مگر آنچه به ما ميرسد از اعمال زشت ناپسند آنها.
* بيستم؛
در روضه كافي از حضرت صادق (ع) روايت شده كه فرمودند: هر كس از شماها طلب ميكند لقاي حضرت قائم (عج) را بايد از حقتعالي مسئلت نمايد كه با عافيت او را به اين فيض برساند، زيرا كه حق تعالي فرستاد حضرت رسول (ص) را براي رحمت و مي فرستد حضرت قائم (عج) را براي نقمت. (روضه كافي، ص 234)
مؤلف گويد: يعني از خداوند طلب كنيد كه آنجناب را با ايمان و عافيت از ضلالتهاي آخرالزمان ملاقات نمائيد تا مورد انتقام آن جناب نشويد.
* بيستويكم؛
آنكه مؤمن مردم را دوست آن حضرت گرداند، بيان نمودن احسانهاي آنجناب نسبت به آنها و بركات و خيرات وجود او براي ايشان و محبت آنجناب به ايشان و مانند اينها، و سعي نمايد در بجا آوردن اعمالي كه سبب محبت و دوستي آن بزرگوار با او شود.
* بيستودوم؛
آنكه بهسبب طول كشيدن زمان غيبت آنحضرت قلب تو قساوت پيدا نكند، يعني دل سخت نشوي بلكه دلت نرم باشد در ياد آنحضرت.
خداوند در قرآن مجيد در سوره حديد فرموده است: «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ»
(آيا مؤمنان را هنگام آن نرسيده است كه دلهايشان به ياد خداوند، و آنچه از حق كه نازل شده است، خشوع يابد، و مانند كسانى نباشند كه پيشترها به آنان كتاب آسمانى داده شده است، و سپس روزگارشان دراز نمود، آنگاه دلهايشان سخت شد و بسيارى از آنان نافرمان بودند)
در تفسير «البرهان» (جلد 4، صفحه 291) از حضرت صادق (ع) روايت شده كه فرمودند: «اين آيه شريفه (الحديد، 16) در خصوص كساني نازل شده است كه در زمان غيبت امام زمان (عج) هستند، و بعد از آن فرمود: «اعلموا أنّ الله يُحيي الارض بعد موتها» يعني بداند كه حقتعالي زنده ميگرداند زمين را بعد از آنكه مرده شده باشد.
و از حضرت امام محمد باقر (ع) روايت فرموده كه فرمود: «مراد از مردن زمين، كافر شدن اهل آن است و مراد از زنده كردن آن، احياي آن بهظهور حضرت قائم (عج) است كه زمين را به عدل خود زنده ميكند، و اهل آن را زنده ميگرداند، بعد از آن كه مرده باشند. (تفسير البرهان، جلد 4، صفحه 291)
* بيستوسوم؛
اتفاق داشتن بر ياري امام زمان (عج) بهاين معني كه دلهاي مؤمنين با هم متفق باشد و همعهد شوند در ياري آن حضرت و وفايبهعهدي كه با آن جناب مينمايند. در توقيعي كه از ناحيه مقدسه براي شيخ مفيد (ره) آمده و آن آخر توقيعي است كه شيخ جليل احمد بن ابيطالب طبرسي (ره) در كتاب «احتجاج» (جلد 2، صفحه 325) نقل كرده است، ميفرمايد: «اگر شيعيان ما در وفايبهعهدي كه بر آن ها هست؛ با هم يكدل و متفق ميشدند، هر آينه ظهور من عقب نميافتاد و زودتر به سعادت زيارت جمال من فائز ميشدند.»
* بيستوچهارم؛
اهتمام نمودن در اداء كردن حقوق ماليه كه بر ذمه آنها تعلق ميگيرد از قبيل زكات و خمس و سهم امام (ع) و اين مطلب هر چند در تمام زمانها واجب است، اما در زمان غائب بودن امام اثر مخصوصي دارد كه اهتمام به آن شده و سفارش و امر به آن فرموده است.
در توقيعي كه از ناحيه مقدسه براي شيخ مفيد (ره) آمده است، ميفرمايد: «ما با او عهده ميكنيم كه هر كدام از اخوان ديني تو از خداوند جل شانه بترسد و آن حقوق ماليه كه بر ذمه اوست از مالش بيرون كند و به مستحقش برساند ايمن و محفوظ ميماند از فتنههاي گمراه كننده و امتحانهايي كه عارض ميشود، و هر كدام بخل كنند و ادا نكنند آنچه را كه حق تعالي امر فرموده كه بدهند و بمال عاريتي كه به ايشان داده صله ننمايد كساني كه را كه امر فرموده بصله نمودن آنها، پس ميباشد به اين سبب زيان كار در دنيا و آخرت.» (الاحتجاج، جلد 2، صفحه 325)
* بيستوپنجم؛
«مرابطه» است. بدان كه مرابطه دو قسمت است: اول؛ آن است كه فقها در كتاب «جهاد» گفتهاند و مقصود از آن اين است كه شخص در يكي از سرحدات ـ يعني جاهايي كه نزديك بلاد كفار است ـ بماند و اسب خود را نگاه دارد، از براي آنكه اگر كفار بر مسلمانان هجوم كنند يا قصد بلاد مسلمين كنند آنها را خبردار نمايد و اگر دفاع لازم شد، دفع شر كفار را از مسلمانان بكند. و اين عمل در زمان حضور امام (ع) و زمان غيبت او هر دو مستحب مؤكد است. چنانچه علامه حلي (ره) در «الارشاد» و شهيد ثاني (ره) در «روضه» فرمودهاند، و از حضرت رسول (ص) روايت شده كه: «هر ميتي نامه عمل او پيچيده ميشود و فعل او منقطع ميشود از هنگام مردن او مگر آنكسي كه مرابطه نموده باشد، در راه خدا كه عمل او زياد ميشود تا روز قيامت و ايمن ميشود از آن ملكي كه در قبور مردهها را امتحان ميكند.»
* بيستوششم؛
اهتمام نمودن در تحصيل صفات حميده و اخلاق پسنديده و بجا آوردن طاعات و عبادات شرعيه و اجتناب كردن از معاصي و گناهاني كه در شرع مقدس از آنها نهي شده است. زيرا كه مراعات اين امور در زمان غيبت امام سختتر از زمان ظهور است، به ملاحظه زيادتي فتنهها و بسياري ملحدين و مككين كه در صدد گمراهي مؤمنين ميباشند، و لهذا در حديث نبوي وارد شده كه فرمودند: «يا علي! قومي كه از همه كس يقين آنها عظيمتر و نيكوتر است، آن كساني هستند كه در آخرالزمان پيدا ميشوند كه پيغمبر (ص) را نديدهاند و امام آنها از نظرشان غايب است با وجود اين ايمان ميآورند به احاديث ما كه در كتابها نوشته شده.» (كمالالدين وتمامالنعمة، ج 2، ص 384)
و در «بحارالانوار» (جلد 2، صفحه 140) از حضرت صادق (ع) روايت شده كه فرمودند: «هر كس دوست ميدارد كه از اصحاب حضرت قائم (عج) باشد، پس بايد منتظر ظهور آنحضرت باشد و پرهيزكاري و نيكوئي اخلاق رفتار نمايد، در زماني كه انتظار آن حضرت را دارد، پس چنين كسي اگر پيش از ظهور آن بزرگوار اجلش رسيد و مرد از براي او هست مثل ثواب آن كساني كه در زمان حضرت قائم (عج) باشند و او را ياري نمايند.»
* بيستوهفتم؛
در روزهاي جمعه و عيد غدير و عيد فطر و عيد قربان، دعاي ندبه را كه متعلق به آنجناب است و در «زاد المعاد» ذكر شده است، با حالت خوش و توجه بخوانند.
* بيستوهشتم؛
آنكه در روزهاي جمعه كه متعلق به آنحضرت است، خود را مهمان آنجناب دانند و آن حضرت را زيارت نمايند، به اين زيارت كه سيد بن طاووس در كتاب «جمال الاسبوع» (صفحه 37) ذكر فرموده:
«السلام عليك يا حجةالله في أرضه، السلام عليك يا عين الله في خلقه، السلام عليك يا نور الله الذي به يهتدي المهتدون ويفرج به عن المؤمنين...»
* بيستونهم؛
در «كمالالدين» و «جمال الاسبوع» (صفحه 522) بهسندهاي صحيح و معتبر روايت شده از شيخ ثقة «عثمان بن سعيد عمري» كه امر فرمود بهخواندن اين دعا و فرمود: اين دعائي است كه بايد شيعيان در زمان غايب بودن امام (ع) بخوانند:
«اللهم عرّفني نفسك فانك ان لم تعرّفني نفسك لم اعرفك ولم اعرف رسولك اللهم عرفني رسولك فانك ان لم تعرفني رسولك صليالله عليه وآله لم اعرف حجتك اللهم عرّفني حجتك فانك ان لم تعرفني حجتك ظللت عن ديني ... »