آیت الله آقانجفی اصفهانی
مصاحبه با آیت الله شیخ عبدالقائم شوشتری
لطفا کمی از مرام کلی اخلاقی و عرفانی مرحوم آیت الله العظمی آقانجفی بفرمایید؟
آیت الله شیخ محمد تقی نجفی اصفهانی معروف به آقانجفی،از چهره های درخشان جامعه روحانیت در تاریخ اسلام است.شاید در طول تاریخ اسلام کمتر مجتهدی را پیدا می کنید مثل امام خمینی و مرحوم آقانجفی که جامع الاطراف باشند.امام هم فیلسوف بود،هم عارف بود، هم سیاستمدار بود. مرحوم آقانجفی هم اینگونه بودند و می توانم بگویم شاید بعد از حضرت امام ایشان درخشنده ترین چهره عالم روحانیت هستند.
سیر عرفانی مرحوم آقانجفی از کجا شروع شد؟
مرحوم آقانجفی در نجف تحصیل کرده اند. ایشان از محضر اساتید بنامی بهره ها بردند که یکی از این اساتید ایت الله سید علی شوشتری است.آیت الله شوشتری در کسوت یک مجتهد در شوشتر ساکن بودند.که روزی پیرمرد ژنده پوشی در خانه ایشان را می زند و به ایشان می گوید این راهی را که می روی به جهنم است.به نجف برو.این می شود که آیت الله شوشتری به نجف هجرت می کنند.و این پیرمرد ژنده پوش که ملا قلی جولا نام داشته و از یاران امام عصر بوده استاد اخلاق ایت الله سید علی شوشتری می شود. و مرحوم آقانجفی سالها از محضر چنین اساتیدی در عرفان استفاده کرد.
مرحوم آقانجفی قبل از اینکه به محضر آیت الله شوشتری شرفیاب شود.شبی در حرم امام حسین پس از زیارت خطاب به آن حضرت می گوید:یا امام حسین من با این حافظه نمی توانم به مدارج بالا برسم.
ایشان در ادامه به حبیب ابن مظاهر متوسل می شوند و از ایشان می خواهند که نزد امام حسین واسطه شوند.اصل ماجرا در کتاب حریم وصال چنین آورده شده است:
«در اوقات تحصیل، مدت مدیدی مشغول تحصیل و مباحثه دروس بودم و به هیچ وجه ترقی حاصل نمی شد و بسیار بطیی ءالذهن و قلیل (الفهم) بودم. در شب عرفه در رواق مطهر حضرت سیدالشهداء روحی لتربته الفداه تا وقت سحر استغاثه نمودم و حضرت حبیب بن مظاهر را به درگاه آن جناب شفیع گردانیدم. چون وقت سحر شد؛ بعد از تهجد گریه بسیار کردم. در همان جا به خواب رفتم. در عالم خواب دیدم؛ حبیب از ضریح بیرون آمد و بعضی از مصایب امام حسین(ع) را ذکر می نمود و گریه می کرد و وارد حرم شد. دیدم در ضریح گشوده شد و حضرت امام حسین(ع) ظاهر شدند. پس حبیب زیارت وارث را خواند و من نیز همان زیارت را می خواندم. حضرت امام حسین(ع) جواب سلام حبیب را فرمودند. چون لمحه ای گذشت؛ نظر شریف به جانب من فرمودند و [سپس] نظر به جانب آسمان فرمودند و این دعا را خواندند: اللهم یا مسبب الاسباب و یا مفتح الابواب و یا قاضی الحاجات و یا سامع المناجات و یا کافی المهمات اسئلک بحق من حقه علیک عظیم ان تصلی علی محمد و آل محمد و ان تقضی حاجته.
چون از خواب بیدار شدم؛ مکرر این دعا را با کمال تضرع و زاری و خضوع و خشوع می خواندم و به جای «ان تقضی حاجته» «ان تقضی حاجتی» می خواندم تا آنکه صبح شد. روز عید، بعد از فراغ از زیارت، روانه نجف اشرف شدم و مشغول تحصیل فقه شدم و به مطلوب فایز شدم و بسیار تفکر و تدبر در معانی قرآن و اخبار می نمودم و آنچه تدبر و تفکر من زیاد می شد؛ بر علوم مطلع می شدم و مشغول استنباط احکام و نوشتن فقه شدم.»
به قول شاعر آنان که خاک را به هنر کیمیا کنند آیا شود که گوشه چشمی هم به ما کنند.
و توجه امام حسین به مرحوم آقانجفی باعث تشرف ایشان به محضر آیت الله شوشتری شد. شاگردان ایشان و همه کسیانی که با واسطه شاگرد ایشان محسوب می شدند از جمله ملا حسینقلی همدانی،سیداحمد کربلایی، سید علی قاضی،علامه طباطبایی، آیت الله بهجت و حضرت امام که شاگرد مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی بودند و ایشان هم شاگرد آیت الله شوشتری بود؛ توانستند حرکت عظیمی را در حوزه های علمیه بوجود آورند و عرفان حوزوی را خیلی شسته و رفته تحویل طالبان واقعی بدهند.
بین تصوف و عرفان چه تفاوتی هست و مرز این دو مقوله کجاست؟
خیلی شبیه هم هستند و باید گفت ما طرفدار عرفان هستیم نه تصوف.در واقع تصوف و عرفان دو چیز جدا از هم هستند.تصوف به وسیله سلسله های مختلفی به ائمه اطهار متصل می شوند؛ولیکن تعدادی هم از ائمه اطهار در طرح سلسله طریقت آنها نیستند.اما عرفان حوزوی اینگونه نیست و با عرفان خانقاهی فرق زیادی دارد.عرفان حوزوی یک سکه حقیقی است و عرفان خانقاهی یک سکه قلابی و تقلبی است.
آیا یک عارف می تواند سیاستمدار باشد؟
الگو ونمونه برای ما حضرت محمد و حضرت علی است.این دو بزرگوار میزان اعمال هستند.پیامبر فرمودند:علی میزان الاعمال.پیغمبر و حضرت علی(ع) هم عارف بودند، هم ولی بودند،هم وصی بودند،وهم کامل از جمیع جهات بودند ودر عین حال سیاستمدار نیز بودند و محیط حکومتی خود را با سیاست و تدبیر اداره می کردند.