حضرات آیات
منبع :سایت معظم له
ولادت
« موسی » فرزند چهارم آیتاالعظمی صدرالدین صدر، فقیه بزرگ، جزو مراجع ثلاث قم و جانشین آیتاالعظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزة علمیة قم، است.
وی در 14 خرداد 1307ش. در قم به دنیا آمد. پس از اتمام دورة ابتدایی و فراگرفتن مقدمات علوم حوزوی، در سال 1322 ش. رسماً وارد حوزة علمیة قم شد.
حوزة علمیة قم
اساتید او در قم آیات عظام سلطانی طباطبایی، محقق داماد، حجت کوه کمرهای، امام خمینی( ره )، سید احمد خوانساری در فقه و اصول و علامة طباطبایی و سید رضا صدر در فلسفه بودند.
سید موسی صدر در فراگیری علم بسیار کوشا و پرتلاش بود و ذهن فعال و استعداد ذاتیاش هم برای درک سریع مسائل بیشتر به وی کمک میکرد. و این سبب شده بود تا خیلی زود نزد اساتید و سایر شاگردان برجسته و شاخص شود.
آیتاالعظمی سلطانی طباطبایی دربارة نحوة تحصیل وی چنین میگویند:
«آقا موسی خیلی زحمت میکشید. خیلی خوش فهم بود. اینها باعث شده بود تا زود ترقی نماید.اگر الاَّن بود جزو مراجع بزرگ و مسلم تقلید بود.»
او در همین دوران به تدریس کتب مطول، قوانین، رسائل و مکاسب میپردازد و از سرآمدان و اساتید برجستة دروس سطح در حوزة علمیة قم میشود و درس او به یکی از شلوغترین دروس سطح در حوزة علمیه تبدیل میشود.
از شاگردان ایشان در قم میتوان به آیتا شیخ یوسف صانعی و حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی و آیتا بهجت، امام جمعة اردکان، اشاره کرد.
دوستان نزدیک و هم بحثهای اصلی ایشان در قم آیات عظام سید موسی شبیری زنجانی، عبدالکریم موسوی اردبیلی، شهید بهشتی، سیدمهدی روحانی، شیخ مجد الدین محلاتی و ناصر مکارم شیرازی بودند.
دانشگاه تهران
سید موسی صدر در سال 1329 وارد دانشکدة حقوق، و در رشتة اقتصاد از دانشگاه تهران در سال 1332 فارغالتحصیل میشود. او اولین روحانیی است که به دانشگاه وارد شده است. وی به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه آشنایی کامل داشت. در همین سال بود که پدر بزرگوار او از دنیا میروند.
ورود به حوزة علمیة نجف
سید موسی صدر پس از آن به نجف میرود تا دورة جدید تحصیلات حوزوی خود را آغاز کند و تا سال 1337 در نجف میماند و به تکمیل این تحصیلات میپردازد. در این سالها نزد آیات عظام سید محسن حکیم، تصویر شناسنامة امام موسی صدر شیخ مرتضی آلیاسین، سید عبدالهادی شیرازی و شیخ حسین حلی به فراگیری فقه و در محضر آیتاالعظمی سید ابوالقاسم خویی به فراگیری اصول میپردازد و فلسفه را نیز نزد آیتا شیخ صدرا بادکوبهای میآموزد. در نجف به عضویت هیئت امنای جمعیت « منتدی النشر » در آمد و در حوزة نجف نیز رسائل ( اصول )، مکاسب (فقه) و شرح منظومه ( فلسفه ) را تدریس کرد. هم بحثهای ایشان در نجف، آیتا شهید سید محمد باقر صدر و مرحوم سید محمد علی موحد ابطحی بودند.
سفر به لبنان
در ایام اقامت در نجف برای دیدار از بستگان به لبنان رفت و با رهبر شیعیان آن کشور آیتاالعظمی علامه شرفالدین، دیدار کرد. این دیدار از لبنان سبب علاقة فراوان علامه شرفالدین به آقای صدر و زمینهساز دعوت برای هجرت سید موسی به لبنان شد. در همین ایام بود که آیتا بروجردی از ایشان میخواهد که برای کارهای تبلیغاتی و ارشادی به ایتالیا برود، اما آقای صدر از ایشان عذرخواهی میکند و این درخواست را نمیپذیرد.
بازگشت به ایران
آقای صدر در اوایل زمستان 1337 از نجف به ایران بازمیگردد و سردبیری اولین نشریة حوزة علمیة قم به نام « درسهایی از مکتب اسلام » را به همراه جمعی از روحانیون به عهده میگیرد. اعضای هیئت مؤسس و تحریریه آقایان سید موسی صدر، علی دوانی، جعفر سبحانی، مجدالدین محلاتی، ناصر مکارم شیرازی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، حسین نوری همدانی، محمود واعظزاده خراسانی و سید مرتضی جزایری بودند.
از جمله آثار قلمی ایشان سلسله مقالات مکتب اقتصادی اسلام است که در همین مجله منتشر شد. از دیگر کارهای فرهنگی در این ایام گرفتن امتیاز و ادارة یک دبیرستان ملی در قم بود.
همچنین با همفکری حضرات آیات دکتر بهشتی و مکارم شیرازی طرحی گسترده برای اصلاح نظام آموزشی حوزههای علمیه طراحی و تدوین کردند.
هجرت به لبنان
اواخر سال 1338 است که سید موسی صدر به لبنان هجرت میکند. اگر به تاریخ لبنان نگاهی بیفکنیم، میبینیم که شیعیان آن کشور همواره از جانب حکام مورد ظلم و ستم واقع میشدند. در ابتدا به دست بنیامیه و بنیعباس و سپس سلسلة ایوبیان و بعد نوبت به امپراطوری عثمانی میرسد. در زمان احمد پاشا جزار، حاکم لبنان، بود که از جانب امپراطوری عثمانی فرمان قتل عام شیعیان صادر میشود. پس از عثمانی نیز، لبنان مستعمرة فرانسه میشود و در تمام این سالها شیعیان مظلومترین قشر جامعة لبنانی بودند. آقای صدر با آگاهی از این پیشینه و با تلاش برای زدودن این غبار و زنگار چند صدساله پس از ورود به لبنان، شهر صور را برای فعالیت برمیگزیند. وی با توجه به ویژگیهای جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و سیاسی لبنان و منطقه اقداماتی را برای بهبود اوضاع شیعیان آغاز میکند. در این راه پر از رنج و سختی لحظهای آرام ننشست، تا به اهداف خود رسید.
ایشان با تلاش و کوشش شبانهروزی موفق میشود در لبنان، کشوری که بیش از هفده طایفه و مذهب را در دل خود جای داده است، منظومة منسجم فکری و آرمانهای والای خود را اجرا کند.
در ابتدای ورودش به لبنان جملهای برسر زبانها افتاده بود: « جأ شرفالدین شاباً » یعنی علامه شرفالدین جوان نزد ما آمده است. چندی نگذشت که مردم لبنان سید موسی صدر را « امام موسی صدر » خطاب کردند.
اعتقاد به تشکیلات و هماهنگی
امام موسی صدر به داشتن تشکیلات منسجم و کار هماهنگ بسیار اعتقاد دارد و کار خود را با ایجاد چنین ساز و کارهایی آغاز کرد. ایشان در این باره چنین میگوید: در این دنیای سازمانی، اگر ما بخواهیم تک روی کنیم به نظر من نهایت سادگی است. ما اگر امروز عمل دسته جمعی نداشته باشیم کلاهمان پس معرکه است که هست. برای اینکه همه چیز منظم و تشکیلاتی و سازمانی است.
امام موسی صدر با یاری گرفتن از تحقیقات و بررسیهای عمیق میدانی که یا خود و همکارانشان در مناطق مختلف لبنان انجام دادند، یا از نتایج تحقیقات و بررسی هیئتهای مختلف سازمان ملل برگرفتند، به درک کاملی از واقعیتها به اوضاع و ساختار اجتماعی و اقتصادی، آن روز لبنان رسیدند.
امام در مصاحبهای گفته است:
«کیلومتر شمار ماشین فولکس واگن کوچک من سالانه حدود صد و پنجاه هزار کیلومتر کار میکند و این به سبب گشت و گذار در کوهها و راههای لبنان است.»
امام صدر با چنین بررسیی هر اقدامی را که آغاز کرد در قالب تشکیلاتی راهاندازی میکرد.
اقدامات امام موسی صدر
اقدامات امام صدر را به طور خلاصه میتوان چنین برشمرد:
1. مؤسسة صنعتی جبل عامل
این مؤسسه در شهر صور بنا شده، و اولین مؤسسهای است که ایشان ایجاد میکرد. مدرسهای مخصوص یتیمان و محرومان. آنان در این مدرسه در رشتههای مختلف فنی مثل برق، الکترونیک، آهنگری، جوشکاری، نجاری و ماشینهای کشاورزی، آموزش میدیدند و به صورت شبانه روزی زندگی میکردند.
پس از آنکه شهید چمران به لبنان رفت، به توصیة امام موسی صدر مدیریت این مؤسسه را بر عهده گرفت. اداره کردن چنین مؤسسهای نیاز به هزینة زیادی داشت. بنابراین امام صدر و دکتر چمران برای آن منبع درآمد مالی ایجاد کردند
شهید چمران در این باره میگوید:
«در این مدرسة محروم، برای آنکه امور خود را اداره کنیم مجبور بودیم که برای خارج کار کنیم، یعنی مثلاً در و پنجره بسازیم و بفروشیم. بنابراین، شاگردان مجبور بودند تا نیمهشب جوشکاری کنند، حتی در روزهای تعطیل نیز کار کنند. در قسمت ماشینهای تراش پیچهای بزرگ میساختیم و به خارج میفروختیم تا مقداری از خرج ما را تأمین کند. این موجب شده بود که شاگردان این مدرسه صد برابر شاگردان مدارس دیگر آزمودهتر و ماهرتر باشند، به طوری که یک شاگرد در اینجا بیش از پنجاه یا شصت پیچ میساخت و حتی با چشم بسته میتوانست پیچ بسازد.»
2. جمعیت خیریة احسان و نیکوکاری
این سازمان را در ابتدا مرحوم علامه شرف الدین ایجاد کرد اما پس از رحلت ایشان عملاً راکد شده بود. امام موسی صدر با بازسازی سازمانی و احیای آن از همة لبنانیها با هر دین و مذهب و گرایشی دعوت میکرد تا به محرومین کمک کنند. به اعتقاد امام صدر برای کمک به محرومین تنها نباید به کمک مالی به ایشان اکتفا کرد بلکه باید راهی پیدا کرد تا آنان بتوانند با استفاده از نیرو و توان خود، زندگی خود را اداره کنند.
بنابراین با احیای ساختار این سازمان پنج کمیسیون جداگانه به نام بررسی، برنامه، مالی، تبلیغات و مجالس مذهبی تشکیل شد که هر کمیسیون وظیفة خاصی داشت. اعضای جمعیت ماهانه حق عضویتی به مبلغ یک لیرة لبنانی پرداخت میکردند. این در حالی است که در آن شرایط لبنان همة احزاب و سازمانها برای جذب افراد ماهانه مبلغی را نیز به اعضای خود میپرداختند. اما بودجة این جمعیت با پرداخت همین حق عضویتها در سال 1340 ش حدود چهل هزار لیره شد. شعار جمعیت حدیث امام معصوم (ع) است که فرمودند « شیعتنا یموتون ولایسئلون بالکف» یعنی پیروان ما میمیرند اما دست گدایی به سوی دیگران دراز نمیکنند.
این جمعیت در نخستین سال فعالیت توانست متکدیان را که چهرة نامناسبی به شهر صور داده بودند، ساماندهی کند. به این ترتیب که آنان را تقسیمبندی کردند. عدهای را که توانایی کار نداشتند اما اقوام ثروتمندی داشتند با خویشانشان صحبت کردند تا ماهیانه مبلغی را برای ادارة امور زندگی به او بدهند. عدهای دیگر را که توانایی کار داشتند با آموختن حرفهای به وی، شغلی آبرومند برایش ایجاد کردند. و در نهایت جلوی گدایی عدهای را که بر حسب عادت گدایی میکردند و نیازی به این کار نداشتند، گرفتند. جمعیت در مدتی کوتاه توانست اعتماد همة لبنانیها را جلب کند.
امام موسی صدر در این باره میگوید:
«در همین چند روز پیش، یک نفر از شخصیتهای مسیحی به نام « رفله منسی » نزد من آمد و دو ششم از کارخانه یخ سازی خود را وقف جمعیت کرد. همچنین دو نفر طبیب مسیحی هماکنون به طور مجانی مریضهای جمعیت را معالجه میکنند.»
3. رسیدگی به وضعیت زنان یکی از دغدغههای امام موسی صدر وضع زنان در جامعة لبنانی بود. وضع زنان در لبنان بسیار آشفته و نابسامان بود. برخی از آنان به علت فقر شدید ناچار به تن دادن به کارهای بسیار پست میشدند. امام صدر در این باره میگوید: در لبنان مسئلة حجاب و بیحجابی زن مطرح نیست، داستان برهنگی زن یا به تعبیر عربها « خلاعت » مورد مطالعه قرار میگیرد. علت این افراط، گذشته از نزدیکی لبنان به اروپا، روش مقامات مسئول و متنفذان و سرمایهداران بزرگ است. این دسته با زن تجارت میکنند. تجارت با زن تنها به معنای معروف این کلمه نیست بلکه مجله و روزنامه یا فروشگاهی که با عکسهای نیمه عریان زن و فروشندگان زیبا سطح فروش خود را بالا میبرد، نیز با زن تجارت میکند. در لبنان برای جلب سیاح سعی میشود لباسهای زنها در خیابان، در مجالس، هتلها، کنارههای دریا، فروشگاهها، تفریحگاههاو حتی در ادارات دولتی طراحی شود که غریزة بینندگان را به بهترین وجهی ارضا کند.!!».
امام موسی صدر میکوشد برای از بین بردن زمینههای فساد، سطح فکری و تربیتی خانمها را از لحاظ دینی و اخلاقی ارتقا دهد و با مشارکت دادن آنان در کارها و آمدنشان به صحنههای اجتماعی از طریق تأسیس مراکزی مخصوص ایشان مثل تأسیس خانة دختران و آموزشگاه پرستاری به ارتقای شخصیت بانوان کمک کردند.
4. خانة دختران
در این مکان دختران بیسرپرست و فقیر خیاطی، گلدوزی و هنرهای دستی دیگر را فرا میگرفتند. بسیاری از این بانوان پس از اتمام دورة امور زندگی و نزدیکان خود را به بهترین شکل اداره میکردند.
5. آموزشگاه پرستاری
دخترانی که دیپلم داشتند در این مرکز آموزش پرستاری میدیدند و پس از اتمام دورة آنها جذب مراکز پزشکی و درمانی میشدند.
6. درمانگاه و مراکز پزشکی
این مرکز به نام « مدینه الطب » شهرت یافت، و تا به حال اقدامات وسیع و مهمی را در خصوص امور بهداشتی و درمانی به انجام رسانده است و در بسیاری از روستاهای جنوب لبنان که سالها مردمش از همه چیز محروم بودند، درمانگاه و مراکز بهداشتی دایر کرده است. پس از راهاندازی این مرکز درمانی بزرگ، آموزشگاه پرستاری نیز زیر نظر این مرکز اداره شد.
7. کارگاه قالیبافی
امام موسی صدر صدر برای تأسیس این مرکز به ایران سفر کرد و در شهر کاشان با قالیبافهای ماهر و سابقهدار به تبادل نظر نشست و یکی از اساتید این صنعت را با خود به لبنان میبرد و وی را برای آموزش زنان مدت چند سال در لبنان اقامت داد.
با تشکیل کلاسهای آموزش قالیبافی، بانوان بسیاری این صنعت را به خوبی یادگرفتند، چنان که بعد از اندکی این مراکز آموزشی، یکی از مراکز سرنوشت ساز برای قشر بانوان و دیگر محرومان به حساب آمد و به علت همین اهمیت، زیر نظر شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران اداره میشد. بیش از 300 دختر از منطقة جبل عامل در این مرکز آموزشی، مشغول یادگیری قالیبافی بودند. بعد از اتمام دورة لازم در آن مرکز، وسایل قالیبافی در اختیار آنها گذاشته میشد و آنان در منزل خود به کار ادامه میدادند و در برابر، دستمزد دریافت میکردند. موسسه این قالیها را در فروشگاههای مخصوص میفروخت و با سود آن کارهای دیگری را در راه بهبودی اوضاع محرومان و بیسرپرستان انجام میداد.
8. مرکز بررسیهای اسلامی
یکی دیگر از حرکتهای مهم و ماندگار امام موسی صدر، راهاندازی مرکز فعال دیگری است که به نام « معهد الدراسات الاسلامیه » یا مرکز بررسیهای اسلامی معروف است. این مرکز اسلامی در تربیت طلاب علوم دینی، اهتمام فراوانی دارد و علاوه بر لبنان، عدة زیادی از کشورهای آفریقایی، افغانستان، اندونزی و چین، تایلند، ژاپن و ... در آنجا درس طلبگی میخوانند. افراد بیشماری نیز از این مرکز فارغ التحصیل شده و به کشورها و شهرهای خود امام موسی صدر در مجلس اعلای شیعیان بازگشتهاند.
هماکنون در بسیاری از کشورهای آفریقایی، تربیت یافتگان همین حوزة علمیه، معارف اسلام و مکتب تشیع را رواج میدهند. شهید سید عباس موسوی، دبیر کل سابق حزبا لبنان، یک نمونه از پرورش یافتگان این حوزة علمیه است. وی به تشویق امام موسی صدر وارد این مرکز شد و پس از اتمام دورة کامل آن به نجف اشرف هجرت کرد. این مدرسة علوم دینی با معماری زیبایی ساخته شده و در کنار دریای مدیترانه، در شهر صور قرار دارد.
دارالایتام، سازمان زنان، کلاسهای مبارزه با بیسوادی، کودکستان، خانة معلولین و درماندگان، مدرسة نمونة دختران، باشگاه ورزشی جوانان و مرکز علمی تحقیقی لبنان نیز از دیگر اقدامات امام موسی صدر است.
9. مجلس اعلای شیعیان
مهمتر از همة اینها تشکیل مرکزی برای ساماندهی امور کلی شیعیان برای استفاده از حقوق طبیعی و حراست از شخصیت انسانی آنان بود. در آن زمان همة طوایف موجود در لبنان برای خود مرکزیت و دستگاه رهبری داشتند و بدین وسیله از حقوق خویش دفاع میکردند. چنان که طایفة اهل تسنن دارای مجلسی به نام « دارالفتوی » بودند که رهبری آن را « شیخ حسن خالد » به عهده داشت و طایفة دروزیها برای خود مرکز قانونی داشتند و طایفة دروزیها « شیخ عقل » از حقوق آنان پاسدارای میکرد، مسیحیان و سایر طوایف نیز به همین منوال. در این میان تنها شیعیان فاقد تشکیلات و مرکزیتی قانون بودند و این باعث شده بود حتی از حقوق بسیار ناچیزی که براساس قانون طایفگی به آنان تعلق میگرفت، محروم بمانند.
امام موسی صدر برای گرفتن حقوق قانون شیعیان رهسپار بیروت میشود و مبارزة وسیعی را در این خصوص آغاز میکند. وی تمام نیروی خود را به کار میگیرد تا یک مجلسی قانونی برای شیعیان آن کشور تشکیل دهد. در حرکت نخست، موضوع را به طور جدی با شخصیتهای بزرگ سیاسی، محلی و مذهبی شیعه و غیر شیعه لبنان در میان میگذارد و هدف خود را از تاسیس این مرکز برای آنان توضیح میدهد. او در یکی از این نشستها با حضور شخصیتهای مختلف مسلمان و مسیحی طی سخنرانی مستدل و مبسوطی با عنوان « علل عقب ماندگی مسلمانان » ابتدا به علل فرعی اشاره کرد و سپس علت اصلی و منشأ عقب ماندگی را با استناد به آیات قرآن و روایات اهل بیت و براهین عقلی، تنها در عدم تشکیلات منسجم و عدم تشکیل حکومت مقتدر قلمداد نمود. آنگاه برای احقاق حقوق، سازماندهی و ادارة بهتر شیعیان لبنان، به تشکیل مرکزی مستقل تأکید میکند.
اما در این راه با کارشکنیها و مخالفتهای فراوانی چه از جانب برخی نادانان و چه برخی که با طرحریزی و هدفمندی سعی در ایجاد مانع داشتند، رو به رو میشود. به هر رو تلاشهای پیگیر به ثمر نشست. نمایندگان شیعیان در مجلس شورای لبنان، به پیشنهاد امام صدر طرحی قانونی را به مجلس تقدیم کردند که این طرح به تصویب مجلس و امضای رئیس جمهوری لبنان رسید.
بر اساس این طرح قانونی، شیعیان توانستند مجلسی را به نام « المجلس الاسلامی الشیعی الاعلی » برای دفاع از حقوق خود تأسیس کنند. پس از گذراندن مراحل قانونی، مجلس اعلای شیعیان در لبنان با انتخاب هیئتی شرعی متشکل از نه نفر از علمای بزرگ شیعه و هیئتی اجرایی متشکل از 12 نفر به طور رسمی و قانونی شروع به فعالیت کرد و امام موسی صدر به عنوان نخستین رئیس مجلس اعلای شیعیان انتخاب شد.
پس از آن ایشان در سخنانی در جمع اعضای مجلس اعلای شیعیان پس از انتخاب به ریاست مجلس میگوید:
«این برهة زمانی که امروزه در آن به سر میبریم، در سازماندهی و به تعبیری دقیقتر، تلاش برای سازماندهی شیعیان لبنان خلاصه میشود.»
دربارة مجلس نیز میگوید:
«من مایلم گوشزد کنم که این مجلس مطلقاً در میان مسلمانان شکاف ایجاد نخواهد کرد، بلکه وحدت کامل از طریق گفتگو و تفاهم و یکدلی، سادهتر صورت میگیرد و گفتگو جز در میان نمایندگان واقعی امکانپذیر نیست و مجلس هم راه درست نمایندگی است. به امید آنکه این حقیقت بدون هیچ شک و تردیدی فهمیده شود. با قلبی گشاده و آغوشی باز برای همکاری این مطلب را اعلام میکنیم و آینده، خود بهترین گواه ما خواهد بود.»
اهداف مجلس اعلای شیعیان
امام موسی صدر در سخنانی اهداف مجلس را چنین برمیشمرد:
1. اقدام به یک موضعگیری کامل اسلامی چه از نظر فکری و علمی و چه از نظر مبارزه و جهاد
2. تنظیم شئون طایفهای شیعیان و بهسازی هرچه بیشتر اجتماعی و اقتصادی آنان
3. اقدام اساسی برای جلوگیری از تفرقه میان مسلمانان و سعی فراوان به منظور وصول به وحدت کامل
4. همکاری با همة طوایف مذهبی لبنان و کوشش برای حفظ وحدت کشور
5. توجه و مراقبت نسبت به مسئولیتهای ملی و وطنی و حفاظت از استقلال و آزادی لبنان و پاسداری از سرزمین و مرزها و حدود کشور
6. مبارزهای پیگیر با جهل، فقر و تخلفات و ستم اجتماعی و فساد اخلاقی
7. یاری و مساعدت و پشتیبانی از مقاومت فلسطین و همکاری با دولتهای مترقی و برادران عرب به منظور آزاد سازی سرزمینهای غصبشده به دست رژیم اشغالگر قدس.
10. حرکت محرومین
امام موسی صدر برای سازماندهی، پرورش و آشنا ساختن جوانان به جهانبینی اسلامی و بهرهمندی هرچه بیشتر از این نیرو برای مبارزه با ستمهای فرهنگی و اقتصادی و سیاسی سازمانی را به نام « حرکت المحرومین » تأسیس میکند.
امام صدر خود برای نمایاندن خطوط کلی این حرکت چنین میگوید:
«حرکت المحرومین از ایمان به خدا و انسان و آزادی و کرامت انسانی سرچشمه گرفته است و هر گونه ستم اجتماعی و نظام سیاسی طایفی را برطرف نموده و با استبداد و فئودالیسم و سلطه و تفرقه به مبارزه برخاسته است. حرکت المحرومین حرکتی است مردمی که برای سیادت و عظمت وطن و سلامت کشور تلاش و با استعمار و تجاوزات و مطامعی که متوجه لبنان است، مبارزه میکند.»
11. جنبش امل
فعالیتهای حرکت محرومین روز به روز گستردهتر و استوارتر میشد. بخشهای اداری، تشکیلاتی، عقیدتی و سیاسی این سازمان کار خود را آغاز کرده بودند. در آن هنگام گروههای چپی و راستی ارتشی برای خود داشتند. از سوی دیگر ارتش لبنان و همچنین گروههای نظامی دیگر برای حفظ مرزهای جنوبی لبنان در برابر تهاجم و حملات پی در پی اسرائیل کاری نمیکردند.
امام موسی صدر در یک سخنرانی در این باره میگوید:
«دفاع از وطن تنها از وظایف و مسئولیتهای دولت نیست، بلکه همة افراد وظیفه دارند از کشور، سرزمین و خانه خویش دفاع کنند و اگر حکومت، مسئولیت دفاع از مملکت را انجام نداد، ضرورت دفاع از گردن ملت ساقط نخواهد شد.»
از همین رو آموزش نظامی به جوانان آغاز شد. نخستین گروه، هفتاد نفر از دانش آموختگان مدرسة صنعتی جبل عامل بودند. این آموزشها زیر نظر سازمان فتح فلسطینی و در عین البنیه به صورت پنهانی بود. این آموزشها به مدت هفت ماه مخفیانه ادامه داشت، تا اینکه در یکی از روزهای به هنگام آموزش ناگهان مینی در دست یکی از مربیان منفجر شد. در این حادثة دلخراش 27 نفر از اعضای سازمان شهید شدند. در پی این انفجار امام صدر در یک کنفرانس مطبوعاتی تولد سازمان نظامی امل را اعلام کرد.
12. گفتگو، تفاهم و همزیستی
مشی و رویة امام موسی صدر گفتگو است. وی توانسته است با اجرای این فکر روابط صمیمانه و نزدیکی با دیگر طوایف و رهبران آنان برقرار کند. از این طریق شیعیان لبنان نیز برای اولین بار توانستند هم پای سایر طوایف و مذاهب در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، علمی، سیاسی و اقتصادی تاثیر گذار و فعال باشند.
امام موسی صدر برای این منظور با رهبران مسیحیت لبنان اعم از کاتولیک، ارتدوکس، پروتستان و ارامنه دیدار و گفتگو میکند. اعتماد آنان به ایشان به حدی رسید که خطبة عید روزة آنان را در کلیسای کبوشیین بیروت، امام موسی صدر خواند.
رفتار امام موسی صدر با بستنی فروش مسیحی
همچنین حمایت امام صدر از بستنی فروش مسیحی باعث شد که مسیحیان لبنان وی را مسیح لبنان بخوانند. مسئله از این قرار بود که بستنی فروش مسیحی به نام آنتیبا در شهر صور بود که در کنار بستنی فروش مسلمانی دکان داشت. بستنی فروش مسلمان به مردم میگفت این شخص مسیحی و نجس است. از او بستنی نخرید. آنتیبا نزد امام موسی صدر رفت و آنچه را اتفاق افتاده بود، بیان کرد. پس از آن بود که امام صدر به همراه چندتن دیگر به مغازة آنتیبا رفت، نشست و کمی بستنی خورد. این کار امام چون بمب لبنان را تکان داد.
امام صدر و شیخ محمدیعقوب در حال اقامة نماز، بلافاصله پس از بمباران جنوب لبنان توسط هواپیماهای اسرائیل پاک دانستن اهل کتاب که تا آن زمان بیسابقه بود، سبب شد توجه همة رهبران مسیحی به سوی ایشان جلب شود پس از آن بود که در اواخر تابستان 1341 مطران گریگوار حداد به شهر صور آمد، و از امام صدر برای عضویت در هیئت امنأ « جنبش حرکت اجتماعی » دعوت کرد و از اواخر سال 1341 حضور گستردة امام موسی صدر در کلیساها، دیرها و مجامع دینی و فرهنگی مسیحیان آغاز میشود.
نقش امام موسی در حل اختلافات قومی و قبیلهای میان مسیحیان با یکدیگر و ایجاد صلح و آشتی نیز بسیار حائز اهمیت است. ایشان روابط دوستانه و همکاری صمیمانهای با مطران یوسف الخوری، مطران جورج حداد، کاردینال خریش و برقرار میکند. سخنرانیهای تاریخی امام صدر در دیرالمخلص واقع در جنوب، و کلیسای مارمارون در شمال لبنان طی سالهالی 1341 و 1342، تاثیرات معنوی عمیقی بر مسیحیان آن کشور بر جای نهاد.
امام صدر در تابستان سال 1342 طی سفری دو ماهه به کشورهای شمال آفریقا، طرحی نو برای همفکری مراکز اسلامی مصر، الجزایر و مغرب با حوزههای علمیة شیعه لبنان در انداخت. وی در بهار سال 1344، اولین دورة سلسله گفتگوهای اسلام و مسیحیت را با حضور بزرگان این دو دین الهی، در مؤسسة فرهنگی « الندوة اللبنانیه » به راه میاندازد. وی پس از جنگ شش روزة اعراب و اسرائیل در سال 1346 به دیدار پاپ رفت، و نشستی که در ابتدا نیم ساعت پیشبینی شده بود، به تقاضای پاپ بیش از دو ساعت به درازا کشید.
امام موسی صدر از سال 1347 به عضویت مرکز اسلامشناسی استراسبورگ در آمد، و از رهگذر همفکری و ارائة سمینارهای متعددی در آن، انتشار آثار ذی قیمت چون « مغز متفکر جهان شیعه » را زمینه سازی کرد.
امام موسی صدر در بهار سال 1348 و بلافاصله پس از افتتاح مجلس اعلای اسلامی شیعیان، از شیخ حسن خالد مفتی اهل سنت لبنان دعوت کرد، تا با همفکری یکدیگر برای توحید شعایر، اعیاد و فعالیتهای اجتماعی طوایف اسلامی، تدبیری بیندیشند. وی در همین خصوص طرح مدونی را به اجلاس سال 1349 « مجمع بحوث اسلامی » در قاهره ارائه نمود، و متعاقب آن به عضویت دائم این مجمع در میآید. امام موسی صدر در زمستان سال 1355 و در جمع سردبیران جراید بیروت، با پیش بینی صریح حذف فاصلهها و روند جهانی شدن در اواخر قرن بیستم، قرن بیستم و یکم را قرن همزیستی پیروان ادیان، مذاهب، فرهنگها و تمدنهای گوناگون مینامد، و بر رسالت تاریخی لبنان برای ارائة الگویی موفق در این زمینه پای میفشرد.
امام موسی صدر در اواسط سال 1357 موفق گردید رهبران مسلمان و مسیحی لبنان را برای برپایی یک جبهة فراگیر ملی متقاعد نماید، و در این مسیر تا آنجا پیش رفت که حتی موعد تأسیس و اولین گردهمایی آنان را برای پس از بازگشت خود از سفر لیبی مشخص کرد.
13. حمایت از فلسطین و دفاع در برابر اسرائیل
امام موسی صدر از سال 1343 و یک سال پیش از تأسیس جنبش فلسطینی فتح، در پی اندیشة تبدیل جامعة مصرفی لبنان به جامعهای مقاوم در برابر تجاوزات آیندة رژیم صهیونیستی برآمد. وی در بهار سال 1344 گروهی از جوانان مؤمن شیعه را به مصر اعزام نمود، تا در دورهای شش ماهه فنون نظامی را فراگیرند. با بازگشت این جوانان که اولین کادرهای مقاومت لبنان بودند، عملیات ایذایی مشترک رزمندگان فلسطینی لبنانی در شمال فلسطین اشغالی آغاز گردید. بخش اعظم نیروهای رزمنده از جوانان شیعه لبنان، و فرماندهی عملیات بر عهدة رزمندگان فلسطینی بود. این نوع عملیات مشترک تا اوایل سال 1972 ادامه یافت. اولین شهید شیعه در عملیات ایذایی بر علیه رژیم صهیونیستی، از جوانان شهر مرزی « ناقوره » بود که در سال 1347 به شهادت رسید.
در پی بمباران شدید جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی در سال 1349 و عدم واکنش مناسب دولت وقت، اعتصابی بیسابقه به دعوت امام موسی صدر لبنان را فرا گرفت، به گونهای که دولت وقت را برآن داشت برای بازسازی مناطق جنگی و برپایی پناهگاههای مناسب در آن، مجالس جنوب را تأسیس نماید.
امام موسی صدر در سال 1349 رهبران مذهبی مسلمانان و مسیحیان جنوب لبنان را در چارچوب « کمیتة دفاع از جنوب » گرد هم میآورد، تا برای مقاومت در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی چارهاندیشی کنند.
از اوایل سال 1341 عملیات ایذایی جوانان شیعه در داخل فلسطین اشغالی شکلی مستقل به خود گرفت، هر چند تا سالها پس از آن نیز به صلاحدید امام صدر، افتخار آن به نام « نیروهای مخصوص جنبش فلسطینی فتح » ثبت میگشت.
در شهریور سال 1351 و کمتر از 24 ساعت پس از اشغال 48 ساعته دو روستایی « قانای جلی » و « جویا » به دست سربازان رژیم صهیونستی، نشست و از همان روز امام اولین بذرهای « مقاومت لبنانی » میکارد. یک ماه پس از این حادثه و به هنگام تجاوز نیروهای صهیونیستی به روستایی در جنوب لبنان، اولین عملیات غیر رسمی مقاومت لبنان به اجرا درآمد، که حاصل آن چند کشته و مجروح اسرائیلی بود.
از پاییز سال 1351 آموزش نظامی جوانان شیعه شتاب بیشتری گرفت. اولین شهید مقاومت لبنان « فلاح شرفالدین » مؤذن چهارده ساله مؤسسة صنعتی جبل عامل بود که در زمستان 1352 و پس از به هلاکت رساندن چند تن از سربازان رژیم صهیونیستی، در روستای مرزی « بنت جبیل » به شهادت رسید. با پایان یافتن جنگ داخلی لبنان و انتقال دامنة ناآرامیها به جنوب، واحدهای مقاومت لبنان رسماً در نقاط استراتژیک مناطق مرزی مستقر شدند.
اولین عملیات بزرگ مقاومت لبنان علیه تجاوزات اسرائیل در اواخر سال 1355 صورت گرفت که پس از چند روز درگیری، به آزادسازی شهرکهای « طیبه » و « بنت جبیل » منجر گردید.
امام موسی صدر اولین شخصیتی است که در زمستان سال 1356، طرح سازشکارانة توطین پناهندگان فلسطینی در جنوب لبنان را افشا، و با مواضع شجاعانة خود از تحقق آن جلوگیری نمود. اسرائیلیها و حامیان آنها قصد داشتند فلسطینیان آواره از وطن را در جنوب لبنان ساکن سازند و به اصطلاح وطنی جدید برای آنها ایجاد کنند. آنان با این اقدام قصد داشتند تا هم فلسطینیها را از سرزمینهای خودشان بیرون بیاندازند و هم هژمونی و ساختار لبنان را برهم بزنند که همان طور که گفته شد، درایت و تدبیر امام صدر مانع این اقدام شد.
در حملة گستردة سال 1357 اسرائیل به جنوب لبنان و به رغم عقب نشینی احزاب چپ و گروههای فلسطینی، جوانان مقاومت لبنان و دانشآموزان مؤسسة صنعتی جبل عامل در منطقة اشغالی باقی ماندند، و به رغم امکانات اندک تا به آخر علیه اشغالگران صهیونیست ایستادگی کردند.
14. اعتصاب غذا
تابستان سال 1975 میلادی، لبنان صحنة جنگهای داخلی شده بود. همة گروهها و احزاب درگیر بودند. آنان به جای تلاش برای پایان دادن به این جنگها، به دنبال منافع حزبی، طایفی و گروهی خود بودند و برای این آتش هیزم بیشتری فراهم میکردند. تعداد زیادی کشته و زخمی شده بودند. با تلاشهای امام صدر و برخی دیگر چند بار آتشبس برقرار شد اما بلافاصله با کوچکترین بهانهای جنگ را از نو آغاز میکردند. امام موسی صدر برای اینکه جنگ را متوقف کند دست به ابتکار و تاکتیک جالبی میزند. به مسجد الصفا در بیروت میرود و اعتصاب غذا یا به قول لبنانیها « اعتصام » میکند. اعلام اعتصاب غذای امام موسی در بحبوبة کشت و کشتار، برای ختم خونریزی لبنان را به لرزه درآورد.
امام صدر خود در این باره میگوید:
«علی رغم تمام تلاشهای من، هنوز بمباران متوقف و آرامش برقرار نشده و شرایط روز به روز بدتر میشود. بنابراین ساعت 2 بعدازظهر تصمیم گرفتم که اعتصاب غذا کنم و روزه بگیرم. توشة من کتاب خدا و چند جرعه آب است. اینجا میمانم تا شهادت یا زمانی که کشور به حالت قبلی خود برگردد. با مادر، همسر و فرزندان خود خداحافظی کردهام و به اینجا آمدهام تا نماز بخوانم و دعا کنم، خدا این کشور را نجات دهد. من با اعتصاب غذای خود میخواهم ثابت کنم که در لبنان سلاح دیگری غیر از سلاح تخریب و خونریزی وجود دارد. »
سپس امام موسی صدر بیانیة اعلام اعتصاب غذا را صادر میکنند. در قسمتی از این بیانیه آمده است:
« ... متأسفانه در لبنان سیاست دیگر وسیله نیست بلکه تبدیل به هدف شده است. افراد، جماعتها، احزاب و شخصیتها بدان وسیله زندگی خود را میگذرانند ... برادران هموطن، من دیگر چیزی جز نفس خود ندارم که عرضه کنم و آن را نیز به عنوان قربانی برای وطن تقدیم میکنم... »
ایشان سپس طی بیانیهای خواستههایی چنین اعلام میکند:
1. توقف خونریزیها و همة فعالیتهای مسلحانه،
2. پایان یافتن بحران خلأ دولت و تشکیل دولتی غیر حزبی که بتواند کشور را به حالت طبیعی بازگرداند،
3. تشکیل سه هیئت در کنار هیئت دولت:
الف: برای انجام تحقیقی جامع برای کشف ریشهها، فرآیندها و مسببین جنگ
ب: برای اجرای طرحهای توسعه و عمرانی مناطق محروم،
ج: اجرای مصالحة ملی همهجانبه.
استقبال از اقدام امام موسی کمنظیر بود. گروههای کثیری از مردم به مسجد آمدند و در اعتصاب غذا شرکت کردند. عدة زیادی از بعلبک و جنوب لبنان به سمت بیروت آمدند. اما عدهای که پایان جنگ را به نفع خود نمیدیدند، پنجمین روز اعتصاب غذا در مسجد الصفای بیروت خرابکاری میکردند و از آنجا که تجمع مردم را در مسجد و در اطراف امام موسی، به مصلحت خود نمیدیدند، فروش بنزین را قطع کردند، تا جلوی آمدن مردم را بگیرند. مرتب از رادیوهای خود اعلام میکردند که خیابانها در اختیار تیراندازان است و هرکس از خانه خارج شود، کشته میشود. ولی با همة اینها هزاران نفر به مسجد آمدند و از برنامههای امام موسی صدر حمایت میکردند.
مسیحیت نیز به حرکت در آمد، روز بعد از اعتصاب غذا، برخی از گروههای ارمنی از پیشنهادات امام موسی صدر حمایت کردند. روز دوم تعدادی از کشیشها و پاتریارکها در کلیساهای خود اعتصاب غذا کردند و تعدادی از مسلمانها نیز به آنها ملحق شدند. امام از نظر بدنی در اثر اعتصاب ضعیف شده بود و به سختی حرکت میکرد. تعدادی از خانمهای لبنانی با پای پیاده و در آن شرایط نا امن به مسجد آمدند و به اعتصاب غذا پیوستند.
بزرگان لبنان و سیاستمداران و روحانیون از همة گروهها به مسجد آمدند و اعلام پشتیبانی کردند. مفتی حسن خالد رهبر اهل سنت و عدة زیادی از رهبران مسیحی و همچنین یاسر عرفات و عدهای از مسئولان مقاومت و حتی وزیر امور خارجة سوریه و رئیس جمهور و نخست وزیر سابق لبنان همه برای اعلام طرفداری، به دیدار امام موسی صدر آمدند. دامنة اعتراض به خونریزی بالا گرفت و بالاخره آتشبس پذیرفته شد و بالاخره با انتخاب رشید کرامی به نخست وزیری، بیروت روی آرامش را به خود دید.
رشید کرامی، یاسر عرفات و خدام، وزیر خارجة وقت سوریه که از طرف حافظ اسد برای کمک به پایان جنگ به لبنان آمده بود همگی از امام صدر خواستند به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
اما حادثهای دیگر در شهر بعلبک در حال رخ دادن بود که سبب شد امام به اعتصاب پایان دهد. عدهای به چند روستای مسیحی نشین در آن منطقه حمله کرده بودند و برای اینکه جنگهای فرقهای را توسعه دهند و مانع آتشبس شوند تعدادی از مسیحیان را کشته بودند. آنان قصد داشتند این مسئله را بهانهای برای قتل عام مسلمانان کنند. امام موسی صدر پس از آتشبس بلافاصله اعتصاب غذا را پایان داد و سریعاً به بعلبک رفت و پس از چهار روز کار مستمر و پیگیر بعلبک را آرام کرد. امام صدر در آنجا جملة معروفی را بیان کرد و گفت:
« اگر در بیروت پسر مرا بکشند، اجازه نخواهم داد که در بعلبک یک مسیحی بیگناه کشته شود. این دو مسئله هیچ ارتباطی با هم ندارند.»
اینگونه بود که امام صدر در نزد همه « رجل صلح و آرامش » نامیده شد.
انقلاب اسلامی ایران
امام موسی صدر هرچند که در ایران حضور نداشت. اما تحولات اجتماعی ایران را به دقت دنبال میکرد. ایشان در طول 15 سال از سال 42 تا 57 که انقلاب ایران به ثمر نشست لحظهای در کمک انقلابیون، رهبری و مبارزین ایرانی خارج از کشور درنگ نکرد و از تمامی امکانات خود حتی آبروی خود در این راه مایه گذاشت. ایشان هم با حضرت امام ( ره ) در ارتباط بودند و هم با شخصیتهایی چون شهید بهشتی، شهیدمطهری، شهید مفتح و دیگران. همچنین با دانشجویان انقلابی خارج از کشور که در قالب انجمنهای اسلامی فعالیت میکردند مرتباً در تماس بودند.
پس از دستگیری حضرت امام ( ره ) در خرداد 1342 نیز امام موسی صدر به واتیکان میرود و با وزیر خارجة پاپ دیدار میکند و به طور منطقی و مستدل از روحانیت و عملکرد آنان دفاع میکند و پس از تبعید حضرت امام به ترکیه نیز امام موسی صدر به اروپا و شمال آفریقا سفر و با شخصیتهای مذهبی و با نفوذ مسیحی و شیوخ الازهر دیدار میکند و میکوشد امنیت حضرت امام ( ره ) را در آنجا و سپس در انتقال به نجف تأمین کند.
امام موسی صدر در سال 1344 طی سفری به ایران از شهرهای مختلفی بازدید و با روحانیون و علما دیدار میکند. امام صدر در شیراز درمسجد حضرت ولی عصر ( عج ) به سخنرانی میپردازد و مردم را به مبارزه علیه ظلم و ستم شاه فرا میخواند.
در سال 1347 امام صدر طی سفری به نجف با مراجع تقلید و حضرت امام دیدار میکند. دیدار ایشان با امام طولانی و خصوصی بود به طوری که حساسیت شدید ساواک را برمیانگیزد.
در طول تمام سالهای مبارزه، امام صدر و تشکیلات زیر نظر ایشان همواره پناهگاه و مأمن مبارزین بود. برخی از این افراد حتی مخالف امام صدر بودند اما ایشان با بردباری و سعة صدر فراوان همة مشکلات را حل میکردند. حتی به رئیس جمهور وقت سوریه، حافظ اسد، اطلاع داده بود و او نیز به همین اعتبار کمکهای فراوانی در اختیار مبارزین قرار داد.
همچنین امام در مصاحبهای با روزنامة المحرر در تاریخ 1974 مبارزات امام خمینی و مردم ایران را بر ضد شاه به گوش جهان عرب میرساند. در نشست یک ساعتهای که با امیر عبدا، ولیعهد وقت عربستان سعودی و پادشاه کنونی آن کشور، داشت سه چهارم از وقت را به تبیین اهمیت و جایگاه انقلاب اسلامی پرداخت و آنان را پیش از پیروزی انقلاب به داشتن روابط حسنه و سازنده با انقلاب فراخواند.
در اردیبهشت 57 نیز « لوسین جرج » خبرنگار روزنامة لوموند فرانسه را که قبلاً در حضور امام صدر مسلمان و شیعه شده بود، با هماهنگی با بیت امام به نجف فرستاد تا مصاحبة تاریخی خود را با امام خمینی انجام دهد. این نخستین مصاحبة حضرت امام با روزنامههای خارجی بود که با تدبیر امام صدر صورت گرفت.
امام موسی صدر در شهریور سال 1357 و کمی پیش از سفر به لیبی مقالهای تحت عنوان « ندأ الانبیا » برای روزنامة لوموند فرانسه نوشت و انقلاب اسلامی ایران را ادامة حرکت انبیأ در تاریخ نامید و از امام خمینی به نام « الامام الاکبر » نام برد.
ارتباط امام موسی صدر و امام راحل (ره) به گونهای بود که وقتی حضرت آیتالله موحد ابطحی در نجف از ایشان سؤال میکنند که بر فرض انقلاب شما به پیروزی رسید، چه کسی را دارید که بتوانید زمام امور را به او بسپرید، حضرت امام پاسخ میدهند:
«رفیق خودت آقاموسی. »
با تأسیس مجلس اعلای اسلامی شیعیاندر لبنان نیز، امام خمینی در پاسخ برخی فضلای ایرانی مقیم نجف، امام صدر را امید خود برای ادارة حکومت پس از شاه نامید. در زمستان 1350 و بر اساس تقاضای مراجع وقت، امام موسی صدر دربارة برخی زندانیان سیاسی با شاه گفتگو نمود، که بعضی از آنان از جمله حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی، اندکی بعد از زندان آزاد شدند.
امام موسی صدر در تابستان 1356، و با اقامة نماز، تدفین و برپایی مراسم چهلمین روز شهادت دکتر شریعتی در بیروت، از سست شدن پیوند جوانان تحصیلکرده با روحانیت، جلوگیری به عمل آورد.
در پی شهادت حاج آقا مصطفی خمینی در پائیز سال 1356، وی پسر عموی خود شهید آیتا سید محمدباقر صدر را بر آن داشت تا بیش از پیش به حمایت از امام خمینی برخیزد. بدون تردید بزرگترین خدمت امام موسی صدر به انقلاب اسلامی ایران آن بود که در سالهای 1356 تا 1357 و پس از قریب دو دهه ترویج ارزشهای زیبای اسلام راستین در لبنان، عموم مردم، خصوصاً شیعیان و بالاخص کادرهای مقاومت آن کشور را با این انقلاب آشنا و مرتبط نمود.
ربودن امام موسی صدر
امام موسی صدر، در سوم شهریور 1357 در آخرین مرحله از سفرهای دورهای خود به کشورهای عربی و تلاش برای پایان دادن به جنگ داخلی لبنان و جلوگیری از تجاوزات اسرائیل، طی دعوت رسمی معمر قذافی به لیبی رفت و در روز نهم شهریور در آن کشور، ربوده شد و تاکنون در زندانهای رژیم لیبی به سر میبرد.
نگاهی به منظومۀ فکری امام موسی صدر
سرچشمة تمام اقدامات امام صدر فکر و اندیشة ایشان است. عملکرد موفق ایشان طی سالهای حضور در لبنان نشان دهندة تفکر عمیق و ذهن خلاقی است که برای بسیاری از مشکلات جامعه اندیشه کرده و راهکار و راه حل را یافته است. بخشی از این اندیشه در مقالات، سخنرانیها و مصاحبههای ایشان با رسانههای مختلف آمده است که در اینجا به بخشی از آنها اشاره میکنیم:
1. مجموعه مقالات دربارة « اقتصاد در مکتب اسلام »
2. اسلام و فرهنگ قرن بیستم
3. مقدمة مفصلی بر کتاب « تاریخ فلسفة اسلامی » نوشته شرقشناس مشهور، هانری کربن
4. مقدمهای مبسوط دربارة حضرت زهرا ( س ) بر کتاب سلیمان کتانی، متفکر مسیحی لبنان.
5. تقریرات ایشان بر درسهای حضرت آیتا العظمی محقق داماد
6. مجموعه سخنرانیها و مقالات دربارة عاشورا
7. دو جلد تفسیر به نامهای « احادیث السحر » و « دراسات للحیات »
8. مجموعه سخنرانیها دربارة مقاومت و مسئلة فلسطین
9. اسلام وتحول
10. اسلام و تربیت مدنی
11. اسلام و زن
12. اسلام و عبادات
13. معاملات جدید در پرتو فقه اسلامی
14. مقدمه بر کتاب « معنی حدیث الغدیر » نوشتة آیتا سید مرتضی خسروشاهی
15. مقدمه بر کتاب « قرآن کریم و علوم طبیعی » نوشتة مهندس یوسف مروه و سخنرانیها و مصاحبههای دیگر