Menu

منبع:سایت حوزه
محمد رضا سماک امانی

 

ولادت
شیخ محمد حسن کاشف الغطا در سال 1294 ق . در محله عماره نجف دیده به جهان گشود.
جد او آیة الله شیخ جعفر کاشف الغطا (متوفی 1228 ق .) سرشناس ترین و پرآوازه ترین فرد این خاندان است و فرزندان و نوادگان وی از دانشمندان و مجتهدان بزرگ عراق بودند. آیة الله شیخ علی کاشف الغطا (متوفای 1320 ق .) - پدر قهرمان این دفتر - از مراجع بلند پایه تقلید عراق بود.
سالهای سبز
محمد حسین در ده سالگی وارد حوزه علمیه نجف شد. ادبیات عرب ، حساب ، نجوم ، فقه و اصول را با پشتکار و شوق فراوان فراگرفت . عطش ‍ یادگیری او را بی قرار کرده بود. نوجوان بود و آرزومند فراگیری علوم بیشتر.
محمد حسین در کنار تحصیل علوم حوزوی به مطالعه عمیق در ادبیات عرب پرداخت . ذوق ادبی خوبی داشت . نثر و نظم زیبای نوشته ها و سروده های او از ابتدای نوجوانی ، هویدای روح لطیف و مهربانش بود. محمد حسین از ابتدای نوجوانی به سرودن شعر و نویسندگی پرداخت . پانزده ساله بود که کتاب ((العبقات العنبریه ...)) را درباره خاندان خود نوشت . هنوز هیجده بهار بیش ندیده بود که دروس سطح حوزه را به پایان برد و به درس خارج فقه و اصول آیة الله سید محمد کاظم یزدی و آیة الله آخوند خراسانی راه یافت .
روح ناآرامی داشت . ادبیات عرب و تاریخ نتوانست عطش ذهنش را فرو نشاند. به امید اینکه گمشده اش را در اشعار شاعران و تاریخ خاندانش ‍ بیاید، سالها در وادی شعر و ادب و تاریخ گام نهاد. اما باز تشنه بود. شگفت که خود نمی دانست تشنه چیست ! به سراغ برکه حکمت و فلسفه رفت تا روح تشنه اش را سیراب نماید. وی در این باره می گوید:
تمام کتابهای صدرالمتاءلهین ، ملاصدرا شیرازی - از مشاعر، عرشیه و شرح هدایه گرفته تا اسفار و شرح اصول کافی - را نزد استادان برجسته آموختم ....
زمانی نیز به یادگیری علم حدیث ، تفسیر و عرفان پرداخت تا بتواند اندکی از عطش خود بکاهد. به کتابهای فصوص ، نصوص ، فکوک و دیوان اشعار مولوی ، جامی و... پناه برد.
سالها نزد استادان برجسته حوزه علمیه نجف مانند آیات بزرگوار مصطفی تبریزی ، میرزا محمد باقر اصطهباناتی ، احمد شیرازی ، علی محمد نجف آبادی ، ملا علی اصغر مازندرانی ، حاج آقا رضا همدانی ، محمد تقی شیرازی و علامه حسین نوری (محدث نوری ) به شاگردی پرداخت .
در این میان ، کاشف الغطا علاقه وافری به محدث نوری داشت . محدث نوری از کارشناسان سرشناس علم حدیث بود. کاشف الغطا همواره با استاد نشست و برخاست داشت . از پندهای استاد برای سیر و سلوک و پیمودن راههای سعادت بهره می جست . روزی به استاد گفت : رطوبت جوانی در جان من رسوخ کرده و مرا از برخاستن برای نماز شب سنگین نموده است . از این رو، در برخی از شبها، نماز شب از دستم می رود. استاد فریاد برآورد: چرا؟ چرا؟ برخیز! برخیز!
کاشف الغطا سالها پس از رحلت استاد، از آن سرزنش استاد یاد می کند می گوید: صدای استاد مرحومم ، در هر شب ، پیش از سحر مرا برای نماز شب بیدار می کند.
کاشف الغطا چند دوره در درس خارج فقه و اصول آیة الله سید محمد کاظم یزدی و آیة الله آخوند خراسانی شرکت کرد تا توانست قله اجتهاد را فتح نماید. وی شرحی بر کتاب ((العروة الوثقی )) نوشته آیة الله سید محمد کاظم یزدی نگاشت که احتمالا نخستین شرحی است که بر این تاب نوشته شده باشد، این شرح چهار جلد است .
آیة الله کاشف الغطا پس از سالها تحصیل و رسیدن به مقام اجتهاد، به تدریس آموخته هایش برای طلاب جوان پرداخت . دهها طلبه در مسجد هندی و مقبره میرزای شیرازی در صحن حرم حضرت علی علیه السلام گرد می آمدند و در درس او شرکت می جستند.
سه یار
استعمارگران برای چپاول کشورهای اسلامی بهترین راه را در تفرقه انداختن بین مسلمانان دیده اند. برخی از دانشمندان اهل سنت نیز ناآگاهانه آب به آسیاب دشمن می ریخته اند. گروهی نیز آگاهانه به شیعه حمله ور شده و در سخنان و کتابهایشان علیه شیعه وارد میدان شده اند. جرجی زیدان (متوفی 1914 م ) نویسنده شهیر اهل سنت درباره شیعه می نویسد: ((شیعه طایفه ای کوچک بود که آثار قابل اعتنایی نداشت . اکنون شیعه ای در دنیا وجود ندارد.)) از آن پس سه دانشمند شیعی با هم پیمان می بندند که به معرفی شیعه و آثار آن بپردازند. آیة الله سید حسن صدر (متوفی 1354 ق .) و علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی (متوفی 1389 ق .) با کاشف الغطا عهد می بندند که به یاوه های جرجی زیدان پاسخ دهند. قرار شد که آیة الله صدر درباره نقش شیعیان در تاءسیس علوم اسلامی کتابی بنویسد. او پس از سالها تحقیق موفق شد کتاب ((تاءسیس الشیعه لعلوم الاسلامیه )) را بنویسد.
علامه شیخ آقابزرگ تهرانی متعهد شد که فهرستی برای کتابهای نوشته شده به دست شیعیان بنویسد. او سالیان دراز به کاوش و جستجو پرداخت . به کشورهای اسلامی سفر کرد. تا تلاشی جانفرسا، با مراجعه به کتابخانه های فراوان توانست فهرست آثار شیعیان در طول تاریخ ، که شامل بیش از پنجاه هزار کتاب در موضوعهای مختلف را، از فقه ، اصول ، فلسفه ، تفسیر، کلام ، ادبیات ، پزشکی ، فیزیک ، جبر، مثلثات ، ریاضیات ، تاریخ ، جغرافیا و...بود، تهیه نماید و به معرفی اجمالی آنها بپردازد. ((الذریعه الی تصانیف الشیعه )) اثر گرانسنگ او در 29 جلد به چاپ رسید.
کاشف الغطا کتاب ((تاریخ آداب اللغة )) جرجی زیدان را نقد کرد. کاشف الغطا بر کتاب جرجی زیدان ، در ((بوینوس آیرس )) آرژانتین به چاپ دوم رسید.
سفرهای پربار
کاشف الغطا در سفر حج با دانشمندان اهل سنت حجاز به گفتگو نشست و آنها را به وحدت فرا خواند. ((نزهة السمر و نهزة السفر)) سفر نامه حج اوست . سپس به سوریه و لبنان رفت و مسلمانان را با ترفندهای استعمارگران و راههای مبارزه با آنها آشنا کرد. با علمای شیعه و سنی سخن گفت . پرهیز از اختلاف و همکاری دانشمندان شیعه و سنی از سخنان اوست که با اندیشمندان در میان می گذاشت . کاشف الغطا در لبنان ازدواج کرد. پس از ماهها اقامت در لبنان که به گفتگو با دانشمندان بر جسته شیعه ، سنی و مسیحی ، نقد مقاله ها و فعالیتهای تبلیغی و علمی گذشت ، به مصر رفت و به تدریس در ((الازهر))، بزرگترین حوزه علمیه جهان اهل سنت پرداخت ، او که نفوذ مسیحیت در مصر را احساس می کرد. با کشیشان درباره انجیل و مسیح علیه السلام سخن گفت و اسلام را به آنها معرفی کرد. ((التوضیح فی بیان ما هو الانجیل و من هو المسیح )) نوشته اوست که جلد اول آن در سال 1331 ق . در ((صیدا)) چاپ شد. مجتهد جوان با شور و شعف وصف ناپذیری به تبلیغ فرهنگ شیعه و دعوت تمام مسلمانان به یکپارچی در راه مبارزه با استعمار پرداخت . هنوز به چهل سالگی نرسیده بود ولی اندیشه پربار و سخنان جذابش همه را شیفته ساخته بود. او فرصتها را از دست نمی داد. سه سال در مصر و لبنان اقامت کرد و به ارشاد مردم پرداخت . شروع جنگ جهانی اول و اشغال عراق به دست انگلیس او را برای دفاع از وطن ، به بازگشت به میهن فرا خواند.
دفاع از وطن
جنگ جهانی اول در سال 1332 ق . آغاز شد، انگلستان بسیاری از شهرهای عراق را تصرف کرد. کاشف الغطا خود را به ((کوت )) که خط مقدم نبرد با انگلیسیها بود، رساند و اسلحه به دست گرفت و از میهنش دفاع کرد. مراجع تقلید شیعه فتوای جهاد داده بودند و بسیاری از مجتهدان ، استادان و طلبه های حوزه های علمیه در خط مقدم جبهه با متجاوزان می جنگیدند، کاشف الغطا بارها به جبهه رفت و در کنار رزمندگان سلحشور به دفاع از وطن پرداخت .
مدرسه کاشف الغطا
برخی از مقلدان آیة الله سید محمد کاظم یزدی که پس از فوت او، از کاشف الغطا تقلید می کردند. نزدش آمدند و با اصرار از او خواستند که رساله عملیه خود را چاپ کند. ((شرح تبصرة المتعلمین )) و ((وجیزه الاحکام )) نوشته اوست که در پی اصرار مقلدانش نوشته شده است . حاشیه بر ((سفینه النجاه )) نوشته برادرش ، حاشیه بر ((مجمع الرسائل )) که حاوی فتواهای مراجع تقلید مشهور است ، ((مناسک حج )) و... از کتب فقهی وی و ((سؤ ال و جواب )) و ((زادالمقلدین )) پاسخ استفتائات مقلدان اوست .
کاشف الغطا در طول سالیان دراز تدریس شاگردان بسیاری تربیت نمود. آیة الله العظمی سید محسن حکیم ، آیة الله محمد جواد مغنیه (نویسنده معروف ) و شهید آیة الله قاضی طباطبایی (امام جمعه تبریز) از شاگردان اویند. تولیت مدرسه علمیه ((معتمد)) با پیشینه یک قرن بر عهده خاندان کاشف الغطا بود. این مکان که زمانی رونقی چشمگیر داشت به مرور زمان رو به خرابی نهاد اما ایشان آن را باز سازی کرد و رونقی تازه بخشید. کتابخانه مدرسه کاشف الغطا از کتابخانه های بزرگ نجف بود که کتابهای خطی کمیابی در آن وجود داشت . کاشف الغطا هر روز به مدرسه می آمد و بیشتر دیدارهای سیاسی او و گفتگوهای علمی اش با نویسندگان و دانشمندان عراق در مدرسه صورت می گرفت .
ایشان هماره در اندیشه حل مشکلات طلاب بود و با زحمات فراوان توانست برای طلاب مدرسه ، معافیت تحصیلی بگیرد.
کنگره جهانی اسلام
در سال 1350 ق . یک صد و پنجاه نفر از شخصیتهای سیاسی و مذهبی کشورهای مسلمان از سراسر دنیا، در کنگره جهانی اسلام ، گرد آمدند. مفتی بیت المقدس از سوی مجلس اعلای فلسطین ، کاشف الغطا را به شرکت به این گردهمایی فرا خواند. این در حالی بود که فلسطین هنوز اشغال نشده بود و بیش از هفتاد هزار نفر از مردم فلسطین به بیت المقدس آمده بودند تا از سخنان رهبران فرقه های اسلامی و شخصیتهای برجسته سیاسی و مذهبی کشورهای مسلمان بهره جویند. رشید رضا (نویسنده سنی مذهب تفسیر المنار) و علامه اقبال لاهوری نیز در این همایش بزرگ حضور داشتند.
هر شب چند نفر از دانشمندان سخنرانی می کردند تا اینکه نوبت به جناب کشاف الغطا رسید. اینک چکیده ای از سخنان وی را می آوریم :
... از نخستین شبی که با این اجتماع بزرگ روبرو شدم پیوسته خود را در میان ترس و امید می بینم . گاه نسبت به این کنگره خوشبین هستم و گاه دلم شور می زند... ترس من به چند دلیل است :
1- شرقیها، به ویژه مسلمانان - مراد من برادران حاضر در این کنگره نیست - از پایداری در هدف برخوردار نیستند. چه بسا مسلمانانی که حرکتی آتشین آغاز کردند ولی پس از مدتی حرکتشان به خاموشی گرایید.
2- اختلاف و جدایی از خصلتهایی است که در درون ما ریشه دوانیده و ما را بیچاره ساخته است . اختلاف اندیشه و آزادی فکر از ویژگیهای انسان است ... اما مصیبت این است که اختلاف نظر به دشمنی بگراید... مسلمانان برادران یکدیگرند. آیا برادر با برادر دشمنی می ورزد؟ ای یکتا پرستان ! یکی شوید. من پیش از این ، دو کلمه گفتم که امیدوارم از سخنان ماندنی باشد. گفتم :
گنبد اسلام بر دو پایه استوار است .
کلمه توحید و توحید کلمه . ای مسلمانان ! اگر سخن ما یکی نشود، باید با اسلام وداع کنیم ...
3- سومین بیماری ما این است که شرقیها عادت داریم به جای عمل ، حرف بزنیم و در جایی که باید اندیشه خود را به کار بندیم ، کارها را بدون فکر انجام می دهیم .
هر ملتی با سه چیز می تواند قیام کند: مردم توانا، اندیشه درست و کوشش ‍ دایم .
سخنان کاشف الغطا غوغایی بپا کرد. در آن شب با اصرار از کاشف الغطا خواستند که امام جماعت نماز عشا باشد، او نیز پذیرفت . تمامی علمای اهل سنت ، حتی وهابیون ، ناصبی ها و خوارج نیز به او اقتدا کردند. از آن روز به بعد، کشاف الغطا امام جماعت کنگره شد. نماز جمعه هم به امامت او برگزار شد.
روزنامه ها و مجله های کشورهای اسلامی سخنان کاشف الغطا را چاپ کردند. بسیاری از نویسندگان و دانشمندان اهل سنت از آن به بعد، نسبت به شیعه روش ملایم تری برگزیدند.
کاشف الغطا پانزده روز در فلسطین ماند. به شهرها و روستاهای فلسطین رفت و با علما و مردم صحبت کرد. آنان را به وحدت فرا خواند. بسیاری پس از سخنرانی او در کنگره ، وی را ((امام کاشف الغطا)) می خواندند، دانشمندان اهل سنت از وسعت نظر، قدرت بیان و سخنان پر مغز او به شگفت آمده بودند.
کشاف الغطا به عراق بازگشت و بسیاری از طلاب و فضلای حوزه علمیه نجف که آوازه سخنان او در کنگره و تاءثیر آن را در روزنامه ها خواند بودند، به پیشواز او آمدند. حسینیه کرخ بغداد آکنده از جمعیت بود. روزنامه نگاران ، شاعران ، شخصیتهای فرهنگی و سیاسی عراق در حسینیه گرد آمده بودند. کاشف الغطا برای مردم صحبت کرد و آنها را از آنچه در کنگره گذشت ، مطلع ساخت .
وی پس از سه روز اقامت در بغداد، به کربلا رفت و پس از زیارت مرقد امام حسین علیه السلام به نجف بازگشت . هر شب ، مردم به دیدار او می رفتند و از سخنان او درباره مسافرتش استفاده می کردند. بسیاری از شاعران و شخصیتهای فرهنگی و سیاسی نجف حضور موفق او در کنگره را به وی تبریک می گفتند و شاعران بیش از ده هزار بیت شعر درباره سفر او سرودند.
مردم کوفه از او دعوت کردند تا به شهرشان بیاید. مسجد بزرگ کوفه ، هزاران نفر را در خود جای داده بود. کاشف الغطا برای مردم صحبت کرد. سخنرانی او به نام ((الاتحاد و الاقتصاد)) چند بار چاپ شد. در سخنان او آمده بود. غرب به وسیله صنعت و مکیدن چشمه های ثروت شرق ، بر آنان سیطره یافت . اسلام همه راههای سالم به دست آوردن ثروت را بیان و ضرورت رشد اقتصادی را گوشزد کرده است . سعادت کشورهای اسلامی با اتخاد و اقتصاد به دست می آید.
برای وحدت
((اصل الشیعه و اصولها)) از زیباترین نوشته های کاشف الغطاست . کاشف الغطا درباره انگیزه نگارش این کتاب می نویسد:
((دو سال پیش ، یکی از جوانان پر شور که با هیاءتی علمی از سوی دولت عراق ، برای تحصیل در ((دار العلوم العلیا)) به مصر رفته بود، در نامه ای طولانی به من نوشت :... من با برخی از دانشمندان دانشگاه الازهر رفت و آمد دارم . گاه و بیگاه از نظام آموزشی و دانشمندان حوزه علمیه نجف سخن به میان می آید استادان الازهر از اندیشمندان حوزه علمیه نجف به بزرگی یاد می کنند، ولی می گویند: متاءسفانه شیعه هستند! من از این سخنان آنها شگفت زده شدم . به آنها گفتم : مگر شیعه بودن گناه است ؟! مگر شیعیان مسلمان نیستند؟! برخی از آن ها در پاسخ گفتند: شیعیان مسلمان نیستند و... من جوانی هستم که از پیدایش شاخه های گوناگون مذهبها در اسلام آگاهی ندارم . اکنون از سخنان دانشمندان بزرگ اهل تسنن به تردید افتاده ام که آیا شیعه فرقه ای از اسلام است ؟ اگر مرا از این سرگردانی نجات ندهید مسؤ ولیت لغزش و گمراهی من بر عهده شماست .
من به وسیله نامه درباره تاریخ شیعه و پاسخ به تهمتهای آنان ، او را راهنمایی کردم . ولی در شگفت بودم که چگونه برخی از دانشمندان بزرگ اهل سنت ، این گونه سخن می گویند! تا اینکه کتاب ((فجر الاسلام )) نوشته احمد امین ، نویسنده بزرگ مصری به دستم رسید. مغزم از دروغهای شاخدار این کتاب سوت کشید. احمد امین ، سال پیش (1349 ق .) همراه شماری از استادان ، دانشجویان و دانشمندان مصر، به نجف ، شهر دانش ‍ آمد. او در نجف همراه دوستانش در یکی از شبهای ماه مبارک رمضان به دیدن من آمد. من او را به نرمی سرزنش کردم که چرا چنین دروغهایی را به شیعه نسبت داده است ! آخرین عذر احمد امین این بود که آگاهی کافی درباره شیعه نداشتم . من گفتم : این بهانه پذیرفته نیست . نویسنده باید در موضوعی که می خواهد بنویسد، خوب بررسی کند چرا کتابخانه های نجف ، از جمله کتابخانه خصوصی خودم که 5000 جلد کتاب دارد که بیشتر نویسندگان آنها از اهل سنت هستند، ولی در کتابخانه های قاهره کتابهایی که نویسندگان آنها شیعه اند، بسیار کم پیدا می شود؟!
چند ماه بیش ، یکی از جوانان پاک شیعه بغداد، در نامه ای به من نوشت سفری به استان ((دلیم ))، همسایه استان بغداد داشتم ، بیشتر مردم آنجا سنی هستند. من با مردم نشست و برخاست داشتم . آنها از سخنان و ادب من بسیار خوشحال بودند. اما هنگامی که فهمیدند من شیعه هستم . گفتند: ما گمان نمی کردیم شیعیان با ادب باشند، چه رسد به دانش و دین آنها! ما آنها را یک مشت وحشیان بیابان می پنداشتیم ! مدتی بعد به سوریه و مصر رفتم . شگفت آور بود. مسلمانان ، سنی مصر نیز همان سخنان مردم ((دلیم )) را گفتند، آیا موقع آن نرسیده است که به دفاع از شیعه بپردازید؟
روزنامه های مصر، سوریه و... مقاله های مسمومی درباره شیعه می نویسند. دیگر تاب نیاوردم و سکوت نکردم . نه از این نظر که ستمی بر شیعه شده باشد و من بخواهم در برابر سیل تهمتها از آن دفاع کنم . بلکه از این نظر که پرده های نادانی را از برابر چشم مسلمانان کنار بزنم تا افراد با انصاف در داوری درباره شیعه راه عدالت پیش بگیرند و عذر و بهانه ای هم برای آن دسته از دانشمندان که یاوه هایی بر زیان شیعه می گویند و می نویسند، باقی نماند که بگویند دانشمندان شیعه ، مذهب خود را معرفی نکردند. (این جمله را احمد امین در دیدار با کاشف الغطا گفت ) و از همه مهمتر امید می رود در سایه این کتاب پیوندهای دوستی در میان مسلمانان استوار گردد و دشمنی از بین آنها برچیده شود. شاید پس از نوشتن این کتاب ، نویسنده کتاب ((فجر الاسلام )) دگر بار ننویسد ((تشیع پناهگاه دشمنان اسلام بوده و هست . تشیع پناهگاه افرادی است که می خواهند اندیشه های پدران یهودی ، نصرانی و زردشتی خود را وارد اسلام کنند.))!
((اصل الشیعه واصولها)) در سال 1351ق . چاپ شد و مورد استقبال خوانندگان قرار گرفت .
کاشف الغطا در این کتاب می نویسد:
نخستین فردی که بذر تشیع را در سرزمین اسلام کاشت بنیانگذار اسلام ، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم بود. دهها حدیث در کتابهای اهل سنت آمده است که در آن ها پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، و علی علیه السلام و شیعیانش او را رستگاران جهان آخرت یاد کرده است ... اندیشه شیعی از زمان پیامبر آغاز شد. شیعه در لغت به معنای ((پیرو)) است و به پیروان حضرت علی علیه السلام در زمان پیامبر، شیعیان علی علیه السلام می گفتند...
سلمان فارسی که پیامبر درباره اش فرمود سلمان از اهل بیت ماست و ابوذر که پیامبر درباره اش فرمود آسمان سایه نیفکنده و زمین در بر نگرفته کسی را که راستگوتر از ابوذر باشد، هر دو از یاران حضرت علی بودند.
ابوالاسود دوئلی ، بنیانگذار علم نحو از شیعیان حضرت علی است . خلیل بن احمد فراهیدی ، بنیانگذار علم لغت و عروض نیز از یاران اوست . ابومسلم معاذ بن مسلم هراء، پایه گذار علم صرف و عبدالله مفسر بزرگ قرآن نیز شیعه بودند محمد بن عمر واقدی نخسیتن فردی که علوم قرآنی را گردآوری کرد، شیعه بود. ابورافع بنیانگذار علم حدیث و پسرش علی که نخستین فردی است که کتابی در علم فقه نوشت و پسر دیگرش عبدالله که نخستین مسلمانی است که کتابی در علم تاریخ نوشت ، شیعه بود.
ابان بن عثمان الاحمر شیعی نخستین فردی است که کتابی در علم تاریخ اسلام نوشت ... نابغه جعدی ، کعب بن زهیر، فرزدق ، کمیت ، حمیری ، دعبل ، ابونواس و... بسیاری از شاعران بزرگ عرب در دامان مکتب شیعه پرورش یافتند.
آیا این بزرگان میدان دانش ، ادب و جهاد می خواستند اسلام را نابود کنند؟!
ولایت فقیه
کاشف الغطاء بخوبی نقش زمان و مکان در اجتهاد را یافته بود و بر این باور بود که نباید احکام اسلامی در تنگنای سلیقه مجتهد قرار بگیرد، زیرا فرجام چنین کاری این است که احکام اسلام ، به صورت خشک و بی روح درآید.
کاشف الغطا در مورد اختیارات ولایت فقیه نظرات بسیار بلندی دارد. امام خمینی (ره ) می فرماید:
ولایتی که برای پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم و امامان است ، برای فقیه نیز ثابت است . موضوع ولایت فقیه چیز تازه ای نیست که ما آورده باشیم . بلکه این مساله از اول مورد بحث بوده است ... به طوری که نقل کرده اند، مرحوم کاشف الغطا نیز بسیاری از مطالب را فرموده اند.
او درباره حدود اختیارات ولی فقیه می نویسد:
ولایت فقیه همه مواردی را که به مصلحت اسلام و مسلمانان است ، در بر می گیرد.
فلسطین در اسارت
صهیونیستها در سال 1327 ش . / 1367 ق . / 1948 م فلسطین را اشغال کردند. در همین ایام برخی از دولتهای عربی به نبرد با متجاوزان برخاستند. کاشف الغطا پیامی برای رزمندگان مسلمان فرستاد و آنها را به ادامه نبرد تشویق نمود او هماره در سخنرانیها و پیامهای خویش از فلسطین یاد می کرد و مسلمانان را به آزاد سازی آن فرامی خواند.
کنفرانس اسلامی پاکستان
جمعیت اخوت اسلامی کراچی دومین گردهمایی جهان اسلام را در سال 1371 ق / 1330 ش .،در کراچی برگزار کرد. آیة الله کاشف الغطا به این همایش بزرگ دعوت شد. اینک بخشی از سخنان وی در این گردهمایی را می آوریم :
... ما می گوییم مسلمانیم ولی تاریخ ما مسیحی و زردشتی است . مسلمانیم ولی روزه یکشنبه را تعطیل می کنیم مسلمانیم اما به زبان انگلیسی صحبت می کنیم . مسلمانیم اما از زبان عربی چیری نمی دانیم . عربی ، زبان قرآن را نمی دانیم ولی به زبان بیگانگان خوب حرف می زنیم .
تنبلی و سهل انگاری چنان ما را فرا گرفته است که شنیده ایم دانشمندان مسلمان این گردهمایی که درباره اسلام بحث می کنند، هنگامی که مؤ ذن بانگ بر می آورد ((حی علی الصلوة )) بر نمی خیزند تا نماز بخوانند...
ای مردم مسلمان ! نیروهای خود را در یک جا گرد آورید و صفها را منظم کنید و اسلحه ها را بر دوش بگیرید که سیاست جهان ، کشورهای عربی و اسلامی را مورد حمله قرار داده است .
سخنرانی کاشف الغطا به زبانهای مختلف ترجمه و چاپ شد.کاشف الغطا چهل روز در پاکستان ماند و به شهرهای لاهور، راوپندی ، کشمیر آزاد (مظفر آزاد) و پیشاور سفر نمود. با مردم و علما صحبت کرد و آنها را به وحدت ، عمل به قرآن و مبارزه با استعمار فرا خواند.
فریاد
آمریکا در پوشش برگزاری سمیناری فرهنگی در صدد فریب دانشمندان مسلمان برآمد. جمعیت آمریکایی دوستداران خاور میانه از 25 شخصیت برجسته مسلمان ، از سراسر دنیا دعوت نمود تا در سمیناری که درباره ارزشهای اخلاقی اسلام و مسیحیت ، در تاریخ 23 آوریل 1945 م ، در هتل ((امسادور))، واقع در ((بحمدون )) لبنان برگزار می گردد، شرکت کنند.
بسیاری از اندیشمندان مسلمان و مسیحی دعوت کنگره را پذیرفتند. اما کاشف الغطا با تیزبینی توانست متوجه حیله آنها شود. آمریکا، این ابر قدرت نو که استعمار پیر انگلیس را کنار زده بود، در جنگ سرد روانی علیه شوروی ، از هر وسیله ای بهره می جست و اینک در پوشش نوعی فعالیت فرهنگی می خواست اندیشمندان مسلمان و مسیحی را با خود همراه کند.
کاشف الغطا در 78 سالگی ، بسان یک سیاستمدار جوان از تحولات سیاسی جهان با خبر بود. وی در اندیشه بر ملا ساختن اهداف کنگره بود. اما چگونه ؟ او در پاسخ دعوتنامه طولانی جمعیت دوستداران خاور میانه ، بسیار کوتاه نوشت : نمی توانم شرکت کنم .
کاشف الغطا تا آغاز نکرده کنگره یک ماه فرصت داشت . او در یک مدت توانست نامه ای بسیار مفصل درباره اهداف کنگره بنویسد و همزمان با آغاز کنگره در لبنان پخش کند و بدین سان آمریکا را رسوا نماید. آگاهی او از اوضاع سیاسی و ترفندهای بسیار پیچیده استعمارگران به خوبی در این نامه هویداست . مرجع تقلید شیعیان که بیشتر وقت خود را به تدریس ، تاءلیف ، دیدار با مردم و پاسخ به سؤ الاهای شرعی آنان می گذراند، از آخرین تحولات سیاسی جهان به خوبی آگاه است . اینک چکیده ای از پاسخ او به کنگره را می آوریم :
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای گارلندایوانز هایکینر، معاون جمعیت دوستداران خاور میانه ...تمام موضوعهای مورد بحث در دو مطلب خلاصه می شود:
1- ارزشهای معنوی و نمونه های عالی اخلاقی در اسلام و مسیحیت .
2- خطر کمونیست برای بشریت و راه مبارزه با آن در اسلام و مسیحیت
پیش از هر چیز باید بدانید که زبان عمل از زبان حرف برنده تر است . هزاران کنگره از طرف آنان که پای بند به ارزشهای معنوی نیستند، بی اثر است ... ای دولت ایالات متحده و ای دولت انگلیس ! آیا شما دارای چنین صفتهایی هستید؟!... آیا جنایتهایی که شما در فلسطین کردید شما را رو سیاه نکرد؟... مگر به آنها پول و اسلحه نمی دهید؟!... شما و نهصد هزارعرب(فلسطینی ) را بی خانمان ، آواره بیابانها، زمین را بستر و آسمان را لحاف آنها نکردید؟! آنها در وطن خود عزیز بودند و شما کاری کردید که دل سنگ به حال آنها می سوزد... آیا نرون (امپراتور روم و جنایتکار بزرگ تاریخ ) به اندازه شما جنایت کرد؟ شگفتا که شما از مسلمانان و اعراب انتظار همکاری دارید و از آنها می خواهید که با شما همفکری و همکاری کنند. شما عرب را لگدمال می کنید. با یک دست بر سرش می کوبید و با دست دیگر او را نوازش می کنید.
اکنون شما از در دیگری وارد شده اید. امروز از ما می خواهید که با شما در کنگره ها بر سر یک میز بنشینیم و درباره ارزشهای معنوی به مذاکره بپردازیم . آیا خونهایی که در ایرانسوریه ، مصر و لبنان ریخته می شود، ناشی از توطئه های شما نیست ؟! آی ا شما در شرق و غرب جهان به مرم بی گناه ستم روا نمی دارید؟! تونس ، مراکش و الجزایر در غرب جهان ، در آتش ‍ بیداد شما می سوزند و کره ، هندوچین (ویتنام ) و کنیا در شرق جهان ، در آتش شما خاکستر شدند. تمام این دشمنیهای شما برای ماده پرستی شماست . همان چیزی که در نامه خود از آن نکوهش کرده و آن را زنگ خطری برای مردم دنیا بیان کردید. آیا شما چیزی جز ماده را می پرستید؟! آیا شما دینی غیر از دنیا پرستی دارید؟!
شما بمب اتمی را برای چه ساخته اید؟! آیا تلاش در راه استثمار ملتها و به بند کشیدن آنها به خاطر دنیا پرستی و پول پرستی شما نیست ؟ تمام برنامه های شما - حتی آنهایی که به نام دین انجام می دهید - به خاطر دنیا پرستی است ....
... شما فلسطین را ذبح کردید، اما با دست دولتهای عرب ، بلکه به دست دولتهای اسلامی تا ذبح شرعی باشد! به دست مسلمان و رو به قبله ، تا برای شماو صهیونیستها خوردن آن حلال باشد! چرا که شما اهل دین (؟) و در پس ارزشهای معنوی هستید! و جز غذای پاک و حلال نمی خورید!
شما به این اندازه جنایت بسنده نکردید. بلکه تلاش می کنید که عرب را وارد پیمان دفاع مشترک کنید و این مرغ ضعیف و بی بال و پر را در دامی دیگر بیندازید... کمکهای مالی شما سرابی است که تشنه را می فریبد، اما سیرابش نمی کند. آمریکا اگر یک دلار کمک می کند، ده برابر آن را پس ‍ می گیرد بعضی می گویند: انگلیس ، فرانسه و دولتهای اروپایی در پیمان آتلانتیک وارد شدند و استقلال خود را از دست ندادند. بنابراین چه مانعی دارد که ما نیز در پیمانهای دفاعی وارد بشویم . در پاسخ می گوییم : همین دولتها هم استقلال سیاسی ، دفاعی و اقتصادی خود را از دست داده و تابع آمریکا شده اند. به همین خاطر است که بسیاری از حزبهای آن کشورها، با آن مخالفند، مانند حزب کارگر انگلیس که حزب بزرگی است .
مصالح ما هیچگونه ارتباطی با مصالح آمریکا ندارد. آنها فقر، نادانی و عقب ماندگی ما را می خواهند و ما خواهان دانش ، سعادت و پیشرفتیم .
...من دولتهای عرب را نصیحت می کنم که تسلیم دولتهای استعماری نشوند، زیرا مشکلی را برایشان حل نخواهد کرد. به جوانان می گویم که راه رهایی ما بازگشت به قرآن و اسلام است . فرهنگ پربار اسلامی می تواند پشتوانه مبارزه شما با استعمار باشد، نه مرام کمونیستی که فرهنگی وارداتی است .
... اگر آمریکا بویی از انسانیت و معنویت برده بود، سیاه پوستهای آمریکایی الاصل را که در حال نابودی اند، حمایت می کرد. اگر ذره ای عدالت در دولت آمریکا بود، با پانزده میلیون سیاه پوست این همه بدرفتاری نمی کرد. دویست سال است که شما آمریکائیها سیاهان را به بردگی گرفته اید.
...آمریکا به اسرائیل کمکهای نقدی می دهد و اسلحه فراوان در اختیار او می گذارد. اما در مورد کشورهای عربی بجز وعده های تو خالی ، هیچ چیز به آنها نمی دهد. اگر اسلحه ای به کشورهای عربی بدهد، به این شرط است که با اسرائیل نجنگد. شگفتا! اگر ما با اسرائیل نجنگیم ، با که بجنگیم ؟! ما جز اسرائیل دشمنی نداریم .
...ما این ذلتها را چگونه فراموش کنیم و با شما کنار یک میز بنشینیم و درباره ارزشهای معنوی و نمونه های عالی اخلاقی به گفتگو بپردازیم ؟
...سوگند به همه مقدسات که اگر دولتهای عربی با هم متحد شوند، بر آمریکا، انگلیس و اسرائیل پیروز می شوند، شما شیطانها بهتر است دست از جنایت های خود بردارید و فلسطین را به صاحبان اصلیش بسپارید. آنگاه درباره ارزشهای معنوی کنفرانس تشکیل دهید. اگر در عرف سیاست رواست که با یک دست تسبیح و با دست دگیر کارد بگیرید و سینه مظلومان را بشکافید، این کار از نظر عقل روا نیست .
...مسلمانها نسبت به یکدیگر مغرورند، ولی در برابر دشمن مانند گوسفند ذلیل اند.
سال گذشته به سفیر انگلیس گفتم : عرق از زمانی که به اشغال در آمد، روز به روز وضعش بدتر شده است . وی پاسخ داد: این چه حرفی است ؟ اکنون کارها رو به راه شده و آبادانی و اقتصاد پیشرفت کرده است . برای نمونه ، قصر شاه همه ساله در محاصره سیل قرار می گرفت ، ولی اکنون آسیبی از این جهت به آن نمی رسد. به او گفتم :
حفظ کاخ شاه ، حفظ پایگاه شماست ، کاخ شاه مهم نیست . کوخ کشاورز مهم است ... همین امسال شاهد طغیان بی سابقه رود کرخ بودیم . بغداد و بسیاری از روستاهای آن آسیب دید. میزان خسارت تا بیست میلیون دینار بر آورد شد. بیش از پنج هزار نفر غرق شدند. همان انسانهایی که ستون فقران مملکت و گردانندگان اصلی چرخهای کشورند. مهار کردن رود کرخ و جلوگیری از سیل به مصلحت استعمارگران نیست وگرنه آنهایی که برج ایفل را ساختند، می توانستند سیل بنده هایی در بغداد بسازند.
...اگر پیامبران اولوالعزم پنج نفرند: نوح ، ابراهیم ، موسی ، عیسی و محمد صلی الله علیه و آله و سلم طاغوتهای اولوالعزم نیز پنج نفرند: روزولت ، تروس آیزنهاور، چرچیل ، وایدن . اینها جرثومه فسادند...
ارزشهای عالی اخلاقی در اسلام است ، نه در بحمدون . شاید در این روزها افرادی که دعوت کنگره بحمدون را پذیرفتند، در آنجا گرد آمده باشند. می خواهم از آنها بپرسم آیا می دانید که چند سال پیش ، صهیونیسم به ((دیر یاسین )) حمله کرد، مردان ، زنان و کودکان را کشت ...؟آیا می دانید که همه اسلحه های صهیونیستها آمریکایی بود؟
...شما از بازماندگان کشته ها می خواهید با قاتل صلح کنند و دستش را ببوسند. وای بر شما! ای فرزندان سکسون ، به خدا سوگند! اگر همه ستمهای تاریخ را در یک کفه ترازو نهند و بیداد شما بر عرب و اسلام را در کفه دیگر، ظلم شما می چربد. شما خیال می کنید که پیرو حضرت عیسی علیه السلام هستید؟!
...کاش فرزندان عموسام و برادرزاده اش ، سکسون شرشان را از سر ما کم می کردند که ما را به خیرشان امیدی نیست ... آمریکا با ژاپن چه کرد؟ شهر هیروشیما را با بمب اتمی ویران کرد. گناه مردم هیروشمیا چه بود؟ مگر آمریکا مسیحی نیست ؟! مگر تورات و انجیل از آدمکشی نهی نکرده است ؟!...))
پاسخ کاشف الغطا به کنگره با نام ((المثل العلیا فی الاسلام ، لافی بحمدون )) (نمونه های عالی اخلاقی در اسلام است ، نه در بحمدون ) در کنفرانس پخش شد. روزنامه های لبنان نامه کاشف الغطا را چاپ کردند. مردم با اهداف پشت رده کنگرده آشنا شدند. یکی از اندیشمندان مسلمان درباره این نامه گفت :
کاشف الغطا کشف الغطا کاشف الغطا پرده را کنار زد.
نامه کاشف الغطا مورد استقبال کم نظیر خوانندگان قرار گرفت و بدین خاطر سه بار در آن سال چاپ شد. نزدیک به صد هزار نسخه از کتاب ((المثل العلیا فی الاسلام ، لافی بحمدون )) در کشورهای مسلمان چاپ و به زبانهای انگلیسی و فارسی ترجمه شد.
اهل سیاست
آیة الله کاشف الغطا هماره در مسایل سیاسی دخالت می کرد. برخی از کج اندیشان که دین را از سیاست جدا می دانستند. از او می پرسیدند چرا در سیاست دخالت می کند. او در پاسخ می گفت : اگر سیاست به معنای پند، راهنمایی ، نهی از فساد، نصیحت و مبارزه با استعمار است ، من اهل سیاستم . آری ، من تا فرق سر غرق در سیاستم . چنین سیاستی از واجبات است . پدر، پدربزرگ ، جد و تمام خاندان من ، بیش از سیصد سال رهبری دینی جهان اسلام را بر عهده داشتند. در زیارت جامعه ، درباره ائمه معصوم آمده است : انتم ساسه العباد: شما سیاستمداران مردم هستید. سیاست ما سیاست پیامبر و امامان است .
زمانی هم کاشف الغطا نامه ای به محمد علی جناح ، اولین نخست وزیر پاکستان می نویسد و هدفهای استعماری پیمانهای نظامی آمریکا را به او گوشزد می کند.
سرجان تروتبیک ، سفیر انگلیس در عراق ، در تاریخ 27 محرم 1373 ق . به دیدار کاشف الغطا می رود. گفتگو بین آنها درباره کمونیسم ، اسرائیل و مسایل دیگر صورت می گیرد. کشاف الغطا جنایتهای انگلیس در جهان را به او گوشزد می کند. سفیر که درمانده بود، می گوید: آیا در این کتابخانه بسیار بزرگ شما که هزاران جلد کتاب در آن هست ، کتابی علیه ما هست . سفیر فکر می کرد که کاشف الغطا پاسخی نخواهد داشت . زیرا کتابهای او درباره فقه ، اصول ، تفسیر، حدیث و دیگر علوم اسلامی است که در آنها اسمی از انگلیس هم نیامده است . کاشف الغطا فریاد برآورد: کتاب که چیزی نیست . قلبهای همه ما علیه شماست . از دل یکایک ما به خاطر نیزه ای که شما به جهان عرب زدید، خون می چکد.
گفتگوی کاشف الغطا با سفیران انگلیس و آمریکا با نام ((محاورة الامام مع السفرین ))، سه بار در نجف و یک بار در آرژانتین چاپ شد.
پایان
آیة الله العظمی شیخ محمد حسین کاشف الغطا سرانجام پس از عمری تلاش خستگی ناپذیر، در ذیقعده 1373 ق . رخت از جهان بر بست . تشییع جنازه با شکوه او در نجف تا قبرستان وادی السلام گویای علاقه وافر مردم به او بود. مراسم یادبود رحلت او در عراق ، ایران ، پاکستان ، لبنان و بسیاری از کشورهای مسلمان برگزار شد.
کاشف الغطا از نوجوانی به سرودن شعر پرداخت . بیش از هشت هزار بیت شعر از او به یادگار مانده است . او کتابهای بسیار سودمندی نیز به نگارش ‍ درآورد. که چندی از آنها چاپ شده است .
آثار چاپ شده او عبارتند از:
1. الدین و الاسلام یا ((الدعوة السلامیة ))
2. المراجعات الریحانیه یا ((النقود و الردود)) یا ((المطالعات و المراجعات ))
3. الایات البینات فی قمع البدع و الظلالات
4. التوضیح فی بیان ما هو الانجیل و من هو المسیح
5. الفردوس الاعلی
6. اصل الشیعه و اصولها
7. الارض و التربة الحسینیه
8. نبذه من السیاسیه الحسینیه
9. الحکمه و السیاسه
10. المثل العلیا فی الاسلام لافی بحمدون
11. محاروه الامام المصلح کاشف الغطا مع السفرین البریطانی و الامیریکی 12. عین المیزان
13. نقد ((ملوک العرب )) نوشته امین ریحانی
14. مختارات من شعر الاغانی
15. خطبة الاتحاد و الاقتصاد
16. الخطب الاربع
17. خطبة الباکستان
18. مبادی الایمان
19. مقتل الحسین علیه السلام
20. قضیه فلسطین الکبری فی خطب الامام الراحل محمد حسین کاشف الغطا
21. حاشیه بر تبصره
22. سؤ ال و رجواب
23. وجیزه الاحکام
24. زادالمقلدین
25. مناسک حج (عربی )
26. مناسک حج (فارسی )
27. حاشیه بر العروة الوثقی
28. حواشی بر سفینه النجاة ، نوشته آیة الله احمد کاشف الغطا (4 جلد) 29. تحریر المجله
30. حواشی بر عین الحیاة ، ترجمه سفینة النجاة
31. حاشیه بر مجمع الرسایل (فارسی )
32. تعلیقات و تراجم بر دویان سید جعفر الحلی ، معروف به ((سحر باب و سجع البلایل ))
33. تعلیقات بر دیوان سید محمد سعید الحبوبی
34. تعلیقات بر الوساطه بین المتنبی و خصومه
35. تعلیقات بر معالم الاصابة
36. تعلیقات بر الکلم الجامعة و الحکم النافعه
37. صحائف الابرار فی وظایف الاسحار (دعا)
38. جنة الماءوی
39. السیاسه و الحکمه
40. النظر الثاقب و نیل الطالب (حاشیه بر کتاب مکاسب ، نوشته شیخ انصاری )
41. منظوم کشف الاستار عن وجه الغائب عن الابصار
42. المسایل القندهاریه (فارسی ).(304)


آثار:
العبقات العنبریه
شرح بر العروة الوثقی
نقد کتاب ((تاریخ آداب اللغة )) جرجی زیدان
نزهة السمر و نهزة السفر
التوضیح فی بیان ما هو الانجیل و من هو المسیح
شرح تبصرة المتعلمین
وجیزه الاحکام
حاشیه بر ((مجمع الرسائل ))
مناسک حج
زادالمقلدین
اصل الشیعه و اصولها
منظوم کشف الاستار عن وجه الغائب عن الابصار
النظر الثاقب و نیل الطالب
السیاسه و الحکمه
صحائف الابرار فی وظایف الاسحار
جنة الماءوی
تعلیقات بر الکلم الجامعة و الحکم النافعه
تعلیقات بر معالم الاصابة
مبادی الایمان
الخطب الاربع
خطبة الاتحاد و الاقتصاد
مختارات من شعر الاغانی
عین المیزان
النقود و الردود
الایات البینات فی قمع البدع و الظلالات
الفردوس الاعلی
الارض و التربة الحسینیه
نبذه من السیاسیه الحسینیه
المثل العلیا فی الاسلام لافی بحمدون
خطبة الباکستان
وجیزه الاحکام
تعلیقات بر الوساطه بین المتنبی و خصومه
تعلیقات و تراجم بر دویان سید جعفر الحلی

 

حضرت امام حسن عسکری:
فقر با ما ، بهتر از ثروتمندی در کنار دشمنان ماست.
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست.
و ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد.
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد.
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسک جوید.
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود.
و آن که از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.

برو بالا