آقا این گونه بود

زندگى برايم سخت شده بود و احتياج شديدى داشتم. يك روز صبح موفق شدم در مسجد امام حسن عسكرى(عليه السلام) نماز صبح را در معيت اين فقيه راحل بخوانم. عنايت پروردگار به واسطه مرحوم ميرزا(قدس سره)
يكى از شاگردان فقيه مقدس، مرحوم ميرزا جواد تبريزى (قدس سره)مى گويد: زندگى برايم سخت شده بود و احتياج شديدى داشتم. يك روز صبح موفق شدم در مسجد امام حسن عسكرى(عليه السلام) نماز صبح را در معيت اين فقيه راحل بخوانم. بعد از نماز از مسجد به دنبال مرحوم ميرزا حركت كردم. به خيابان «چهار مردان» كه رسيدم، صبر كردم تا ايشان به طرف خيابان «صفائيه» حركت كنند و بعد بنده وارد خيابان چهارمردان شوم; زيرا نمى خواستم معظم له مرا ببينند; از اين رو در همان خيابان «شيخان»، كه روبروى چهارمردان است، ايستادم و مشغول خواندن فاتحه شدم. بعد با خودم گفتم: حتماً تا حالا ايشان رفته است، سپس پيچيدم كه به طرف منزل بروم. ناگهان ديدم ايشان در كنار خيابان ايستاده و منتظر است كه من برسم. سلام كردم، ديدم آقا دست در جيب خود نمود و پولى به من داد و فرمود: «اين مبلغ متعلق به شما مى باشد» آن گاه آن را در دست من گذاشته و حركت كردند و با توجه به اينكه احتياجم شديد بود و واقعاً در تنگنا بودم، در فكر فرو رفتم كه خدا چگونه به واسطه علما عنايت مى كند; زيرا از گرفتارى من به جز خودم و خانواده كسى خبرى نداشت و مبلغ به قدرى بود كه مورد نيازم بود و از آن به بعد قدر اين عالم بزرگ را دانستم كه چگونه با حضرت معصومه(عليها السلام) ارتباط دارد.