آيت الله حق شناس
نوعاً ما گرفتار نفس خودمان هستيم. همین نفس است كه ما را پایبند پول ميكند، پایبند مقام ميكند، پایبند اطوار دنيوي ميكند.
بسم الله الرحمن الرحيم
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
نوعاً ما گرفتار نفس خودمان هستیم
نوعاً ما گرفتار نفس خودمان هستيم. همین نفس است كه ما را پایبند پول ميكند، پایبند مقام ميكند، پایبند اطوار دنيوي ميكند.
خطبهای از نهج البلاغه در سیرالیالله
گمان نميكنم در نهجالبلاغه خطبهاي بالاتر از اين خطبه در سیر الی الله ایراد شده باشد که حضرت فرمود: «و قد قلتم ربنا الله فاستقيموا علی کتابه و علی منهاج امره و علی الطريقة الصالحة من عبادته». حال كه گفتيد: پروردگار ما خداست؛ بايد استقامت كنيد.
کار یک روز و دو روز نیست، باید دائم با نفس بجنگی
نبیاکرم(ص) هم فرمودندکه آیهی﴿ فاستقم کما امرت﴾ مرا پیر کرد.
باید در امتثال فرامین پروردگار استقامت بکنی، داداشجون! کار یک روز و دو روز نیست، باید دائماً با نفس در جنگ باشی، آقاجان!
اگر با نفس مبارزه نکنید؛ شما را به پستی خواهد کشاند
اگر شما با نفستان مبارزه نكنيد، او به جنگ شما خواهد آمد و شما را به پستی و منافیات عفت و اخلاق دعوت خواهد کرد.
تشویق عقل و نفس به تحصیل علم، با انگیزههای متفاوت
تنها موردی که عقل و نفس با یکدیگر توافق دارند، تحصیل علم است. هم عقل و هم نفس هر دو ما را به تحصیل علم تشویق میکنند؛ ولی انگیزهی هر یک با دیگری فرق دارد. نفس میگوید: تحصیل کن، تا آقا بشوی، رئیس بشوی! ولی عقل میگوید: تحصیل کن، برای فهمیدن راه پروردگار.
تمام قوی تحت فرمان قلب است
رسول اكرم(ص) فرمود: «لا يستقيم ايمان عبد حتي يستقيم قلبه». بايد قلب مستقيم بايستد. اگر قلب سالم باشد؛ اعضا و جوارح سالم است. اگر عقل گوش بدهد؛ تمام قوی گوش میدهند. «النفس في وحدته كل القوی». اگر قلب درک کند؛ پا هم درک میکند، سایر قوی هم درک میکنند. همین اعضاء و جوارحاند که در روز قیامت شهادت میدهند.
شهادت همهی اعضاء بر علیه انسان
اعضاي منكه غيرگنه نيست كارشان اي واي اگر شوند به محشر گواه من
همينها گواه شما ميشوند، دست ميگويد: صاحب من زن نامحرم را مسحكرد. زبان ميگويد: غيبت كرد. گوش ميگويد: غيبت شنيد. پا ميگويد: مرا به مجالس نامشروع برد. همهی اعضاء بر علیه تو شهادت ميدهند، حتی زمین هم شهادت ميدهد.
اگر زبان برای خدا سخن بگوید؛ مشکلات حل خواهد شد
حضرت در ادامه فرمودند: « ولايستقيم قلبه حتی يستقيم لسانه». اگر زبان درست حرف بزند، براي خدا نطق بكند؛ خیلی از مشکلات حل خواهد شد. صبح كه ميشود تمام اعضا و جوارح دست به دامن زبان ميشوند و خطاب به او ميگويند: اگر تو يكقدري از سخنگفتن خودداري كني؛ ما مشکلی نخواهیم داشت!
اولین مبحث اخلاقی که یاد گرفتم، باب غیبت بود
خدا شاهد است که از ابتداي هیجده سالگي استاد من مرا ملزم كرد به اينكه کم صحبت بکنم. «الصمت باب من ابواب الحكمة». خاموش بودن دری از درهای حکمت است. در مباحث اخلاق اولین مسئلهای که بنده یاد گرفتم، باب غیبت بود، زیرا دیدم اگر این باب را یاد نگیرم؛ نمیتوانم صحبت بکنم. هر چه حرف بزنم، استاد خواهد گفت که غیبت است، داداشجون!
سخن زیاد، اشتباه زیاد
هرکه زیاد حرف بزند؛ زیاد اشتباه میکند. «من كثر كلامه كثر خطائه».
مگر کسی که مجتهد باشد، باسواد باشد. آخر تو چه ميداني سود و زیانت در چیست، داداشجون!
تو كه سود و زيان خود نداني به وصلش كي رسي هیهات هیهات
عمل بد، عفت زبان را از بین میبرد
نبیاکرم(ص) در ادامه فرمودند: «ولا يستقيم لسانه حتي يستقيم عمله». یعنی وقتي عمل انسان بد شد، زبان، آن عفت اوليهی خودش را از دست ميدهد. غيبت ميكند، تهمت میزند و..
در مجالس مراقب باشید و از پروردگار یاری بگیرید
بنده در یک مجلسی شرکت کرده بودم. دیدم همه ساکت نشستهاند، اما کمکم میخواهند دو به دو با هم مشغول صحبت بشوند. بنده گفتم: حال که شما ساکت هستید، بنده یک روایت برای شما میخوانم. (حال آنکه در آن مجلس افراد مختلفی از داخل و خارج کشور بودند، بنده این ملاحظهها را نمیکنم) اما شما نمیتوانید مجلس را تحت کنترل خودتان بگیرید، داداشجون! کلاه شما پشم ندارد! مجلس را نمیتوانید در اختیار خودتان بگیرید، آنوقت آنها بر شما مسلط میشوند و شما باید مراقب باشید و از پروردگار یاری بخواهید.
اگرپیغمبر(ص)را یاریکنید؛ رحمت خدا بر شما نازل میشود
از صاحب شرع – که رسول اکرم(ص) است- استمداد بجوییدکه فرمود: «رحم الله من اعانی علی شهری». یعنی خدا رحمت کند آن کسی را که با تقوی مرا یاری کند. اگر پیغمبر(ص) را یاری کردید؛ رحمت خدا نازل میشود و شما را نجات میدهد.
دربارهی برادر مؤمنت هر چه شنیدی، تکذیب کن!
گمان نمیکنم هیچکدام از شماها در دفاع از مؤمن به اندازهی بنده جدیت داشته باشید. در یک مجلسی شرکت کرده بودم. یکی از حضار شروع کرد به غیبت کردن یک مؤمن. هر چه او گفت، بنده رد کردم. اما باز هم به غیبتکردن ادامه داد. بندهگفتم: حضرت میفرماید: «کذّب سمعک و بصرک عن اخيک». دربارهی برادر مؤمن خود هر آنچه گوشت شنید و چشمت دید، تکذیب کن! - این روایت را حتی شیخ(ره) هم در رسائل آورده است- هر چه شنیدی و دیدی، بگو من اشتباه شنیدهام و دیدهام! (اینقدر مؤمن احترام دارد) متأسفانه در آن مجلس یک اهل علمی هم بود که حرف آن شخص را تأیید میکرد!
خاطرهای از حضور در یکی از مجالس ایام عید
در همين ايام عيد، بنده را به یک مجلسی دعوت کردند و بنده هم به تله افتادم! (اقوام دعوت میکنند، من هم برای صلهی ارحام اجابت میکنم) يك كسي شروع كرد به صحبت كردن وگفت: من ميخواهم صحبت بكنم. بنده به صحبتهای او گوش کردم؛ اما همینکه دیدم میخواهد نسبت به مؤمنين اهانتی بكند، با كمال نزاكت و ادب به او گفتم: آقاجان! بار ما سنگین است، سنگینتر نکن! گفت: نخیر! شما هم باید استفاده بفرمایید! باز دوباره دیدم شروع کرد به عیبجویی کردن از دیگران. گفتم: آقا! برحذر باش که در کلام و رفتار دیگران واقع نشوی! اما دیدم به تذکرات بنده توجهی نمیکند. گفتم: شما از حلم بنده سوء استفاده میکنید. بنده هم به صاحبخانه گفتم که اگر میخواهید که بنده در خدمت شما باشم؛ باید این آقا ساکت باشد. صاحبخانه هم آمد و به او تذکر داد. غرض عرض این است که اگر نمیتوانید مجلس را تحت کنترل خود بگیرید؛ باید یک چنین صحنههایی به وجود بیاورید.
سه صلوات بفرستید