Menu

منبع:دفتر نشر آثار و اندیشه های آیت الله مدنی کاشانی(ره)

فرازهایی از زندگی
آیت الله العظمی حاج آقا رضا مدنى كاشانى;

ولادت
در شب چهارشنبه بيست و سوم محرم سال 1321 هجری قمرى، مطابق با 1280 هجری شمسی، شهر کاشان متولد شد. وی فرزند عالم متقی ملا عبد الرسول مدنى کاشانی می‌باشد که او نیز فرزند ملا محمد بن‌ ملا زین‌العابدین بن ملا محمود بن آقا علی شیرازی می‌باشد، که همگی از دانشوران دوران خود در کاشان و پیش از آن در شیراز بوده‌اند. ایشان همچنین نوۀ دخترى آيت الله العظمى ملا حبيب الله شريف كاشانى می‌باشد.

دوران تحصيل‏
آيت الله مدنى کاشانی تحصيلات مقدماتى را در محضر علماى صاحب نام کاشان از قرار زیر به اتمام رساند:
فقه و اصول و صرف را نزد آیت الله ملا عبدالرسول مدنی کاشانی (پدر بزرگوار خود)، آیت الله العظمی ملا حبیب الله شریف کاشانی (جد مادرى خود) و آیت الله حاج شیخ محمود نجفی گذراند. ادبیات را هم نزد آيت الله سيد محمد علوى بروجردی که تبحر خاصی در ادبیات داشت فراگرفت.  پس از سپری کردن مقدمات و جهت سیراب‌تر شدن از چشمۀ زلال معرفت و بینش, راهی قم شد. دلیل رهسپاری به شهر قم از زبان خود آن بزرگوار شنیدنی‌تر است:
... در حدود سال 1340 قمری شنیدیم که آقا شیخ عبدالکریم یزدی که مؤسس حوزۀ علمیۀ قم هستند از اراک به این شهر تشریف آورده‌اند و به خواهش علمای قم و تهران قصد اقامت فرموده، مشغول تدریس شده‌اند. از این رو طلبه‌های بسیاری از اطراف به سوی این شهر روانه شدند.
بنده هم به اتفاق چند نفر دیگر ـ از جمله مرحوم آقا مهدی فاضل نراقی ـ راهی قم شدیم و به درس ایشان رفتیم.
و اینک شرح مباحثات علمی:
در آن حال، کار عمدۀ ما مباحثه با علمایی نظیر مرحومین آیت الله آقا سید محمد تقی خوانساری، آقا سید احمد خوانساری، آخوند ملا علی همدانی و آقا میرزا محمد همدانی بود. مدتی هم با حاج آقا روح الله خرم آبادی به مباحثه نشستیم.
امّا در میان این بزرگان، بنده از درس فقه و اصول مرحوم آیت الله العظمی آقا شیخ عبدالکریم رحمة الله علیه، بیشتر استفاده کردم و بسیاری از آداب و قواعد فقهی را در خدمتشان آموختم. ایشان لطف و توجه خاصی به بنده داشتند و غالباً مرا طرف بحث خود قرار می‌دادند و در هر موردی که صحبت می‌کردند، بعضاً منتظر می‌شدند تا ببینند چه می‌گویم. البته سعی من در این مباحثات این بود که بر خلاف ایشان صحبت کنم تا مسائل بیشتر و بهتر شکافته شود که طبعاً لازمۀ این امر تحقیقات و مطالعات بیشتر بود.
چنین بود که ایشان برای ارتقای سطح علمی خویش کمر همت بست و تمام موانع اجتماعی و اقتصادی را در برابر هدف پیش روی خود ناچیز می‌انگاشت. با همین پشتکار و استعداد توانست در همان سنین جوانی و در حدود 24 سالگی به درجۀ عالی اجتهاد نائل گردد.
در قرن‌های اخیر در حوزه‌های علوم اسلامی اجازاتی مرسوم شد که بیشتر به یک گواهی علمی و تخصصی شبیه است. در این نوع اجازه‌ها، اساتید و فقهای صاحب کرسی درس‌های بالای اجتهاد به شاگردانی که درک و شناخت و فقاهتشان را در مرحله‌ای می‌بینند که در اخذ مسائل شرعی نیازمند رجوع به دیگران نیستند، اجازۀ اجتهاد می‌دهند.
آیت الله العظمی مدنی کاشانی از علماى طراز اول و بزرگوارى اجازۀ اجتهاد دریافت نموده‌اند که هر کدام خود به سان ستاره‌ای در آسمان فقاهت صاحب درخشندگی بودند. آيات عظام حائرى يزدى، حاج آقا ضياء الدين عراقى، سيد ابوالحسن اصفهانى و شيخ محمد رضا اصفهانى معروف به مسجدشاهی از جمله صادرکنندگان اجازۀ اجتهاد برای آن بزرگوار بودند.
کلام ایشان در مورد اجازات دریافتی‌شان جالب می‌نماید:
من چندان در قید اینکه اجازاتی از آقایان علما بگیرم نبودم و به این مسأله توجه چندانی نداشتم، ولی چون فکر کردم ممکن است روزی به آن نیاز پیدا کنم، از آقا شیخ عبدالکریم ـ علی‌رغم اینکه ایشان به هیچ کس اجازه نمی‌داد ـ اجازه گرفتم.

صورت اجازۀ آیت الله العظمی حائری یزدی به آیت الله مدنی کاشانی چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مراتب عالیۀ جناب معظمٌ له مخفی نیست و بحمد الله باقصی مرتبۀ فضل و کمال واصل و به رتبۀ اجتهاد نائل.
فله العمل بما استنبطه من الأحکام و یحرم علیه التقلید و لله درّه و کثّر بین الأنام أمثاله.                                                                                حرّره الأحقر عبدالکریم الحائری

اندیشه سیاسی مرحوم آیة الله العظمی مدنی کاشانی

آیة الله العظمی مدنی کاشانی در طول زندگی پر برکت خود یک لحظه از مجاهدت در راه ترویج اسلام دست برنداشتند. ایشان معتقد بودند باید معرفت دینی و سیاسی مردم ارتقاء پیدا کند و مسلمانان به درجه ای از کمال برسند تا بتوانند حرف اول را در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، نظامی و سیاسی بزنند. ایشان معتقد بودند حاکمیت اسلامی نباید موضع انفعالی داشته باشد زیرا جنگهای صلیبی علیه مسلمانان در گذشته و وجود پرتوان صهیونیسم و جبهه متحد کفر و شرک علیه مسلمین از طرفی و منافع و منابع خدادادی بیشمار مسلمین ایجاب ميكند  قدرت علمی و نظامی و فرهنگی و اقتصادی مسلمانان به درجه ای برسد که دشمنان به خود اجازه جسارت و تجاوز به آنان را ندهند. ایشان استفاده از دیپلماسی فعال و قوی را یکی از لوازمات بسیار مهم در روابط بین الملل دانسته و اعتقاد داشتند از آن باید به عنوان فرصتی در تقویت بنیه دفاعی، اقتصادی و سیاسی استفاده شود.

مرحوم آیة الله مدنی کاشانی بینش سیاسی خود را از پدر بزرگورشان مرحوم ملا عبدالرسول مدنی که از نظریه پردازان حکومت مشروطه مشروعه بودند و همچنین در زمان تحصیلات حوزوی خود در کاشان و قم کسب کردند. ایشان در طول تحصیلات خود در کاشان و قم، شاهد درگیری علما با مسائل سیاسی جاری مملکت بودند. روی کار آمدن رضا شاه و اقدامات او در ایجاد نظام وظیفه، قانون پوشش متحدالشکل و کشف حجاب، ممنوعیت پوشیدن لباس روحانیت و اجرای برنامه های ظاهراٌ نوگرایانه و  فشار دولتهای انگلیس و روس در چپاول ثروتهای مملکت زمینه را برای موضعگیری آشکار ایشان بر ضد رژیم سلطنتی مهیا ساخت.

نظرات سیاسی ایشان را در نوشته ها و فتاوای ایشان ملاحظه میکنیم. ایشان در جلد دوم کتاب کشف الحقایق فی الرد علی الزندیق والمنافق که در سال 1373 قمری (1333 شمسی) به چاپ رسیده، مطالبی بدین مضمون مرقوم فرموده اند که حاکم و سلطان باید خودش عالم باشد و یا پیرو علما باشد و در وصف اوضاع آن زمان مینویسد:  "امروزه ریاست و حکومت و قضاوت و ولایت امر به دست جهال افتاده که از خداوند ترسی و بیمی ندارند و ظلم و جور و فتنه و فساد و شرارت و دزدی و چپاول و اختلاس و جرم و خیانت و تعدی و قتل نفس به منتهی درجه رسیده است."

ایشان از جمله فقهایی بودند که بحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی را قبل از انقلاب اسلامی ایران به صورت جدی و مستدل، مطرح کردند.
معظّمٌ له در این باره می فرمایند: "سخن در باب ولایت فقیه مراتبی دارد که بالاترین آنها به عهده گرفن اموری است که از ویژگی های والی و فرمانروا می باشد؛ مانند آماده کردن لشکریان، تدبیر حکومت، سیاست، حفظ مملکت، جمع آوری وجوهات واجب و مستحب، دریافت مالیات، دادن حقوق صاحبان حق، نصب و عزل قضات، اجرای احکام شرعی، جهاد در راه خدا، دفاع در برابر دشمنان و برپایی حدود. ...
هرکه در اداره امور مسلمین آگاه تر است در صورت دارا بودن شرایط فقاهت بر غیر خود مقدم است؛ به عبارت دیگر فقیهی که توان سرپرستیِ امور مسلمین را داشته باشد بر دیگران مقدم است بلکه فراتر از آن، تقدم او واجب کفایی است."
نظریه ایشان در باره حکومت، تحقق اجرای قوانین و احکام اسلامی می باشد، نظر ایشان درباره جنگ و دفاع در عصر غیبت نشانگر ژرف نگری و واقع بینی سیاسی ایشان در زمینه حکومت است. ایشان جنگ و جهاد را به دو قسم تقسیم می نمایند. قسم اول، دفاع و جلوگیری از تهاجم کفار و غلبه آنها بر مسلمین است که طبق فتاوی جمیع علما وفقها و آیاتِ قرآن کریم و روایات ائمه اطهار علیهم السلام لزوم آن چه در زمان امام معصوم و چه در غیاب آن حضرت محل اشکال نیست و واجب کفائی است. قسم دوم، جهاد ابتدایی برای دعوت دیگران به دین اسلام است. در جواز این نوع جهاد در حضور امام علیه السلام یا نائب خاص او شک وشبهه ای نیست. معظم له جهاد ابتدایی در زمان غیبت امام معصوم را نیز در صورت وجود شرایط لازم و تحت فرمان مجتهد جامع الشرایط جایز میشمرند. ایشان دلائل زیادی را برای اثبات این امر قائل هستند از جمله اینکه میفرمایند آیات مذکور در قرآن کریم و اخبار وارده در خصوص جهاد هیچ گونه تخصیص و تقییدی به حضور امام علیه السلام ندارد.  اما آنچه اجماع علما و فقها به حرمت جهاد در زمان غیبت نظر داده اند آن جهادی است که شرائط لازم برای انجام آن وجود نداشته باشد نه جهادی که مطابق دستور ائمه و حفظ احکام و حدود الهی باشد.


اقدامات، روشنگری‌ها و آثار‏ ماندگار

آیت الله العظمی مدنی کاشانی از اعاظم فقهاى اصولى معاصر و صاحب تصنيفات و تأليفات متعددى به زبان‌هاى عربى و فارسى هستند كه نظرات بديع ايشان در مسائل فقهى و سياسى مورد توجه دوستداران علم و فضيلت مى‏باشد.
آن بزرگوار در دوران پر ثمر و پر بركت عمر خود در تشكيل حوزه علميه و تربيت نيروى انسانى براى استمرار بخشيدن به حيات فقه و فقاهت تلاش فراوان نمود.
با توجه به آیۀ یکصد و بیست و دوم از سورۀ مبارکۀ توبه، کسانی که برای تفقّه در دین از محل زندگی خود رخت بربسته‌اند، باید به میان قوم خود بازگردند و به شکرانۀ این توفیق، قدم‌های مؤثری در جهت دمیدن روح دینداری به دیار اصلی خود بردارند. بنابراین، ایشان با ورود به كاشان، علاوه بر رسيدگى به امور مختلف مردم، به توسعه امور فرهنگى همت گماشت و با تأسیس حوزۀ علمیه به دنبال تربیت شاگردانی دین‌شناس برآمد. وی تا حدود سال 1363 شمسی به تدریس درس خارج نیز مشغول بود، امّا بعد از آن زمان، به علت کسالت تدریس او  ادامه نیافت.
اعلام فتواى ايشان دربارۀ گوشت‌هاى وارداتى در زمان طاغوت (1353ش) و اينكه اين گوشت‌ها نجس و خوردن آن‌ها حرام است، منجر به حركت مردمى در كاشان و اعتراض به حكومت شاه و صدور اعلاميه‏هاى مختلف عليه رژيم گذشته گرديد.
از سال‌های دور و به ویژه با نزدیک‌تر شدن به فضای تحولات ناشی از انقلاب اسلامی، آیت الله العظمی مدنی کاشانی نیز همانند همسنگران دیگر خود در سایر شهرهای ایران آنچه در توان داشت از نظر علمی و عملی به کار بست تا نهضت اسلامی به سرانجام برسد.

در بعد علمی، بر ملازمت سياست و شريعت از نظر اسلام تأکید می‌ورزیدند و این امر را متمایزکنندۀ نهاد روحانیت اسلامی در برابر روحانيون شرايع ديگر، همچون مسيحيت می‌دانستند. بر اين مبنا بود که نظریۀ ولایت فقيه را در سال‌هاى قبل از پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى به طور مبسوط و مستدل در براهين الحج که از مهم‌ترین آثار فقهی خویش بود مطرح نمود.

تأكيد ايشان بر ضرورت تبعيت ملت ايران از رهبر كبير انقلاب حضرت امام خمينى; و هميارى و همدلى با حضرت آيت الله خامنه‏اى، رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامى بيانگر ژرف‌نگرى ايشان در مسائل سیاسی و اجتماعی مى‏باشد. ایشان از طریق تلگرافى كه به مناسبت ارتحال جانسوز حضرت امام خمينی(ره) به حضرت آيت الله خامنه‏اى دام ظله ارسال داشتند، ضمن عرض تسليت، انتخاب ایشان را براى مقام عظيم الشأن رهبرى، تهنيت گفته و تبعيت عموم مسلمين را در اجراى قوانين و احكام دين مبين و نابود كردن بدعت‏هاى منافقين و خائنين از خداوند متعال خواستار شدند.
در دوران دفاع مقدس، در جواب پرسشی در زمینۀ لزوم رفتن به جبهه‏هاى جنگ، با استناد به وصیت امام على(ع) به دو فرزند گرانقدرش چنین مرقوم داشتند:
قال إمیرالمؤمنین(ع):
اللَّهَ اللَّهَ فِي الْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؛
جلوگيرى از شرارت‌هاى حكومت بعثى عراق و کلّیۀ محاربین و مفسدين فى الارض بر عموم مسلمين واجب کفائی است.        
حرره الأحقر رضا المدنی الکاشانی

این فقیه عالیقدر از زمانى كه در درس خارج شركت مى‏كردند نتيجه تحقيقات خود را مكتوب مى‏نمودند و تا اواخر عمر پر بركتشان علی‌رغم كهولت سن و بيمارى از امر تأليف و تصنيف دست برنداشتند.

از جمله آثار علمى ايشان كه به زبان‌هاى عربى و فارسى مى‏باشند عبارتند از:
1-    براهين الحج للفقهاء و الحجج (4 جلد)؛
2-     كتاب القصاص للفقهاء و الخواص‏؛
3-     كتاب الديات‏؛
4-    تعليقة شريفة على بحث الخيارات و الشروط من کتاب المتاجر؛
5-    فرائض المقلدين‏؛
6-    كشف الأستار عن حكم المغرب و الاستتار؛
7-     كفاية رؤية الهلال فی البلاد البعيدة؛
8-     الدرّة المضیئة فی احكام آنية الذهب و الفضة؛
9-     رسالة فی حکم التيمم لضيق الوقت و عدم دلیل علیه مع وجود الماء عنده‏؛
10-     كتاب الربا؛
11-     مناسک حج؛
12-     حاشيه بر كتاب العروة الوثقى‏؛
13-     حاشيه بر غاية القصوى؛‏
14-     حاشيه بر توضيح المسائل آيت الله العظمى بروجردی؛
15-     ولايت فقيه؛‏
16-     من ولیّ السفهاء؛
17-     رسالۀ حجابیه؛
18-     كشف الحقائق فی الرد على الزنديق و المنافق‏؛
19-     كتاب الخلافة‏؛
20-     اصول مذهب تشیع؛
21-     آیینۀ دل, اشعار گردآوری شده از ایشان.
و دیگر جزوات و نگاشته‌های مختصر ....
با اینکه یادگارهای مکتوب ایشان غالباً رنگ و بوی فقهی دارد، امّا این امر مانع ورود او به عرصۀ مرزبانی از عقاید شیعی و پاسخ به مهم‌ترین شبهات علیه اسلام و تشیع نشده است. نگارش اصول مذهب تشیع، کتاب الخلافه و کشف الحقائق، روزآمد بودن اندیشۀ این بزرگوار را همچون پدرش ملا عبدالرسول مدنی آشکار می‌سازد.
یادش ... و راهش ...‏

بیش از نیم قرن در شهر کاشان از طریق تألیف و تصنیف، تربیت شاگردان شایسته و ایجاد مراکز فرهنگی، آموزشی و خدماتی، مردم مؤمن و دوستداران مکتب تشیع  را بهره‌مند نمود و ظهر هنگام روز جمعه پنجم تير ماه 1371 شمسى برابر با بيست و چهارم ذى‏الحجه سال 1412 قمرى به نداى حق لبيك گفته و به ديدار معشوق شتافت و تمامی ارادتمندان و مقلدان خویش، مردم کاشان و شیفتگان اهل‌بیت(ع) را غرق در ماتم و عزا نمود. پیکر ایشان با شکوه بسیاری در کاشان تشییع شد و بنا بر وصیتش در جوار مرقد حضرت هارون بن‌ موسی بن جعفر(ع) در بقعه‌ای که به زیارت پنجه‌شاه معروف است مدفون گشت. اين مقبره،‌ آرامگاه اقوام و اجداد وی، از جمله پدر بزرگوارش آيت الله ملا عبد الرسول مدنی(م1325ش) است.
در پی انتشار خبر ارتحال این عالم ربانی، مقام معظم رهبرى و دیگر مراجع بزرگوار پيام‌هاى تسليت صادر نمودند.
متن پیام مقام معظم رهبری به مناسبت ارتحال این عالم ربانی بدین شرح است:
رحلت عالم جلیل القدر آیت الله آقای شیخ رضا مدنی كاشانی ـ طاب ثراه ـ را كه از فقهای عالیقدر و دارای سوابق علمی فراوان بودند را به حضرات علمای اعلام و حوزه‌های علمیه و مردم عزیز، مؤمن و انقلابی كاشان، مخصوصاً به بازماندگان و خانواده‌های آن مرحوم و دوستان و ارادتمندانشان تسلیت عرض میكنم.
این روحانی بزرگوار در عمر پر بركت خود آثار و تالیفات متعددی تقدیم جامعه دینی و علمی كشور كرده و شاگردانی در حوزه درس خود پرورش داده‌اند.
خداوند روح این عالم جلیل را مشمول رحمت و مغفرت واسعۀ خود قرار داده، پاداش شایسته از اسلام و مسلمین به او عطا فرماید.
سید علی خامنه‌ای        9/4/1371

 

حضرت امام حسن عسکری:
فقر با ما ، بهتر از ثروتمندی در کنار دشمنان ماست.
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست.
و ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد.
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد.
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسک جوید.
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود.
و آن که از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.

برو بالا