آیت الله سید رضا بهاءالدینی
انسانِ خودساخته ميداند که زيد و عمرو، و تمام روابط اجتماعي، محکوم نظر خداوند متعال است. او از اينها چيزي نميخواهد. البته خدا هم چنين فردي را به احسن وجه تأمين ميکند، به گونهاي که گويا افراد مأمور ميشوند که کارهاي او را انجام بدهند.
انسانِ خودساخته ميداند که زيد و عمرو، و تمام روابط اجتماعي، محکوم نظر خداوند متعال است. او از اينها چيزي نميخواهد. البته خدا هم چنين فردي را به احسن وجه تأمين ميکند، به گونهاي که گويا افراد مأمور ميشوند که کارهاي او را انجام بدهند. بدون آن که او دنبال افراد بدود و التماس و خواهش کند، افراد به سراغش ميآيند.
نبايد تصوّر کرد که برآورده شدن احتياجات، تابع روابط اجتماعي است و با روابط حلّ ميگردد. نه؛ اينگونه نيست. روابط اجتماعي، خود، محکوم حکومت الهي است. اگر شخص خود را بسازد و الهي شود، بدون اينگونه روابط، افراد مانند يک مأمور کارهاي او را انجام ميدهند. اين را خيال نکنيد حرف است. اين مطلب، اضافه بر مذاکره و بيانات علمي، مورد تجربة ما هم هست. يعني ما تجربه کرديم و ديديم چنين است.
آن روزي که آدمي مرد خدا بشود، علومي که در غير دستگاه الهي نيست؛ يعني در دانشگاه و فيضيّه نيست، [نصيب انسان ميشود.] فقط دستگاه خداوند است که توان چنين فيضي را دارد.