تخت فولاد اصفهان
آقا محمد در محله بیدآباد اصفهان چشم به جهان گشود و در این شهرمراتب رشد و کمال را پیمود. دوران زندگی وی مصادف با سقوط صفویه و انتقال قدرت...
آقا محمد در محله بیدآباد اصفهان چشم به جهان گشود و در این شهرمراتب رشد و کمال را پیمود. دوران زندگی وی مصادف با سقوط صفویه و انتقال قدرت به افشاریه و پس از آن زندیه بود و او در دوران انحطاط زندیه درگذشت .
بیدآبادی علوم نقلی و عقلی را در محضر ملا اسماعیل خواجویی (متوفی 1172 ق)و میرزا محمدتقی الماسی (متوفی 1195 ق)فرا گرفت. اما از زمانی که علم رسمی را سر به سرقیل و قال دید و عطش درونی خود را همچنان در اشتداد یافت دست در دامن استاد عرفان و اخلاق سید قطب ا لدین نیریزی شیرازی نهاد.
آقا محمد بيدآبادي مردي بسيار متواضع و مهربان بود.در فقه مجتهد مسلم و در فلسفه تسلط كامل داشت.در عرفان علمي و عملي بسيار متبحر بود، در زندگي شخصي اش با كمال قناعت و زهد زندگي مي كرد.چنانكه نقل است در روزگاري وي در اصفهان قحطي سختي روي داد و مردم را به زحمت انداخت در صورتي كه آقا محمد هيچ شكايتي از اوضاع نداشت. وقتي علت را جويا شدند دريافتند كه وي و خانواده اش شش ماه تمام با هويج پخته يا خام روزگار گذرانده اند.
از ديگر صفات بارز وي بي اعتنايي و عدم توجه اش به حكام زمانه بود . مي گويند كريم خان زند و عليمردان خان زند همواره مايل به ديدار و نشست و برخاست با وي بودند ولي آقا محمد بيدآبادي با قناعت و زهدش هيچ توجهي به آنان نمي كرد.
يكي از تربيت يافتگان بيد آبادي، حاج محمد ابراهيم كرباسي است كه به حق يكي از ستارگان جهان تشيع است. حاجي كلباسي كه ده سال بيشتر از عمرش نمي گذشت بنا بر وصيت پدرش به خانه آقا محمد بيدآبادي رفت و تحت تربيت و كفالت اين عالم رباني قرار گرفت.
اما اهميت ويژه بيدآبادي در انتقال فلسفه غني اصفهان عصر صفوي به روزگار بعد از خودش بود.زيرا با انقراض سلسله صفويه،فلسفه در حوزه اصفهان دستخوش نابودي فراموشي بود ولي آقا محمد بيدآبادي با تربيت شاگردان بزرگي چون ملاعلي نوري توانست علم حكمت را به نسل بعد منتقل كند.
بيدآبادي همچنين در علم كيميا مهارت داشت و تبديل فلزات پست به طلا را عملاً در اصفهان انجام مي داد و چندين رساله و كتاب در اين خصوص از خود بجاي گذاشته است. در رستم التواريخ آمده است كه:«آن مرحوم نزديك وفات خود به ديدن جناب قدسي آداب،ميرزا محمد علي ولد ميرزا مظفر خليفه سلطاني آمد و خواست علم كيميا را تعليمش نمايد،آن كروبي قريحه قبول ننمود و فرمود اين بار بسيار گران است و مرا تاب و طاقت و توانايي برداشتن اين بار گران نيست و اگر متحمل اين بار گران بشوم تكليف بر من شاق مي شود و در اين باب صلاح خود را نمي دانم پس مرحوم آقا محمد چون غير آن پاك فطرت از براي اين علم شريف سزاوار با اهليتي نيافت، چه از اولاد خود چه از ديگران،پس ناچار اين امانت خدايي را مانند درّ مكنون در گنجينه دل به خاك برد و آن را به هيچ كس نسپرد.»
بیدآبادی پس از عمری تلاش و مجاهده در طریق حق و تربیت شاگردان زیاد،عاقبت در سال 1198 در اصفهان دار فانی را وداع گفت.
او قبل از مرگش خوابی در جلالت و منزلت میر معصوم خاتون آبادی(متوفی 1151 ق) دیده بود و به همین اساس وصیت نموده بود او را بعد از مرگ در کنار قبر وی دفن نمایند.همچنین بیدآبادی وصیت کرده بود که بر بالای قبر وی گنبد و بارگاهی ساخته نشود.و بر طبق همین وصیت قبر وی تا حدود 120 سال بعد از وفاتش بدون گنبد و بارگاه بوده است.تا اینکه مرحوم میرزا سلیمان خان رکن الملک که نایب الحکومه اصفهان و از اولاد خلف بیک بود،عمارت چهار طاقی بر بالای قبر وی ایجاد نمود.بر مزار وي سنگي بسيار نفيس و ارزشمند قرار دارد كه اشعار آقا محمد كاظم واله به خط بسيار زيباي نستعليق بر روي آن حك شده است. يكي از كرامات مشاهده شده در تخت فولاد مربوط به ايشان است . مرحوم مهدوي نقل مي كنند كه هنگام دفن ميرزا حسين ناييني در كنار قبر آقا محمد بيدآبادي ، به قبر ايشان راهي باز شد و جسد مطهر آقا محمد بيدآبادي سالم بود و هيچگونه تغييري نكرده بود در حالي كه 127 سال از فوت ايشان مي گذشت.