Menu

منبع: بیت معظم له

تولد و دوران کودکی : میرزا محمّد علی انصاری در روز ششم تیرماه 1307 هجری شمسی برابر با هشتم محرم 1347هجری قمری در روستای خیرآباد در حومه مُشک آباد اراک و در خانواده ای مذهبی چشم به حهان گشود. پدرش « آقا جمال الدّین » عالمی عامل و سالکی زاهد امامت جماعت آن روستا را برعهده داشت. آن عارف پرهیزکار ازجمله علم و مهارت تصرف ارواح می دانست. شاهدان بر تعرض گماشتگان نظمیه و مجریان فرمانِ رضاخان مبنی بر کشف حجاب بانوان و اعتراض آن روحانی مجاهد، گواهی می دهند که این برخورد موجب مرگ ناگهانی روحانی جوان در همان روز شد. (1318 شمسی).
    گفتنی آن که والد آقا جمال الدین ( پدر بزرگ مرحوم شیخ محمّد علی انصاری )، مرحوم آیت الله « شیخ رحمت الله انصاری » نام داشت. وی فرزند « ملامیرزآقا » یکی از رهبران روحانی مشروطه خواه اراک بود که همراه با برادرش « میرزا کوچک » در حین تعقیب و گریز بدست نیروهای دولتی قاجاریه به شهادت رسیده و مفقودالاثر شدند. منزل آن عالم مجاهد که « تالار شورای مشروطه خواهان » بود همچنان به عنوان یک اثر باستانی در روستای « شهسواران» باقی است. اقامت وی و استمرار دودمان انصاری در آن دیار ریشه در همراهی جـّد اوّل آنان با حضرت محمّد بن موسی بن جعفر (ع) بوده که به عزم دیدار برادر بزرگوارشان حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع) در طوس، از این مسیر عبور می کردند که پس از درگیری با مزدوران حکومتی به شهادت رسیده و در همان قریه به خاک سپرده شدند. بقعه و بارگاه ایشان هنوز زیارتگاه مشتاقان می باشد.
    مرحوم شیخ رحمت الله انصاری از طلّاب و فضلای دانش آموخته در حوزه علمیّه اصفهان و سالها هم حُجره و مصاحب با مرحوم حضرت آیت الله العظمی سیّد حسین بروجردی (ره) بوده و در زمان حیات و مرجعیت ایشان مدتها در شهر مقدس قم با آن فقیه عالیقدر مجالست و نمایندگی آن زعیم تشیّع در اراک را تا پایان عمر برعهده داشتند. ایشان از فقهای مورد احترام و توثیق حضرت آیت الله سیّد محسن حکیم (در نجف اشرف ) بودند. آیت الله شیخ رحمت الله انصاری در سال 1344 و در سن 117 سالگی درگذشت و  در حرم امامزاده محمدبن موسی بن جعفر (ع) شهسواران بخاک سپرده شد.

    تحصیلات حوزوی: « میرزا محمّــد علی انصاری » که پدر خویش را در کودکی از دست داده و در مکتب جدّ بزرگوارش پرورش یافته و تحصیلات ابتدائی وقرآن را در محضر آن عالم ربّانی فراگرفته بود؛ برای تحصیل علوم دینی ابتدا بطول شش سال در « مدرسه علمیه سپهداری»و «مدرسه شیخ محمد ابراهیم» شهر اراک و در محضر علمای اعلام و خصوصا حضرت آیت الله عبدالکریم حائری، آقای حاج آقا محسن اراکی و فرزندشان آقای حاج آقا مصطفی محسنی به کسب دانش و تحصیل علوم دینی پرداخت و مدارج مختلف آن حوزه تا سطح عالی را در آن مدرسه و سپس در حوزه علمیه قـم در محضر اساتید معظم از جمله حضرات آیات عظام سید محمد حسین بروجردی، سید محمد رضا گلپایگانی، سید شهاب الدّین مرعشی نجفی و دیگر اعاظم حوزه طیّ کرد.
    مهاجرت به تهران: مرحوم شیخ محمد علی انصاری از سال 1325 به تهران آمده و در این شهر رحل اقامت افکند. وی که در سالهای نخست اقامت در تهران به کسب دانش در « مدرسه علمیّه لاله زار» پرداخته بود؛ بنا بر دعوت مردم و با استیذان از محضر علمای اعلام و مراجع عظام به نشر و ترویج اصول و مبانی مکتب تشیّع در تهران پرداخته و با برگزاری کلاس های آموزش قرآن و حدیث در خانه محقّر خویش، به تربیت قاریان جوان همّت گماشت.
    آن مرحوم با حکمی از سوی آیت الله سیّد ابوالقاسم کاشانی ابتدا « کانون توحید » و پس از آن با حمایت ایشان مجوز تأسیسِ دو دبستان پسرانه و دخترانه در شرق تهران را از وزارت فرهنگ اخذ و دو دبستان اسلامی را بنیان نهاد. بسیاری از فارغ التحصیلان این مدارسِ اسلامی که از سال 1333 شمسی تأسیس گردیدند، در شمار شخصیّت های علمی، فرهنگی، سیاسی و نظامی محسوب شده و در زُمره مدیران ارشد کشور بوده و برخی نیز برای دفاع از میهن عزیز و انقلاب اسلامی به درجه شهادت نایل شدند.
    مرحوم شیخ محمدعلی انصاری که همواره دغدغه انتظام و انسجام جامعه روحانیت و اعتلای جایگاه رهبران دینی را داشته و بطور جدّی برای این هدف تلاش بلیغی مبذول می داشت، در دهه چهل و با همراهی تنی چند از علمای تهران همچون حضرات آقایان میرزا خلیل کمره ای، محمد تقی فلسفی، حسن سعید، سیّد احمد لواسانی و ... « جامعه مبلغین اسلامی » را در سال 1335 تأسیس نمود. وی با انگیزه وکوششی وصف ناپذیر و مستمر به ترغیب مردم برای تشکیل هیأت های مذهبی و جلسات قرآن و احداث مساجد اهتمام ورزید و با کسب اجازه و نمایندگی از مراجع عظام در قم ، مشهد و نجف در تآسیس دهها مسجد در تهران و حومه مشارکت مؤثر داشت.
    خدمات دینی و مردمی : مرحوم حجت الاسلام و المسلمین  انصاری اراکی که شالوده کار و زندگی خود را بر ترویج مکتبِ عاشورا  و تبیین فلسفه قیام حضرت اباعبدالله الحسین (ع ) بنیان نهاده بود؛ خود و خانواده و دارائی خویش را وقف خدمت به آستان سیّدالشهدا نموده و با همراهی ایثارگرانه همسر مرحومه اش بانو « اشرف السادات سیّد حسینی» بمدّت بیش از پنجاه سال روضه خوانی روزهای جمعه هرهفته را برنامه اصلی زندگی خود قرار داد.
    آن فقید سعید علاوه بر فعالیتهای علمی و آموزشی ، ترویج مبانی مکتب تشیّع، و امامت مساجد مختلف در شرق تهران، بخاطر ایراد سخنرانی های پرشور در مساجد بزرگ همچون مسجد سید عزیزاله، مسجد شاه بازار( امام) به « انصاری واعظ » اشتهار یافت. وی با تصدی امور دینی کاروان های حج، بیش از چهل و پنجسال هدایت زائران بیت الله الحرام را با شور و شوق زایدالوصفی انجام و با تلاش شخصی موفق به کسب اجازه ویژه از امام مسجدالحرام و تصاحب کرسی بحث و خطابه در جوار خانه خدا گردید. این رُخصت 12 سال استمرار داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی از وی سلب شد.
    خدمت به مردم سرلوحه برنامه زندگی آن روحانی مردمدار و خدوم بود. بطوریکه خانه کوچک و ساده اش در خیابان ایرانمهر تهران، هر روز پذیرای مردمی بود که برای رفع انواع حاجات و مشکلات خویش مراجعه می نمودند و از آن امین خدمتگزار یاری و مساعدت می طلبیدند.
    تألیفات و تقریرات : مرحوم شیخ محمّد علی انصاری اراکی که همانند سایر علمای دینی ماهیت و جوهره مسئولیت عُرفی و شغلی خویش را در کسب علم و مطالعه مستمر یافته بود، در تمامی دوران زندگی کتاب و کتاب خوانی را اولی ترین لازمه زندگی خویش می پنداشت و تا روزهای پایان عمر از این عادت مألوف و حرفه مطلوب غفلت نمی ورزید. از این رو سراسر حیات پربرکتش در تعلیم و تعلّم سپری گردید. در هر موقعیّت و مناسبت شعری می سرود و خطابه ای ایراد می کرد یا مقاله ای به رشته تحریر در می آورد.
    از میان دهها کتاب و نوشته آن محقق دانشمند تعدادی به زیور طبع آراسته و انتشار یافته که  « گلچین واقعه عاشورا»، « اسرار صلح امام حسن (ع)»، « حج و راه و روش آن»،«زندگانی و تعالیم پیشوایان بزرگ اسلام »، « آداب و ادعیه در ماه مبارک رمضان»، « چرا علی (ع) را کشتند؟» از آن جمله اند که بعضا بطور مکرر تجدید چاپ شده اند و دهها مجموعه از ایشان آماده چاپ و انتشارند.
    فعایت های سیاسی: اوّلین نوشتار وی که با همکاری مرحوم شیخ مصطفی رهنما، در مذّمت آتش افروزی اشغالگران صهیونیست در «مسجدالاقصی» منتشر و بسرعت توزیع شد ؛ جامعه مسلمانان و حامیان فلسطین مظلوم را به بیداری و اعتراض فراخواند. پس از آن اعلامیه ها و شب نامه های مُلهم از بیانات ضدّ رژیم شاهنشاهی حضرت امام خمینی (ره ) در قم و ارتباط و همکاری با روحانیون آگاه و انقلابی همچون شهید مرتضی مطهّری، مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی و دیگر پرچمداران نهضت حسینی، سرانجام در شامگاه پانزدهم خرداد ١٣٤٢ به دستگیری وی و جمعی از کبار سلسله روحانیت و بازداشت طولانی مدّت در زندان شهربانی گردید. آن عالم اندیشمند و صاحب ذوق خاطرات آن روزگار را در مجموعه ای با عنوان « ارمغان زندان » به رشته تحریر درآورده و با سرودن اشعاری، شرایط زندان و احوال یک به یک هم بندان خود را توصیف نموده است.
    ( شرح مبسوط این مقوله به همراه تصاویر نامه های حضرت امام خمینی (ره) و ماجرای دستگیری و اسامی زندانیان و اشعار مزبور در اختیار حجت الاسلام آقای سید حمید روحانی مورخ کتاب نهضت امام خمینی قرار گرفته و منتشر شده است).
    هجرت به خارج از ایران: علی رغم مشارکت و همگامیِ دیرینه آن عالم مجاهد در نهضت اسلامی و حضور درصف پیشگامان جنبشِ مردمی اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره )، از ابتدای قیام پانزده خرداد 42 تا بهمن 57 و پیروزی انقلاب اسلامی، نامرادی ها و ناخرسندی های ناشی از برخورد حاسدانه و مغرضانه برخی تندروان تازه به دوران رسیده، وی را ناگزیر از جلای وطن و هجرت به یکی از بلاد اسلامی و اقامت 28 ساله در دُبی نمود. آن شخصیّت برجسته که به واسطه خدمات ارزنده و افتخارآمیز دینی، علمی و مردمی به جامعه اسلامی و خصوصاً قاطبه مردم شرق تهران از وجاهت و احترام ممتازی برخوردار بود، رفتار دور از اخلاق و عدالت برخی تازه به دوران رسیدگان و جسارت به مقام رفیع روحانیت را تاب نیاورد و بی آنکه در مشی و مرام حق طلبانه و وظیفه تبلیغ و ترویج شریعت مبین اسلامی و مکتب حقه تشیّع اندکی سستی و دلسری ورزد، راه تبعید خود خواسته پیش گرفت و در کشور همجوار مسلمان اقامت گزید.  وی امّا در آن سالیان دراز ، با تحمّل مصائب و مشکلات  فراوان، ضمن حفظ ارتباط مستحکم با مراجع عظام و علمای اعلام و مراکز  و بنیادهای دینی و مردمی ، هرگز از آرمان ها و اهداف مسئولانه خویش در تعلیم و تربیت جوانان ، آموزش قرآن و ترویج ارزشهای دین حنیف و مکتب اهل بیت (ع) دریغ نورزید و با تأسیس مسجد فاطمیه در دُبی و امامت آن، به جذب جامعه ایرانیان و دیگر اتباع مسلمان آن دیار پرداخت.
    حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمّد علی انصاری اراکی پس از حدود 28 سال، با بالاگرفتن اختلافات سیاسی حکام امارات عربی با کشورمان، و ابطال اجازه اقامت در دُبی به تهران بازگشت. طیّ ده ساله باقی مانده تا ارتحال، وی به تالیف و نگارش کتاب ، احیای جلسات و هیئت های مذهبی و کلاسهای آموزش قرآن همّت گماشت و از مال و دارائی خود تا آنجا که توانست انفاق نمود.
    او که به راستی اسوه جوانمردی، صبوری و شکیبائی، ادب و متانت، و پاسدار راستین حریم اهل بیت (ع ) ومدافع حُرمت و شئونات ارجمند روحانیّت بود، سرانجام در پگاه یکشنبه پنجمین روز فروردین ماه سال 1397 هجری شمسی چشم از جهان فروبست و به سوی معبود خویش شتافت. پیکر آن مرحوم بنابر وصیت وی  و ابراز اشتیاق همشهریان، در جوار حرم مطهّر امامزاده محمّدبن موسی بن جعفر (ع) در همان روستای شهسواران اراک به خاک سپرده شد. عاشَ سُعیدا وَ ماتَ سَعیدا

حضرت امام حسن عسکری:
فقر با ما ، بهتر از ثروتمندی در کنار دشمنان ماست.
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست.
و ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد.
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد.
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسک جوید.
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود.
و آن که از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.

برو بالا