Menu

منبع : پایگاه اطلاع رسانی بصیرت مرحوم حضرت آیة  الله سید جواد فقیه سبزواری (ره) فرزند حضرت آیة  الله العظمی حاج سید میـرزا حسین فقیه سبزواری متولد روز جمعه بیست و هفتم ربـیع الاول سال هـزار و سیـصد و چهل و نه هجری قمری در مشهد مقدس می باشد. ایشـان پس از گذراندن ایام صباوت  (خردسالی)  دروس قـران را فرا گرفته و پس از سن شـش سالگی وارد یکی از مدارس آن زمان به نام مدرسه محمّدیّـه سعادت شدند و مـدت شش سال تمام به تحصیل مشغول بودند.
تا در سال هزار و سیصد و شصت و یک هجری قمری که مصـادف بود با وارد شدن قوای متفقین به خاک ایران  و وضع مملکت چندان رضایت بخش نبود و موقعیت بسیار عالی در اختیار علمای آن زمان قرار گرفت زیرا تا آن زمان در خفقان بسیار شدید به سر می بردند
و منتـظر چنین فرصتی بودند لذا ، علما مدارس علوم دیـنیّه را که تا آن زمان به صـورت خرابه و متروکه در آمده بود تمامـی را باز سـازی کرده وطـلاب علوم  دینیّه را از اطراف مشهد مقدّس فراخوانده و مدارس یکی پس از دیگری آباد و تعمیر گردید .
مرحوم حضرت آیة الله سیـد جواد فقیه سبزواری نیز مانند طلاب دیـگر خود را در ردیف یکی از طالبین علوم محسوب داشته و در مدرسه نواب آن زمان مشغول به تحصیل شدند. ایشان مدت پنج سال در آن مدرسه  اشتغال به ادبیات داشته و جامع المـقدمات و سیوطی و مغنی و مطـوّل و سایر کتب ادبیّـات را فرا گرفتند . نزد اساتیدی چون آقای شیخ محمد تقـی ادیب نیشـابوری و سایر مدرسیـن ، چون آن مدرسه قدری شـلوغ بود و مانع درس خوانـدن ایشان می شد لذا نقل مکان کرده و به مدرسه مبارکه  بالا سر حضرت رضا علیه السلام به اتاقی مجـاور حرم حضرت که در حال حاضـر به صورت رواقی در آمـده است  نقل مـکان کردند و بحـمد الله به همان مـکان خلوتـی را که مـدتها آرزوی آن را داشتنـد رسیدند. و هر کدام از دروس ادبیــات را دو مرتبه حاضر نمودند تا اشتباهی باقــی نماند ونیز دروس شـرح جلدی لـمعه و قوانیـن و معالم الأصول را نزد حضـرت آیة  الله حـاج میرزا احمـد مدرس حاضـر گشتند . تا اینکه هر کدام را دو دوره خـواندند بـرای  اینـکه اشتباهی ایشان را متوجه نباشد و تمامی دروس را به  رشته تحریر در آوردند تا در مـوقع مناسـب اقدام به چـاپ آن شود. در ضـمن این دروس و دروس دیـگر را  نزد مدرسیـن عالی مقام کسب فیض نمودند علوم معـقول از علم کـلام و  اخلاق را نزد مرحـوم آیة الله حاج شیـخ کاظم دامغـانی  و حضرت آیة  الله حاج شیخ مهدی آشتیانی و مرحـوم حـاج شیخ محمد استاد جهت حاشیه ملا عبـد الله و حاج محمد رئیسی قوچانی و سایر مدرسین فرا گرفتند .وهمچنین منظومه حاج ملا هادی سبزواری را نزد پدر بزرگوارشان فرا گرفتند.
این رویه تا سال هزارو سیصدو شصت ونه هجری قمری ادامه داشت تا اینکه از آن تاریخ به بعد صبح به دروس جلدین کفایه و مکاسب و طرف بعد از ظهر به درس رسائل مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینــی و شبها بعد از نماز مغرب و عشا به درس کفایه والد محترمشان مرحوم حضرت آیة الله حـاج سید میرزا حسین فقیه سبـزواری می رفتند . واین سیـره تا سال هزار و سیصد و هفـتاد و شش  هجـری قمری ادامه داشت ، طلـبه ها مایل بودند که مدرس قزوینــی یک درس اصول خارج شـروع نمایند وبنا به تقاضـای طلبه ها شـروع نمودند وتا اندازه ای ادامه دادند که در تاریخ بیست ربیع الثـانی هزار وسیصدوهشتادو یک هجری قـمری  ایشان بدرود حیات گفتند و حوزه علمیه مشهد مقدس غرق در ماتم و عزا گردید، رحمة الله علیه ، از آن زمان دروس ایشان تقریبا منحصر گردید به درس خارج فقه و اصول حضـرت آیة الله حـاج سید میرزا حسین فقیه سبـزواری و  درس خارج حضرت آیة الله خـراسانی و درس خارج فقه آیة الله میلانی که ایشان کسب فیض نمودند و از این بزرگان منافع سرشـاری بردند و این سیره  ادامه داشت  تا تاریخ بیست و پنجم شهر شوال هزارو سیصدو هشتادو شش هجری قمری که ابوی ایشان  حضرت آیة الله حاج سید میرزا حسین فقیه سبـزواری دار فانی را وداع گفتند، رحمة الله علیه،  که بعد از برگزاری مجالس فاتحـه عده ای ازطلاب و اهل علم از ایشان تقاضا نمودند که شروع به درس نمایند از آن زمان ایشان صبحها جهـار درس و بعد از ظهر یک درس وشب بعد از نماز مغرب و عشاء یک درس در محـل باغ رضوان که ساخته دست مرحوم پدر ایشان بود مداومت داشتندکه تقریبا وقت ایشان کاملا در تدریس می گذشت واین سیره همین طور ادامه داشت تا اینکه بیمار گشتند حدود سال هز ارو و سیصد وجهل و هشت هجری شمسی و به دستور آقایان پزشکان معالج ایشان را از تدریس زیاد منع نمودند وبرای معالجه به تهران رفتند و پس از برگشـت از تهران مباحـثات ایشان قدری کاهش پیدا کرد. و بنا به دستور آقایان پزشکان معـالج فقط طرف صبـح را ایشان تدریـس می کردند لذا  از صبح تا ظـهر چهار درس را     می گفتند و بعد از ظهر تعطیل بودند و این سیره  ادامه داشت تادستور خرابی  اطراف فلکه صادر گردید و باغ رضوان با آن عظمت با خاک یکسـان گردید و ایشان مجبور شدند بعد از خرابی باغ رضوان به مسجد گوهرشاد بروند ودرهمان محلی که مرحوم والد محترمشان
تدریس می فرمودند مشغول به تدریس گشتند و به علت عمـل جراحی که در کمر داشتند فقط در طرف صبح چهار درس را می گفتند.
امّا دیـگر اساتید یکی پس از دیگـری دار فانی را وداع گفتند حضرت آیة الله کفـائی اول فوت نمودند و بعد از ایشان حضرت آیة الله میلانی در تاریخ آخر رجب  هزار و سیصد و هشتاد و پنج هجـری قمری به رحمت خدا رفتـند و باز حوزه علمیه به سـوگ آن عالـم  جلیل عزا دار گردید .
تا سال هزار و سیصد و هشتاد هجری شمسی این رویه تدریس در مسجد گوهرشاد چهار درس در صبـح ادامه  داشـت در این سـال ایشان بیمار گشتند (بیماری قلبی) و پــس از بسـتری شدن در بیمارسـتان به مدت چنـد روز و منع دکتر از تدریس زیاد ، مجبور شدند  این چند سال آخر را فقط یک درس بگویند.
حضرت آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری در طول عمر با برکت خود خدمات فراوانی به حوزه علمیه و عمـوم مردم  داشتند ایشان در طول عمر با برکت خود شاگردان زیادی تربیت نمودند و تحویل حوزه دادند .
ایشان از اساتید خود در جوانی تصدیق اجتهاد دریافت کرده بودند از علمائی چون پـدر بزرگوارشان  و  مرحوم شیخ هاشم قزوینـی و دیگر علما . ( رحمة الله علیهم أجـمعین ).
ایشان از سال هزار و سیصـد و بیست و هشت هجری شمسـی امام جماعت مسجد حاج حکیم در خیابان طبرسی را تا زمان فوت به عهده داشتند  سالهای متمادی صبح و ظهر و شب به اقامه جماعت می پرداختند و بعدها به علت کسالت  جسمی به دو وعده نماز ظهر و شب ادامه دادند.
افسـوس که دست اجل این بـزرگ مرد علم و عمل و اخلاق را از مسـلمین گرفت  و در تـاریخ اول آذر ماه هزار و سیصد و هشتاد و چهار هجری شمسی سـاعت دو بعد از  ظهر جامعه مسلمین به فراق ایشان مبتلا گشـت و در جوار ملکوتی حضرت رضا علیه السّـلام  در صحن آزادی آرمیدند .
مرحوم پدر بزرگوارشان ، حضـرت آیة الله حاج سیّد میرزا حسین فقیه سبـزواری در روز جمـعه شهادت حضرت صادق علیه السلام فـوت نمودند و فرزنـد ایشـان حضرت آیة الله حاج سیّد میرزا جواد فقیه سبزواری نیز پس از سالها ، شهادت حضرت صادق علیه السلام  ، هفتم فوت ایشان  بود.
مرحوم فقیه سبزواری از مردان با حقیقت بی ریا و از دانشوران با وفا و صفا  بود و دارای خلـق خوش و متواضـع ، دارای طلاقـت صبر و صبـاحت وجه بود . در اخـلاق و آداب   بی نظیر و حوزه تدریـس ایشان در مسجد گوهر شاد بهـترین حوزه به شمار می آمد این گفته تمام شاگردان ایشان و دوستان و آشنایان که با ایشان  مراودت و رفت و آمد داشتند می باشد .  درِ منزل ایشـان بر روی تمامی آحاد مردم در تمامی ساعات شبانه روز باز و مشکل گشای  کارهای مردم که به ایشان مراجعه می کردند بود .
ولی متأسفانه با این همه زحمــات که برای حوزه علمـیه کشیده و شاگـردان فراوانـی که تحویـل حوزه و جامـعه داده بود بدون هیچ گونه گـرامیداشتی و یادبـودی برای  ایشان ، بی تفاوت از کـنار این همه زحمات گذشته و قـدر این مرد فاضل  و عالم متدین و فاضل متجـهد را ندانسته و با رحـلت این عالم عامـل و فاضل کـامل گلستان فضائل خـراب و دیـار علم و کـمال  کمیاب شد این چـنین گل خوش بو  و این گـونه بلبل خوش خو  از گلستان جهان  گذشت و دیار فضـل و کمال خـراب تر گردیـد و عنـقریب است گـلی از گلستان دیده نشود و آواز بلـبلی در آن به گوش نرسـد.
خـداوند ایشان و پدر بزرگـوارشان را با اجـداد طاهرینش محـشور گرداند  .

حضرت امام حسن عسکری:
فقر با ما ، بهتر از ثروتمندی در کنار دشمنان ماست.
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست.
و ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد.
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد.
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسک جوید.
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود.
و آن که از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.

برو بالا