Menu

ميرزاى تبريزى‏(قدس سره) و كمك به فقرا بعضى از نانوايان اطراف حرم مى‏ گويند: گاهى شيخى باوقار و نورانى وارد نانوايى مى ‏شد و مبلغى را به ما مى ‏داد و مى ‏فرمود: اگر كسى مراجعه كرد نان خواست و ديديد توانايى مالى ندارد از او پول نگيريد و از اين پولها حساب كنيد، مرحوم ميرزاقدس سره علاوه بر رسيدگى نيمه شب بر فقراء اطراف حرم، خود در فكر آن بود كه به طريقى بتواند خدمتى به آنان نمايد و از هر راه ممكن خودشان شخصاً اقدام مى ‏كردند و بارها و بارها خودشان در داخل و خارج حرم اگر فردى را نيمه شب مى‏ ديدند كه در گوشه‏ اى ايستاده يا هراسان است سؤال مى ‏كردند چه شده، نيازى دارى؟! يكى از رانندگان خود تعريف مى‏ كرد كه من كارم اين بود كه خارج شهر قم مسافر مى ‏بردم و شب‏ها بر مى ‏گشتم. يك شب مسافرت طول كشيد و دو ساعت به اذان صبح مانده بود به قم رسيدم. گفتم اگر بروم خانه بچّه‏ هايم بيدار مى ‏شوند، بروم حرم نماز بخوانم و نانى تهيه كنم و به خانه بروم وارد حرم شدم، لحظه‏ اى در صحن حرم در گوشه‏ اى نشستم تا خستگى را از تن خارج كنم. مشاهده كردم شيخى نورانى از درب زير ساعت وارد حرم شد و به سوى حوض حرم حركت كرد يك لحظه متوجه من شد به طرف من آمد و گفت: جوان به چيزى احتياج دارى؟ درمانده كه نيستى، اگر چيزى احتياج دارى بگو، آن قدر اين مرد نورانى و با محبت سخن مى ‏گفت كه سخت بر دلم نشست. بلند شده گفتم: آقا ممنون. خير آمدم زيارت و نماز بخوانم. مرحوم ميرزا قدس سره خنده مليحانه‏ا ى كرد و سر مبارك را پايين انداخت و رفت. اين راننده مى‏ گويد صريح بگويم كه كار اين مرد در آن نيمه شب انقلابى عجيب درون من ايجاد كرد كه نهايتاً اين سربازان امام زمان‏ عليه السلام هستند كه با روش و طريق و منش خود انسان سازى مى ‏كنند و ديگران را ياد مى ‏دهند كه چگونه بايد زندگى كنند. آن گونه اين شيخ به دل من نشست كه چهره نورانى او را فراموش نمى ‏كنم و فقدان او ضايعه عظيمى است كه از ياد نمى ‏رود.

حضرت امام حسن عسکری:
فقر با ما ، بهتر از ثروتمندی در کنار دشمنان ماست.
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست.
و ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد.
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد.
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسک جوید.
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود.
و آن که از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.

برو بالا