Menu

ما آمن القومُ قدماً أو هُمُ کفروا

من بعدِ إیمانهم لو أنهم شعروا

آیا ایمان نیاوردند فرقه میشومه به خدا و رسول و بر کفر خود باقی بودند، یا آنکه بعد از ایمان آوردن کافر شدند و دین خدا را به دنیا فروختند؟ کاش ادراک و شعور داشتند و دنیای فانی را بر دار باقی ترجیح نمی‌دادند.

ما آمن القومُ قدماً أو هُمُ کفروا

من بعدِ إیمانهم لو أنهم شعروا

آیا ایمان نیاوردند فرقه میشومه به خدا و رسول و بر کفر خود باقی بودند، یا آنکه بعد از ایمان آوردن کافر شدند و دین خدا را به دنیا فروختند؟ کاش ادراک و شعور داشتند و دنیای فانی را بر دار باقی ترجیح نمی‌دادند.

قَد حارَبوا المصطفی فی حرب عترته

و لَو أغاثَهُم فی حربه ابتَدَروا

محاربه و منازعه نمودند بنی‌امیه با رسول خدا، به واسطه محاربه و مقاتله با عترت آن حضرت جنگ با خود آن بزرگوار است. اگر حضرت رسول صلّی‌الله علی و آله در حیات بودند و فریادرسی عترت خود را می‌نمودند و اعانت می‌فرمودند، این فرقه خبیثه هیچ باک نداشتند از آنکه با خود آن حضرت جنگ نمایند و خود آن بزرگوار را هم شهید نمایند.

ما کان ینزل عن سلطانه ملکٌ

و لا لمنیته السّاعی لها یَذَرُ

اگر حضرت رسول در حیات بود و فریادرسی ذریّه خود را می‌نمود، این فرقه بی‌حیا دست از محاربه و مقاتله بر نمی‌داشتند و با رسول خدا هم جنگ می‌کردند، به واسطه ریاست و پادشاهی، چنانکه بعضی از آنها گفت: (الملک عقیم لو نازعنا صاحب القبر ]یعنی النبی صلّی‌الله علی و آله[ لضربنا علیه خیشومه بالسیف.) یعنی: (اگر حضرت رسول صلّی‌الله علیه و آله در امر سلطنت با ما منازعه می‌نمود، با او به شمشیر جنگ می‌کردیم، زیرا که سلطنت و پادشاهی نازاد است و چیزی نیست که بدل شود او را). این فرقه خبیثه چون که تمنای آنها و مطلوبشان ریاست و مال دنیا بود و در طلب آن سعی می‌کردند، از مطلوب خود دست بر نمی‌داشتند و کوشش می‌کردند و با رسول خدا هم مقاتله می‌نمودند در طلب سلطنت و ریاست.

مهما نسیتُ فلا أنسی الحسین و قَد

کَرَّت علی قتله الأفواجُ و الزُّمَرُ

در هر زمان از ازمنه که نسیان و فراموشی از برایم حاصل شود، هرچیز را فراموش کنم، فراموش نمی‌کنم حسین را که تنها در مقابل چندین هزار لشکر ایستاده بود و آن بی‌رحمان بر آن یک نفر حمله می‌کردند که او را شهید نمایند. در حالتی که فوجهای زیاد و فرقه‌های بی‌شمار بودند همگی به قتل یک نفر کمر بسته بودند.

کم قامَ فیهم خطیباً مُنذِراً و تلا

آیاً فَما أغنت الآیات و النُّذُرُ

در زمانی که آن فرقه اشرار قصد قتل آن برگوار را داشتند، چه بسیار آن حضرت در مقابل آن فرقه میشومه ایستاد و خطبه ادا فرمود و ایشان را ا عذاب خودا ترسانید و نصیحت فرمود و آیات قرآنیّه که در شأن اهل بیت علیهم‌السّلام نازل شده بود، تلاوت فرمود بر آن فرقه عنود، هیچ سود نبخشید و بغض و کینه آنها یادتر شد.

قالَ انسبونی فجدّی أحمدٌ و سلوا

ما قالَ فیّ و لم یکذبکُمُ الخَبَرُ

آن حضرت از برای اتمام حجّت در مقابل آن قوم ایستاد و فرمود: ای قوم، متذکر شوید و یاد بیاورید نسبت و قرابت مرا که جدّ من رسول خداست و شما می‌دانید آنچه را که جدّم درباره من فرمود؛ مکرر فرمود: (حسین منّی و أنا من حسین). و این خبر هم در نزد شما دروغ نیست و جمیع شما مطلع هستید و عالم هستید به صدق این خبر.

دعوتمونی لنصری أین نصرُکُم

و أین ما خطَّت الأقلامُ و الزُّبُر

آن بزرگوار می‌فرمود: ای قوم! مرا به سوی خود دعوت کردید تا آنکه مرا یاری کنید. کجا شد یاری شما؟ چرا عهد خود را فراموش کردید؟ و کجا شد مکتوباتی که نوشتید به قلم‌ها؟ و کجا رفتند کسانی که مرا وعده نصرت و یاری نمودند؟

خلأتمونا عَن الماءِ المباحِ و قد

أضحت تناهَلَه الأوغاد و الغُمُرُ

می‌فرمود: ای قوم! با وجود آنکه می‌دانید ما عترت سول خداییم و ما به سوی خود خواندید تا آنکه نصرت ما را نمایید، ما را منع کردید از آبی که بر همه کس مباح است و همه کس بر آن وارد می‌شوند و می‌آشامند و حتی سفهاء و بلهاء از آن می‌آشامند و سیراب می‌شوند و کسی آنها را منع نمی‌کند؛ ما را از آن آب منع کردید و نگذاردید از آن آب بیاشامیم.

هل من مغیثٍ یغیثُ الآل من ظمإٍ

بشربه من نمیرٍ ما له خطَرُ

آن بزرگوار در مقابل فرقه اشرار ایستاده، می‌فرمود: آیا کسی هست فریادرسی کند آل رسول خدا را و ایشان را از تشنگی نجات دهد به یک جرعه از آب فرات که از برای آن قدر و قیمتی نیست، و حوش و طیور از آن می‌آشامند؟

هل راحمٌ یرحمُ الطفلَ الرَّضیع فقد

جفَّ الرّضاعُ و ما للطِّفل مصطبرُ

می‌فرمود: آیا هست رحم‌کننده‌ای که رحم نماید بر طفل شیرخوار که از تشنگی نزدیک به هلاکت است و شیر در پستان مادرش خشکیده؟ و از برای طفل شیرخوار طاقت تشنگی نیست و به چیزی غیر از آب تسلی نخواهد یافت.

هل من نصیرٍ محامٍ أوخی حسبٍ

یرعی النبیّ فما حاموا و لا نَصَروا

آن حضرت می‌فرمود: آیا کسی هست یاری نماید و حمایت کند آل رسول خدا را؟ آیا کسی هست که صاحب فضیلت و کمال نفسانی باشد و حق رسول خدا را رعایت نماید و عترت آن حضرت را از مکروهات محافظت نماید و او را از خود راضی نماید؟ آن قوم بی‌حیا شنیدند کلمات آن حضرت را؛ نه او را حمایت کردند و نه یاری نمودند.

تِلک الرزایا لو أن القلب من حجرٍ

أصمَّ کانَ لأدناهنَّ ینفطرُ

مصیباتی که وارد آمد بر اهل بیت رسول خدا، از گروه بی‌شرم و حیا، اگر دل انسانی از سنگ باشد، بلکه از سنگ هم سخت‌تر باشد و صلابتش زیادتر، از برای حقیرتر و پست‌تر آن مصائب، از هم می‌شکافد و پاره‌پاره می‌شود.

حضرت امام حسن عسکری:
فقر با ما ، بهتر از ثروتمندی در کنار دشمنان ماست.
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست.
و ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد.
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد.
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسک جوید.
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود.
و آن که از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.

برو بالا